من از ازل گدایم و او از ازل جواد

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

من از ازل گدایم و او از ازل جواد
مثل‌ رضا و مثل‌ خودش‌ بی بَدَل جواد
با روی خوش گذاشت به سائل مَحل جواد
در جُود و در کرم شده ضَربُ المَثَل جواد
(صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)

عرش خُداست روضه‌ی باب المُرادِ من
لطف زیاد اوست که مانده‌ به یادِ من
یک‌جمله است نغمه‌ی هر بامدادِ من
(صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)

او را دلیل بارش باران نوشته اند
در مدح او ملائکه قرآن نوشته اند
چشم و چراغ شاه خراسان نوشته‌اند
روی عقیق دست کریمان نوشته اند
(صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)

دل یاکریم گفت و زبان یاجواد گفت
باید نیاز خویش به بابُ المراد گفت
گنبد زبان گشود و دم گوش باد گفت
شد برکتش زیاد کسی که زیاد گفت
(صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)

ماییم سائل سر بازار کاظمین
هستیم تا همیشه بدهکار کاظمین
بیچاره‌ی رضا و گرفتار کاظمین
گفتیم با تمامی زوّار کاظمین
(صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)

تنها به بذل دست تو دارد نظر فقیر
اینجا نیامده‌ست پی سیم و زَر فقیر
پُرکرده‌است‌ کیسه‌ی‌خود را اگر فقیر
یک بار گفته از سر شب تا سحر فقیر
(صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)

ای دل به شادی دل آل عبا بخوان
پیوسته با اهالی ارض و سما بخوان
در صحن با صفای امامِینِ ما بخوان
مصراع آخرست بیا با رضا بخوان
(صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)
محمد قاسمی