اگر زمین از حجت خالی بماند ...

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

پرسش:
بنابر روايت: لولا الحجة لساخت الارض بأهلها، چگونه ممكن است كه زمین از حجت خداوند، بیش از هزار سال خالی بماند! اگر مهدی وجود دارد ولی غائب است، این وجود چه اثری دارد و اگر وجود ندارد پس روایت فوق صحیح نیست؟

پاسخ :
اولا روایت فوق روایت صحیحی است و در كتب شیعه و سنی با مضامین مختلفی وارد گردیده است به عنوان نمونه:
1- سبط بن جوری از علمای اهل تسنن در تذكرة الخواص نقل می كند: پیغمبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: «ستارگان امان اهل آسمانند، اگر نابود شوند اهل آسمان نیز نابود می گردند. اهل بیت من امان ساكنین زمین می باشند، پس اگر اهل بیت من وجود نداشته باشند اهل زمین نیز هلاك می گردند.»[1]
2- ابو حمزه می گوید: خدمت امام صادق علیه السلام عرض كردم: آیا زمین بدون وجود امام باقی می ماند؟ فرمود: «اگر زمین بی امام گردد فرو خواهد رفت.»[2]
حال این امام یا ظاهر است و یا غایب و پنهان است. همانطور كه امام الحرمین جوینی در فرائد السمطین و قندوزی حنفی در ینابیع المودة در ضمن نقل حدیث مفصلی از امام سجاد علیه السلام به این مطلب اشاره نموده اند، آنجا كه فرمود: «ولو لا ما علي الارض منا لساخت باهلها، ثمّ قال: ولم تخل منذ خلق اللّه آدم من حجة الله فيها اما ظاهر مشهور او غائب مستور و لا تخلوا الي ان تقوم الساعة من حجة ولو لا ذلك لم يعبد اللّه...»[3] یعنی اگر ما روی زمین نبودیم اهلش را فرو می برد و آنگاه فرمود: از روزی كه خدا آدم را آفریده تا حال هیچگاه زمین از حجتی خالی نبوده است، ولی آن حجت گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غایب و مستور بوده است. تا قیامت نیز از حجت خالی نخواهد شد و اگر امام نباشد خدا پرستش نمی شود.
بنابراین معنای روایت مورد سوال این است كه اگر حجت وجود نداشته باشد زمین اهلش را فرو خواهد برد نه اینكه اگر حجت ظهور نداشته باشد. و روشن شدكه این اثر تكوینی وجود امام است و بین غیبت و حضور او فرقی نیست.

اما فایده امام غایب چیست؟ آیا وجود و عدم او برابر نیست؟
این سؤال تازگی نداشته و تنها در عصر ما مطرح نشده است، بلكه از روایات اسلامی بر می آید كه حتی پیش از تولد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز این سؤال مطرح بوده و هنگامی كه پیامبر اسلام و ائمه پیشین، از مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و غیبت طولانی آن حضرت سخن به میان می آوردند با چنین سوالی روبرو می شدند و به آن پاسخ می گفتند. به عنوان نمونه، پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) در پاسخ این پرسش كه آیا شیعه در زمان غیبت، از وجود قائم فایده می برد؟ فرمود: بلی. سوگند به پروردگارم كه مرا به پیامبری برانگیخت در دوران غیبتش از او نفع می برند و از نور ولایتش بهره می گیرند همانگونه كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها...[4]
اشعه معنوی وجود امام، هنگامی هم كه در پشت ابرهای غیبت پنهان است دارای آثار گوناگونی است كه با وجود متوقف شدن كلاس تعلیم و تربیت و رهبری مستقیم، فلسفه وجودی او را آشكار می سازد اینك برخی از این فوائد و آثار را به اختصار بررسی می كنیم.

1- جان جهان: طبق براهینی كه در كتب دانشمندان اقامه شده است و احادیثی كه در موضوع امامت وارد شده وجود مقدس امام، غایت نوع و فرد كامل انسانیت و رابطه میان عالم مادی و عالم ربوبی است. اگر امام روی زمین نباشد نوع انسان منقرض خواهد شد. اگر امام نباشد خدا به حد كمال شناخته و عبادت نخواهد شد. اگر امام نباشد رابطه بین عالم مادی و دستگاه آفرینش منقطع می گردد. اشراقات و افاضات عوالم غیبی اولا بر آینه پاك قلب امام و سپس به وسیله او بر دلهای سایر افراد نازل می گردد. امام، قلب عالم وجود و رهبر و مربی نوع انسان است و معلوم است كه حضور و غیبت او در تحقق این آثار تفاوتی ندارد،[5] .
امام سجاد علیه السلام فرمودند: ما پیشوای مسلمین و حجت بر اهل عالم و سادات مؤمنین و رهبر نیكان و صاحب اختیار مسلمین هستیم. ما امان اهل زمین هستیم، چنانكه ستارگان امان اهل آسمانند، به واسطه ما است كه آسمان بر زمین فرود نمی آید مگر وقتی كه خدا بخواهد، به واسطه ما باران رحمت حق نازل و بركات زمین خارج می شود. اگر ما روی زمین نبودیم اهلش را فرو می برد و آنگاه فرمود: از روزی كه خدا آدم را آفریده تا حال هیچگاه زمین از حجت خالی نبوده است ولی آن حجت گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غایب و مستور می باشد، تا قیامت نیز از حجت خالی نخواهد شد و اگر امام نباشد خدا پرستش نمی شود.

