نقش طلحه و زبیر

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

 به گواهی تاریخ ، طلحه و زبیر نخستین کسانی بودند که آب را بر عثمان بستند و سرپرستی مردم را در محاصره خانه خلیفه بر عهده داشتند. (912)
طلحه کلیدهای بیت المال را تصرف کرد و مردم نزدش گرد آمدند تا سهم خود را از بیت المال بگیرند. در آن حال علی علیه السلام در باغ های بیرون مدینه مشغول کشاورزی بود که به وی خبر دادند عثمان از سوی طلحه در استفاده از آب در تنگنا قرار گرفته و از تو کمک خواسته است. علی علیه السلام بی درنگ به شهر آمد و طلحه را توبیخ کرد و در بیت المال را شکست و اموال را میان مردم تقسیم کرد.
در حقیقت طلحه سخت می کوشید که از نارضایتی مردم برای به قدرت رسیدن خود استفاده کند. (913) تاریخ نگاران او را سر سخت ترین فرد مخالف عثمان به شمار آورده اند. (914)
وی در ایام محاصره منزل عثمان ،در مسجد مدینه به اقامه نماز جماعت می پرداخت. (915)
امام علی علیه السلام پیرامون دخالت طلحه در کشتن عثمان و انگیزه او فرموده است :
در میان مردم کسی آزمنده تر از او به کشتن عثمان نبود. خواست در آن چه خود در آن دخالت آشکار داشت مردمان را به خطا فرو اندازد. (916)
به خدا طلحه برای طلب خون عثمان وارد میدان نشد مگر از بیم این که خون عثمان رااز او بجویند. زیرا او در معرض اتهام و در میان مردم بیش از دیگران بر قتل عثمان حریص بود. (917)
بلاذری می نویسد : هیچ یک از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله از نظر مخالفت و ستیزه با عثمان ، به مرتبه طلحه و زبیر نمی رسیدند. (918)
ابن ابی الحدید می گوید : عثمان در هنگام محاصره می گفت : وای بر من از دست آن پسر حضرمی !چه قطعه های طلا که به او دادم و او حال می خواهد خون مرا بریزد و مردم را به کشتن من وا می دارد.
حقیقت آن است که پس از آن که خلیفه دوم در طرح خود طلحه را نامزد خلافت ساخت ، آرزوی رسیدن به زمامداری ،او را سخت به خود مشغول داشت. با انتخاب عثمان ،حس رقابت و کینه ،وی را رنج می داد تا آن که عثمان را به قتل رساند. بهترین زمانی که وی برای فرا رسیدن آن لحظه شماری می کرد ، روزگاری است که عثمان کشته شده و او به خلافت انتخاب گردیده باشد. با رویکرد مردم به علی علیه السلام ،بردباری وی به سر آمد و با علی علیه السلام به جنگ پرداخت.
امام علی علیه السلام می فرماید:
اگر طلحه معتقد بود ریختن خون عثمان مباح است برایش روا نبود که در راه انسانی که خونش مباح حلال است پیمان شکنی کند و جنگ بر پا نماید. و اگر معتقد به حرمت خونش بود بر او واجب بود که مردم را از پیرامون عثمان دور کند و تا زنده بود مردم را از او باز دارد ، که چنین کاری نکرد. و اگر در این شک داشت بر او لازم بود انزوا اختیار کند و به کناری رود. (919)
ابن ابی الحدید می نویسد :
نمی توان گفت طلحه ، پیشتر ریختن خون عثمان را مباح می دانست و سپس آن را ناروا دانسته و در صدد قصاص از کشندگان وی برآمده است. زیرا با این فرض ، خود وی سزاوار قصاص می شد. نیز کسی از طلحه نقل نکرده که گفته باشد از کرده خود نسبت به عثمان پشیمان شده ام. (920)

912) تاریخ یعقوبی ، ج 2 ، ص 175.
913) تارخ الامم و الملوک ،ج 4 ، ص 431.
914) العقد الفرید ، ج 4 ، ص 280 ت الکامل فی التاریخ ، ج 2 ،ص 291 ،تاریخ یعقوبی ، ج 2 ، ص 175.
915) تاریخ الامم و الملوک ، ج 4، ص 371 و 379.
916) نهج البلاغة ، خطبه 174 ،ترجمه شهیدی ،ص 180.
917) همان.
918) انساب الاشراف ، ج 5 ، ص 81 ،90.
919) شرح نهج البلاغة ،صبحی صالح ، خطبه 9.
920) شرح نهج البلاغة ،ج 10 ، ص 9.