معنی عدل

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

امیر المؤمنین (علیه السلام) در پاسخ این پرسش که کدام یک از عدل و جود افضل است، فرمود:
«اَلْعَدْلُ یضَعُ الْاُمُورَ مَواضِعَهَا» (1)
«عدل و دادگستری کارها را سر جای خود می نشاند».
چنان که در تاج العروس (2) و لسان العرب (3) آمده است، عدل ضدّجور است و آن چیزی است که در نفوس، مستقیم شمرده شده و میانه روی باشد و ترک افراط و تفریط و حکم به حقّ است و عادل آن کسی است که هوای نفس، او را از حقّ منحرف نمی کند که حکم به جور بدهد.
راغب اصفهانی می گوید: «عدل، تقسیم و تقسیط کردن به مساوات است» (4)؛ بنابراین روایت شده است:
«بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّمواتِ وَ الْاَرْضُ» (5)؛
«آسمان ها و زمین، با عدل و تقسیم مساوی و برابر برپا است (که اگر در اجزا و اعضا و اشیای آن کم و زیادی بود و هرچیز و هر رکنی از آن، از آنچه باید داشته باشد، چیزی کم می داشت یا چیزی زیادتر بر آن بود، برپایی آسمان و زمین به هم می خورد)».
از این عبارت معلوم می شود که عدل و توزیع و تقسیم برابر و متساوی به این نیست که تمام اشیا از هرچه باید داشته باشند، مانند هم داشته باشند؛ بلکه غرض این است که همه آنچه را و به هر مقدار که باید داشته باشند و آنچه را که داشتن آن، در بقای این نظام مؤثر است و آسمان و زمین و منظومه ها و کهکشان ها و کوه و دریا و آب و انسان و حیوان و کلیه جانداران و جماد و نبات و معادن به آن برقرار است، باید داشته باشند.

پاورقی :
(1) نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷ (ج۴، ص ۱۰۲)؛ محدث قمی، سفینة البحار، ج۶، ص۱۷۳.
(2) زبیدی، تاج العروس، ج۱۵، ص۴۷۱.
(3) ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۴۳۰.
(4) راغب اصفهانی، مفردات، ص۳۲۵.
(5) کلینی، الکافی، ج۵، ص۲۶۶؛ ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللئالی، ج۴، ص۱۰۳.