تا دم مرگ تو را مرثیه خوان خواهم ماند

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

تا دم مرگ تو را مرثیه خوان خواهم ماند
نوکرت بوده و هستم و همان خواهم ماند

مثل فطرس همه ی عمر به چشمان پر اشک
صبح و شب رو به حرم نامه رسان خواهم ماند

زیر باران غمت دل به جنون خواهم زد
مثل یک موج در اوج هیجان خواهم ماند

حسرت هیچ کسم نیست در این تنهایی
عبد آقای جوانان جنان خواهم ماند

تن به مرداب جهالت ندهم با مهرت
گرچه یک قطره ولی در جریان خواهم ماند

هر کسی در گذر عمر عوض خواهد شد
من که در قاطبه ی گریه کنان خواهم ماند

رشک من عاقبت کار زهیر است فقط
سائل عاقبت خیری تان خواهم ماند

پنجه در زلف ضریحت نکشیدم چندی ست
باز در حسرت آن کعبه ی جان خواهم ماند؟

مثل بی تابی فرزند به آغوش پدر
از حرم دورم و در آه و فغان خواهم ماند

حسن کردی