نگرش قرآن بر حضور زن در تاريخ انبياء

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

 

منير گرجي
كتاب حاضر كه موضوعي ابتكاري را پيگيري مي‏كند، حاوي 12 فصل است كه هم زنان مؤمن و وارسته تاريخ پيامبران را معرفي مي‏كند و هم زنان كافر و بدكردار را. اثري است كه حاصل يك دوره تحقيق در باره «شناخت زنان مطروحه در قرآن» در مركز مطالعات و تحقيقات زنان مي‏باشد. روش كار در مرحله اول، بيا ن نصوص قرآني و سپس شرح و تفسير آنهاست و مراجعه به منابع حديثي به فرصتي ديگر موكول شده است.

«زن و زمامداري»، عنوان اولين فصل كتاب است كه به معرفي بلقيس، ملكه سبا در عصر حضرت سليمان(ع) پرداخته و عكس‏ العمل او را در برابر دعوت سليمان كه با درايت و هوشياري، مملكت تحت سلطه خويش را از رويارويي با سليمان و رد كردن دعوت توحيدي او نجات مي‏دهد و در برابر حق و حقيقت تسليم مي‏شود، ستوده است و در خاتمه فصل، نظر بعضي از علماء و صاحب‏نظران را كه قايلند حاكميت و رهبري با وضع جسم و روح بانوان سازگار نيست، قابل نقد و نقض و بررسي دانسته و ماجراي بلقيس را در قرآن، شاهدي بر توانايي زنان در عرصه حاكميت شمرده است. به اميد آنكه مؤلف محترم، طبق وعده خويش به مواردي كه در روايات به چشم مي‏خورد و با استنتاجهاي فوق در تنافي است، پاسخ دهند. مثلاً امام حسين(ع) به خاطر پيمان‏شكني كوفيان، از آينده آنان چنين خبر مي‏دهد: «... و يسلّط عليهم من يذلَّهم حتي يكون اذّل من قوم سبأ اذ ملكتهم امرأة فحكمت في اموالهم و دمائهم».
فصل دوم با عنوان «زن و نزول رحمت و بركت الهي»، به داستان ساره همسر ابراهيم خليل‏ الرحمن(ع) و وعده فرزندي در سنين كهولت به او مي‏پردازد. در اين فصل از حضور او در مجلس ابراهيم و فرشتگان الهي و خطاب مستقيم فرشتگان به ساره، يگانگي او با ابراهيم در دريافت بشارت و همراه شدن ساره با ابراهيم و مورد خطاب «اهل‏بيت» واقع‏شدن و هر دو را سرسلسله نسلي ممتد از پيامبران معرفي كردن، همه و همه به عنوان شواهد طهارت، وارستگي و عظمت او يادشده است. در بخشي از همين فصل، تحت عنوان رابطه همسران با يكديگر آمده است:
«... حضرتش علي‏رغم ازدواج مجدّد، تا سن كهولت هنوز داراي فرزند نبوده است. بنابراين يا عدم توانايي در هر دو همسر او به طور مساوي وجود داشته است و يا اينكه اساسا خودش از اين توانايي برخوردار نبوده است. از اين رو، تصور حسادت در ميان اين دو همسر موردي پيدا نمي‏كند بخصوص كه برخورد حساس قرآن با كانون هاي وحي، از افشاي فساد هر كسي كه در اين كانون به سر مي‏برد و از تعاليم پيامبر تأثير نمي‏ پذيرفته است، خود به منزله تأييدي براي نتيجه ‏گيري فوق است.»
چنانچه گذشت، تاريخ پيامبران در قرآن بدون عنايت به احاديثي كه از معصومين(ع) در اين زمينه نقل شده، امري دشوار است و چه بسا آدمي را به نتايج منافي با مضامين روايات سوق دهد. مگر آنكه به همان مقدار كه در آيات با هدف هدايت انسان (و نقل جزئيات تاريخ و بازگو كردن روحيات شخصيت هاي داستان) آمده، اكتفا شود. آنچه در اين زمينه از احاديث معصومين(ع) استفاده مي‏شود آن است كه ابراهيم(ع) پس از يأس از فرزندار شدن از همسرش ساره، با موافقت او با هاجر ازدواج مي‏كند. فرزنددار شدن هاجر، سبب ناراحتي و بدبيني و طعن زدن ساره را به او فراهم مي‏سازد، به طوري كه ابراهيم به ناچار هاجر و فرزندش اسماعيل را به امر پروردگار به سرزمين ديگري منتقل مي‏كند. بشارت تولد اسحق به ابراهيم و همسرش ساره، پس از تولد اسماعيل و دعا و نيايش آنان به درگاه الهي صورت مي‏گيرد، لذا نتيجه ‏گيري مؤلف محترم از آيات مربوطه و تبرئه كامل ساره، محل ترديد و تأمل است.
