بساط گریه

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

«تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزردۀ گزند مباد»

شنیده‌ام که گدا موج می‌زند به درت

سرای جود تو خالی ز مستمند مباد

تو خود مراد منی، پس چه حاجت است به باب

به جز به سوی تو این ناله‌ها بلند مباد

به آفتاب، مبادا که پیکرت افتد

جمال شمس تو در دست نیشخند مباد

بساط گریه، فراهم برای مرد غمین

اگر به گریۀ او خنده می‌کنند، مباد

لب کبود تو ای وارث حسین عزیز

ز چوب دستی کفار، بند بند مباد

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page