2- امید بخشی: فایده دیگر وجود امام غایب این است كه خود این موضوع كه امام حی و زنده داریم و ملجأ و پناهگاه و حافظ شریعت است، مایه امیدواری و آرامش بخش دلهای مسلمین و منتظران آن حضرت است، و این امیدواری یكی از بزرگترین اسباب موفقیت و پیشرفت در هدف می باشد. هر گروهی كه یأس و ناامیدی خانه دل شان را تاریك نموده باشد و چراغ امید و آرزو در آن نتابد، هرگز روی موفقیت را نخواهد دید. آری اوضاع آشفته و اسف بار جهان و سیل بنیان كن ماديّت و كسادی بازار علوم و معارف دینی و محرومیت طبقه ضعیف و توسعه فنون استعمار و جنگ های سرد و گرم و مسابقات تسلیحاتی، روشنفكران و خیرخواهان بشر را مضطرب كرده است به طوری كه ممكن است گاهی در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید نمایند. تنها روزنه امیدی كه برای بشر مفتوح است همان انتظار فرج و فرا رسیدن عصر درخشان حكومت توحید و نفوذ قوانین الهی است.
انتظار فرج است كه قلب های مأیوس و لرزان را آرامش بخشیده، مرهم دل های زخم دار طبقه محروم می گردد. نویدهای مسرّت بخش حكومت توحید است كه عقاید مؤمنین را نگهداری نموده و در دین پایدارشان می كند. ایمان به غلبه حق است كه خیرخواهان بشر را به فعالیت و كوشش وادار می كند از این جهت در روایات اهل بیت(علیهم السلام) انتظار فرج، از بهترین عبادات و در ردیف شهادت در راه حق شمرده شده است.[6]

3- پاسداری از آئین خدا: یكی دیگر از آثار وجود امام عصر این است كه آن حضرت با بصیرت و بینایی كامل در حل و فصل امور ضروری مردم و دفاع از حوزه مقدسه اسلام كوشش می نماید، از مشكلات مسلمین گره گشایی می كند، از گرفتاران دادرسی می كند، اجتماعاتی كه به منظور برهم زدن اساس اسلام تأسیس شود متفرق می سازد.
حاصل آنكه: فایده وجود امام منحصر به ظهور و قیام او در آخرالزمان و اینكه ظاهراً در كارها تصرف و دخالت داشته باشد نیست، بلكه اشعه معنوی وجود امام هنگامی هم كه در پشت ابرهای غیبت پنهان است دارای آثار گوناگونی است. از جلمه:
1- حفظ نظام عالم و جلوگیری از انقراض نوع بشر
2- امید بخشی به منتظران ظهور
3- پاسداری از آئین خدا و حل مسائل و مشكلات ضروری مردم.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- دادگستر جهان، ابراهیم امینی.
2- امامت و مهدویت، لطف الله صافی.

پی نوشت ها:
[1] . سبط بن جوزی، تذكرة الخواص الامة، چاپ سوم، 1285، ص182.
[2] . كلینی، اصول كافی، چاپ المکتبة الاسلامیه، 1381، ج1، ص334.
[3] . جوینی، فرائد السمطین، بیروت، مؤسسة المحمود، 1400 هـ ق، ج 1، ص 45، قندوزی حنفی، ینابیع المودة، ج 2، ص 217 .
[4] . فاضل قندوزی، ینابیع المودة، ج 3، ص 308. و نیز روایتی به این مضمون در فرائد السمطین جوینی، ج 1، ص 45، ح 11 آمده است.
[5] . دادگستر جهان، همان، ص 154 .
[6] . دادگستر جهان همان، ص 157 ـ 158. صافی، لطف اللّه، امامت و مهدویت، انتشارات حضرت معصومه، چاپ سوم، 1378، ص155 ـ 156.
منبع : اندیشه قم