از نكات سودمندي كه مؤلف محترم در زندگي زنان الگو و نيز زنان كافر و نگون‏بخت تاريخ يادآوري مي‏كند، «آزادي» هر انساني در انتخاب راه سعادت يا شقاوت است. به طوري كه يك زن در خانه فرعون راه حق و حقيقت مي‏جويد و زني ديگر در خانه يك پيامبر راه باطل مي‏پويد، و اين نشانه آن است كه هيچ كس به خاطر همسري يا همنشيني با پيامبر خدا رستگار نخواهد شد. رستگاري در گرو ايمان و عمل صالح هر انساني است.
در بخش ديگري از كتاب كه داستان يوسف و زليخا و داستان موسي و دختران شعيب پيگيري مي‏شود، نكات مفيد و قابل توجهي به چشم مي‏خورد. نويسنده در اين بخش زليخا را در عين آنكه از فطرت انساني منحرف گرديده، به خاطر اعتراف به گناه خويش و وارستگي و عفت يوسف مي‏ستايد و بيش از آنكه او را نكوهش نمايد و جنبه منفي شخصيت او را بنماياند، به دنبال نشان دادن بُعد مثبت شخصيت او است. در همين بخش، با نكوهش برادران يوسف و مقايسه مكر آنان با مكر زليخا و زنان مصر مي‏گويد:
«اما در كيد همسر عزيز و زنان مصر، يوسف در نزد همسر عزيز مقام والايي داشت و او را تكريم مي‏كرد و در سرپرستي او شخصا مي‏كوشيد و آنچه باعث كيد شد در واقع علاقه و محبت بيش از حد او بود به شخصيتي چون يوسف كه حسن صورتش تحت‏ الشعاع حُسن سيرتش قرار گرفته بود و از او نزد زليخا فرشته‏ اي ساخته بود. و كيدي را كه با يوسف به كار بست به منظور كامجويي از او بود و از اين پس نيز علي‏رغم مخالفت يوسف و آن رسوايي كه برايش به بار آمد، هرگز به او دروغي نسبت نداد و تهمتي نبست و حتي كلامي هم كه در مقابل شوهرش بيان كرد، يك بيان كلي بود و پس از آن نيز با صراحت به عصمت يوسف و عشق خود به او اقرار كرد و هرگز حق را كتمان نكرد و تهديد او به زندان نيز يك تهديد صرف بود و اگر هم يوسف به زندان افكنده شد، به صلاح ديد درباريان و عزيز مصر بود.»
در خاتمه فصل هفتم تحت عنوان «زن برگزيده»، كه در باره شخصيت حضرت مريم(س) مي‏باشد، مقايسه‏اي ميان آن حضرت و حضرت زكريا(ع) صورت گرفته كه خالي از تأمل نيست. زيرا،
1ـ اگر خواندن زكريا پروردگارش را در پاره‏اي از موارد با (نداء) دليل بر برتري حضرت مريم(س) در مراحلي از وحي و زندگي، از حضرت زكريا(ع) باشد، بايد ابراهيم، نوح و موسي عليهم‏السلام را نيز كه پروردگارشان را خوانده‏اند يا خدا آنان را خوانده و قرآن به (نداء) تعبير كرده، دور از خدا پنداشت و مريم را از آنان برتر نشاند. گذشته از آن، مؤلف محترم بر بعضي از مفسران نيز ـ كه علت تعبير به نداء را در آيه تصور دور بودن او از خدا شمرده ‏اند ـ خرده گرفته و علت آن را لااقل در مورد فرشتگان، بُعد واقعي تفسير كرده نه بُعد پنداري.
2ـ «كلمه» خواندن عيسي(ع) در مقايسه با «مصدّق» كلمه بودن يحيي(ع)، فقط شاهدي بر برتري عيسي بر يحيي است نه برتري كسي كه اين بشارت را دريافت مي‏كند.
عده ‏اي از مفسران نيز از اينكه حضرت زكريا(ع) پس از بشارت الهي به تولد فرزند، آيه و نشانه‏اي طلب كرد، ولي مريم(س) با دريافت بشارت به تولد عيسي(ع)، هيچ گونه نشانه ‏اي نطلبيد. همين نتيجه ‏گيري را ارايه كرده ‏اند، ولي اين استنتاج نيز مخدوش است. زيرا درخواست نشانه توسط زكريا، مانند درخواست رؤيت احياء و اماته خداوند توسط ابراهيم خليل(ع) است. و براي اطمينان قلب است تا از مرحله علم‏ اليقين به مرتبه عين ‏اليقين نايل شوند، نه شاهدي بر شك و ترديد زكريا.
نياز به توضيح ندارد كه هدف از ذكر نكات فوق، انكار برتري حضرت مريم(س) در پاره‏اي از ابعاد بر حضرت زكريا(ع) ـ اگر ثابت شود نيست.بلكه تأمل بر نوع استدلال هاي يادشده از آيات قرآن است.
فصل پاياني كتاب به شمه‏اي از فضايل حضرت زهرا(ع) در آيات قرآن، پرداخته است. آياتي كه يا اختصاص به آن حضرت دارد يا در جمع اهل‏بيت پيامبر(ص)، از ارزش هاي والاي روحي و معنوي او خبر مي‏دهد.
كتاب حاضر در عين تأمل در پاره‏اي از استنتاج هاي آن، كتابي مفيد و سودمند است و حاوي دقتها و موشكافي هايي در فهم آيات قرآن است.«سيدجواد ورعي»

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page