دنياگرايى و دنياگريزى از ديدگاه قرآن

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

آيات قرآن كريم و احاديث پيشوايان معصوم، از يك سو به نكوهش دنيا پرداخته و از ديگرسو نظام عالم را به حق دانسته و گاه بر بهره ‏گيرى از آن تاكيد ورزيده‏ اند . نويسنده در اين نوشتار در پى آن است كه نگاهى گذرا به اين موضوع بياندازد و دنياى مذموم و نكوهيده را از دنياى ممدوح و ستوده بازشناسد .


واژه «دنيا» مؤنث ادنى است . اگر اصل آن را «دنائت‏» بگيريم، به معناى پست‏ تر، و اگر اصل آن را «دنو» بدانيم، به معناى نزديك‏تر است . اين كلمه هميشه وصف است، خواه موصوفش در كلام باشد مانند «الحيوة الدنيا» يا نباشد مانند «لهم فى الدنيا خزى‏» .
اين واژه يكصد و پانزده بار در قرآن مجيد تكرار شده است و در همه موارد صفت زندگى كنونى است، مگر در چهار جا كه در يك مورد به عنوان صفت عدوه (حاشيه و كنار بيابان) (1) و در سه مورد ديگر (2) صفت آسمان قرار گرفته است .

سرزنش دنيا و حقانيت موجودات مادى
قرآن كريم در آيات فراوانى دنيا را به شدت سرزنش كرده و از آن به عنوان يك زندگانى فانى و ناپايدار ياد كرده است . (3) در عين حال، اين كتاب الهى، آسمان و زمين و كوه و دريا و صحرا و نبات و حيوان و انسان را با همه نظام‏ها و حركت‏هايى كه دارند باطل نمى‏شمارد، بلكه برعكس، اين نظام را نظام راستين و حق مى‏داند . (4) از همين رو خداى متعال به موجودات و مخلوقات عالم از جماد و نبات و حيوان گرفته تا خورشيد و ماه و شب و روز (5) سوگند ياد مى‏كند و اين نشان دهنده ارزش و اعتبارى است كه خدا براى آنها قايل است .
اساسا بدبينى به آفرينش و نظام هستى با هسته مركزى اسلام كه توحيد است، سازگار نيست . اين گونه نظريه‏ ها يا بر ماترياليسم و انكار مبدا حكيم مبتنى است و يا براساس اعتقاد به ثنويت است . اما در دينى كه براساس توحيد و اعتقاد به خداى دانا و توانا و حكيم بنا شده است جايى براى اين افكار باقى نمى‏ ماند . آنچه به عنوان فنا و زوال دنيا و تشبيه آن به گياهى كه در اثر باران از زمين سر مى‏زند و رشد مى‏كند و سپس زرد و خشك مى‏گردد و تدريجا از بين مى‏رود در قرآن آمده، در حقيقت‏براى بالا بردن ارزش انسان است، كه نبايد منتهاى آرزوى خود را امور مادى قرار دهد و هرگز نمى‏خواهد كه دنيا را در ذات خودش شر و زشت معرفى كند . (6)

بررسى و نقد آراء و تفاسير مختلف درباره دنيا
برخى معتقدند كه عالم دنيا بالذات عالم شر و فساد و تباهى است . اينها به تمام دنيا با نظر بدبينى نگاه مى‏كنند و راه حلى هم براى سعادت بشر و نجات او از بدبختى ندارند مگر احيانا پوچ گرايى و در نهايت‏ خودكشى .
اين قول مستلزم هدفمند نبودن جهان هستى است و اثبات وجود آفريننده ‏اى حكيم در راس هرم هستى كه مورد اعتقاد اديان توحيدى است، چنين چيزى را رد مى‏كند . «الذي احسن كل شي‏ء خلقه (7) ; او همان كسى است كه هر چه را آفريد نيكو آفريد .»
برخى ديگر بر اين باورند كه خود دنيا بد نيست وگرنه خدا آن را نمى‏آفريد، ولى علاقه و محبت‏ به آن بد است . اين تفسير خيلى شايع است و مطابق آن سعادت بشر در مبارزه با اين علايق و اميال و زدودن ريشه آنها است .
در نقد اين ديدگاه مى‏توان گفت كه :
اولا: اين علايق و اميال فطرى كه در روح انسان است، از آن جهت كه فطرى است و روان شناسى جديد هم آن را تاييد مى‏كند، قابل ريشه كن كردن نيست و حداكثر اين است كه در اثر رياضت‏ها پس رانده شده و به ضمير ناخودآگاه مى‏رود ولى بعدا به صورت خطرناكى از مجراى ديگرى ظهور و بروز مى‏كند و باعث‏بيمارى‏هاى روحى و عصبى مى‏شود . (8)
ثانيا: قرآن كريم همين محبت‏ها را به عنوان نشان‏هاى حكمت پروردگار ذكر مى‏كند . مثلا در سوره روم در كنار ذكر خلقت‏بشر و خواب و بعضى چيزهاى ديگر به عنوان نشانه‏ هاى تدبير خداوند، مى‏فرمايد:
و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودة و رحمة ان في ذلك لآيات لقوم يتفكرون (9)
يكى از نشانه‏ هاى پروردگار اين است كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنها آرام گيريد و در ميانتان دوستى و مهربانى به وجود آورد، و در اين حقيقت نشانه ‏ها از تدبير و حكمت پروردگار است‏براى آنها كه مى ‏انديشند .
علاقه به دنيا مظاهر فراوانى دارد مانند علاقه به فرزند، علاقه به پدر و مادر، علاقه به همسر، علاقه به مال و ثروت، علاقه به احترام و محبوبيت . اگر اين علايق نبود، نه نسل ادامه پيدامى كرد، نه زندگى و تمدن پيش مى‏رفت و نه حركت و جنبشى بود; بلكه بشرى در روى زمين باقى نمى‏ ماند . از همين رو است كه در آيه فوق دوست داشتن همسر را يكى از نشانه‏ هاى حكمت پروردگار ذكر مى‏كند .

