سوره زلزال

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

 145. اذا زلزلت الأرض زلزالها وأخرجت الأرض أثقالها وقال الانسان ما لها یومئذ تحدث أخبارها
هنگامی که زمین شدیداً به لرزه در آید. و زمین بارهای سنگینش را خارج سازد. و انسان گوید: زمین را چه شده که این گونه می لرزد؟! در آن روز، زمین همه خبرهایش را بازگو می کند.
صاحب تفسیر البرهان به روایت ابن بابویه، حدیثی از حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمود:
در عهد ابوبکر، مردم دچار زلزله ای شدند و فغان کنان سراغ ابوبکر و عمر رفتند. اطلاع یافتند که آن دو نیز (پیش تر) از ترس، فریاد کنان نزد علی رفته اند. مردم نیز به پیروی از آن دو، به سوی علی شتافتند. امام بدون هیچ ترس و واهمه ای که آنان در دل داشتند، به سوی آنان رفت. مردم نیز او را تبعیت و همراهی کردند تا به تپه ای رسیدند. امام بر آن تپه نشست و مردم در پیرامون او نشستند و شهر را می نگریستند که تکان می خورد؛ چنان که گویی خانه ها در آمد و شدند!
علی به آنان فرمود: آن چه می بینید، گویا مایه ترستان شده است. گفتند: چگونه نترسیم و حال آن که تاکنون هرگز مانند آن را ندیده ایم.
حضرت لب های مبارکشان را حرکت دادند و دستشان را به زمین زدند، آنگاه فرمودند: (زمین!) تو را چه شده است؟! آرام بگیر. آرام گرفت. مردم از این ماجرا بیش تر از ماجرای اول، که حضرت با طمئنینه به سوی ایشان رفت، تعجب کردند. حضرت فرمود: از این کار من در شگفت شدید؟ گفتند آری. فرمود: من مردی هستم که خداوند متعال فرمود:
اذا زلزلت الأرض زلزالها وأخرجت الارض أثقالها وقال الانسان ما لها یومئذ تحدث أخبارها (در آن روز) تنها من خبرهای زمین را بازگو می کنم.(443)

443) تفسیر برهان، ج 4، ص 493 - 494 (با اندکی تلخیص).