در طول تاریخ انسانهای بسیاری بودهاند که به نام خاصی غیر از اسم خودشان شناخته میشدهاند. این نام که از آن به عنوان لقب یاد میشود، گاهی بر گروهی از افراد اطلاق میشده، مانند "فرعون" که نام عمومی پادشاهان مصر، یا "کسری" که نام پادشاهان ایران بوده است؛ و گاهی برای یک شخص خاص معروف میشده، طوری که هیچ کس دیگری به آن نام شناخته نمیشده است، مانند "ابوالبشر" که نام خاص حضرت آدم نبی علیه السلام یا "ذوالقرنین"، که هر یک نام شخص خاصی بوده و به دیگران گفته نمیشود.
از نگاهی دیگر، القاب گاهی از سوی انسانها به شخص یا اشخاص داده میشود و گاهی از سوی خداوند. به عنوان مثال لقب "خاتم النبیین" لقبیست که از سوی خداوند متعال به آخرین فرستادهاش حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم، اعطا گردیده است. (۱)
لقبی که در این نوشتار به بحث در مورد آن میپردازیم، لقب "امیرالمومنین" است. در نظر شیعیان به استناد روایات، این لقب در انحصار مولا امام امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیهما السلام میباشد و دیگران حتی امامان (علیهم السلام)پس از ایشان نباید به این لقب خوانده شوند. براساس این روایات، حتی امام زمان مهدی موعود ارواحنا فداه نیز دارای این لقب نمی باشند. (۲)
شیعه و سنی راوی حدیثی از وجود گرامی رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم میباشند، که ایشان لقب "امیرالمؤمنین" را برای حضرت امام علی بن ابی طالب علیهما السلام قرار دادند (۳). بنابراین عنوان "امیرالمؤمنین" برای ایشان از امور مسلم نزد عامه و خاصه است.
حال بنگریم چگونه خلیفه دوم اهل تسنن عمر بن خطاب، امیرالمؤمنین لقب یافت. منابع اهل تسنن این گونه نقل کرده اند:
زمانی که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از دنیا رحلت کردند، مردم به "ابوبکر" خلیفۀ رسول الله لقب دادند. وقتی "ابوبکر" از دنیا رفت، به "عمر" گفتند: خلیفۀ خلیفۀ رسول الله. در این اوضاع و احوال بود که "عمر" گفت: این لقب بسیار طولانی ست، اگر من هم از دنیا بروم، شما به کسی که جانشین من خواهد شد، می گوئید: خلیفۀ خلیفۀ خلیفۀ رسول الله؛ شما مؤمنین هستید و من امیر شما، پس عمر لقب "امیرالمؤمنین" را به خود داد. (۴)
اگر قرار باشد هر کس به هر طریقی بر مسلمانان حکومت یافت، لقب "امیرالمومنین" را برخود نهد، جای تعجب نیست که امثال معاویه و یزید و... نیز در این لقب طمع کنند. کسی سزاوار لقب "امیرالمؤمنین" است که اوصاف و ویژگی های "مؤمن" را که در کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمده است، در بالاترین حد دارا باشد. به نحو اجمال باید گفت که از مهم ترین ویژگی های مؤمن، علم و تقوی است. (۵) بررسی میزان دانش و علم دینی خلفای اهل تسنن، به روشنی نشان میدهد که آنان به هیچ روی دانش درستی نسبت به دین و مسائل آن نداشته اند. حال چگونه می توان به کسی که اوصاف مؤمن را حتی در حد معمول ندارد، امیرمؤمنان دانست؟
پي نوشت:
۱- سوره احزاب، آیه ۴۰
۲- کافی، جلد۱، صفحه۴۱۱ و ۴۱۲، ناشر: دارالکتب الاسلامیة، طهران
۳- خطبه غدیر
۴- منابع اهل تسنن در این مورد:
الف- الطبقات، ابن سعد، جلد۳، قسمت۱، صفحه۱۹۲
ب- تاریخ المدینة المنورة، ابن شبة النمیری، جلد۲، صفحه۶۶۳
ج- تاریخ الطبری، جلد۵، صفحه۱۵
د- اسدالغابة فی معرفة الصحابة، جلد۴، صفحه۷۱
ه- مناقب عمر، ابن الجوزی، صفحه۵۶
و- تاریخ الخلفاء، سیوطی، صفحه۱۳۸
ز- تاریخ ابن عساکر، جلد۳۰، صفحه۲۹۷
۵- این ویژگیها در فرض حکومت و امارت، توسعه بیشتری مییابد.