منطق اسلام
آن چيزى كه از آيات و روايات استفاده مى‏ شود اين نيست كه اساسا علاقه و محبت‏به كائنات بد است، و راه چاره هم اين نيست كه علايق و محبت‏ ها را بايد سركوب كرد; بلكه آنچه از نظر اسلام زشت است وابستگى و دلبستگى (10) و راضى شدن و قانع شدن به دنياست (11) و فرق است ميان علاقه به مال و فرزند و ساير شئون زندگى، كه در ديدگاه دوم مورد نكوهش قرار گرفت، با قانع بودن و رضايت دادن و غايت آمال قرار دادن اينها كه اسلام آن را مردود مى‏ شمارد .
آيات قرآنى درباره دنيا دو دسته است:
دسته اول آياتى است كه تكيه بر تغيير و ناپايدارى اين جهان دارد، در اين گونه آيات، واقعيت متغير و ناپايدار ماديات، آن چنان كه هست، ارائه مى‏شود، مثلا گياهى را مثل مى‏آورد كه از زمين مى‏رويد، ابتدا سبز و خرم است اما پس از چندى به زردى مى‏گرايد، خشك مى‏شود، باد حوادث آن را خرد مى‏كند و در فضا پراكنده مى‏سازد; آن گاه مى‏فرمايد اين است مثل زندگى دنيا . (12)
اين دسته از آيات زمينه است‏براى اين كه ماديات را از صورت معبودها و كمال مطلوب‏ ها خارج سازد . در كنار اين آيات و بلكه در ضمن اين آيات فورا اين نكته گوشزد مى‏شود كه ولى، اى انسان، جهانى ديگر پايدار و دايمى هست . زنهار كه هستى را منحصر در همين امور گذرا بپندارى!
دسته دوم آياتى است كه صريحا مى‏گويد: آنچه قرآن آن را مذموم مى‏شمارد «دلبستگى و وابستگى‏» ، «قانع بودن‏» و «رضايت دان‏» به امور مادى است، اين آيات است كه جوهر منطق اسلام را درباره دنيا روشن مى‏كند . براى مثال، قرآن كريم اهل دنيا را اين گونه توصيف مى‏كند:
ان الذين لا يرجون لقاءنا و رضوا بالحياة الدنيا و اطمانوا بها و الذين هم عن آياتنا غافلون (13)
كسانى كه اميدوار به ملاقات ما نيستند و به زندگى دنيا رضايت داده و به آن آرام گرفته‏ اند و آنان كه از آيات ما غافل هستند .
در اين آيه آنچه مذموم شمرده شده است: «اميد به زندگى ديگر نداشتن‏» و به ماديات «رضايت دادن‏» و قانع شدن و «آرام گرفتن‏» است . و اينك به نمونه ‏هايى ديگر از اين آيات توجه مى‏كنيم:
فاعرض عن من تولى عن ذكرنا و لم يرد الا الحياة الدنيا ذلك مبلغهم من العلم . (14)
از آنان كه از ياد ما رو گردانده و جز دنيا هدف و مقصدى ندارند روى برگردان . اين آخرين حد دانش آنهاست .
باز هم سخن درباره افرادى است كه جز دنيا هدف مطلوبى ندارند و سطح فكرشان از ماديات بالاتر نيست .
و فرحوا بالحياة الدنيا و ما الحياة الدنيا في الآخرة الا متاع (15)
آنان به زندگى دنيا «شادمان و دلخوش‏» شده‏اند، در صورتى كه زندگى دنيا در مقايسه با آخرت جز بهره‏اى [ناچيز] نيست .
كوتاه سخن اين كه، بين علاقه به مال و فرزند و ساير شئون زندگى مادى و قانع بودن و رضايت دادن و غايت آمال قرار دادن اينها تفاوت است . و راه چاره سركوب كردن و نابود ساختن علايق طبيعى و اميال فطرى نيست، بلكه راه حل واقعى آزاد كردن و به كار انداختن يك سلسله علايق ديگرى است كه پس از علايق جسمى پيدا مى‏شوند و نياز به تحرك و بيدار كردن دارند . به عبارت ديگر هدف اسلام، محدود كردن و كم كردن نيروهاى محسوسى كه در متن خلقت‏ به دست‏ حكمت پرودگار آفريده شده، نيست‏ بلكه هدف، آزاد كردن يك سلسله نيروهاى معنوى است كه در غريزه و فطرت قرار دارند و چون عالى ترند و از مقام عالى انسان سرچشمه مى‏ گيرند، ديرتر بيدار مى‏شوند و لذا به تحرك و احياء نياز دارند .

ريشه اين منطق در جهان بينى اسلامى
منشا اين منطق اسلام درباره دنيا نوع نگرشى است كه درباره انسان و جهان دارد . متون اسلامى، جهان را منحصر در حيات زودگذر و ناپايدار مادى نمى‏دانند و با اعتراف به عظمت اين دنيا پيوسته حيات ديگرى را كه بسى عظيم ‏تر است گوشزد مى‏كنند . بنابراين انسان از ديدگاه اسلام با اين كه از ميوه‏ هاى درخت همين دنياست، ولى دامنه وجود و حياتش تا ماوراى دنيا هم گسترده شده است . قهرا اين انسان با اين اهميتش نبايد هدف نهايى خود را دنيا و ماديات قرار دهد و خود را به دنيا بفروشد . (16) حضرت امام على، عليه السلام، مى‏فرمايد: «و لبئس المتجر ان‏ترى الدنيا لنفسك ثمنا (17) ; بد معامله‏اى است كه خود را به دنيا بفروشى .»
گذشته از اينها اخلاق و تربيت اسلامى نيز ايجاب مى‏كند كه از اهميت دادن به ماديات كاسته شود، البته اين قسمت را ساير مكاتب تربيتى هم قبول دارند كه براى تربيت اجتماعى بشر و آمادگى او براى يك زندگى اجتماعى سالم بايد كارى كرد كه افراد هدف و ايده آل معنوى داشته باشند و به ماديات حرص نورزند . چرا كه آتش حرص و طمع موجب ويرانى اجتماع هم مى‏گردد . خلاصه اينكه همان گونه كه اصل توحيد اجازه نمى‏دهد كه ما با چشم بدبينى به دنيا و جهان محسوس نگاه كنيم اصل معاد و اخلاق اسلامى نيز ايجاب مى‏كند كه هدف اعلى و غايت آمال انسان بالاتر از دنيا و ماديات باشد . (18)
________________________________________
1) سوره انفال، آيه 42 .
2) سوره صافات، آيه 6; سوره فصلت، آيه 12، و سوره ملك، آيه 5 .
3) سوره كهف، آيه 46 .
4) سوره ص، آيه 27 و سوره ابراهيم آيه 19 .
5) سوره تين، آيات 1 تا 3; سوره عاديات، آيات 1 و 2; سوره شمس، آيات 1 و 2 و سوره ليل، آيات 1 و 2 .
6) مرتضى مطهرى، بيست گفتار، ص 240 .
7) سوره سجده، آيه 7 .
8) گرچه امروزه نظريه فرويد در مجموع رد شده است ولى اين قسمت آن هم چنان مورد قبول بسيارى از روان‏شناسان است .
9) سوره روم، آيه 21 .
10) سوره نجم، آيات 28 و 29 .
11) سوره يونس، آيه 7 و سوره توبه، آيه 38 .
12) سوره كهف، آيه 45; سوره حديد، آيه 20; سوره يونس، آيه 24 .
13) سوره يونس، آيه 7 .
14) سوره نجم آيات 29 و 30 .
15) سوره رعد، آيه 26 .
16) مرتضى مطهرى، پيشين، ص 247- 246 .
17) نهج البلاغه، خطبه 32 .
18) مرتضى مطهرى، پيشين، ص 249 .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page