مقدمه

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

بی تردید قرآن کریم کارسازترین کتاب در سرنوشت مردم جهان بوده و هست؛ قرآن نه تنها در سرنوشت مسلمانان تأثیر ژرف داشته، بلکه در فرهنگ و تمدن و سرنوشت مردم جهان اثر گذار بوده است. قرآن مهم ترین سند حقانیت اسلام و معجزه ابدی آن باید کاویده و به شرح و تفسیر آن پرداخته شود. شایسته ترین فرد برای شرح و تفسیر این کتاب کسی است که مخاطب اصلی آن بوده و این کتاب بر وی نازل گشته و نیز خاندان او که عارف و آشنای به همه زوایای این کتاب مقدس می باشند.(1)
میان قرآن و سنت و عترت پیامبر ارتباط تنگانگی وجود دارد؛ به گونه ای که برای دسترسی به تفسیر صحیح این کتاب مقدس راهی مطمئن تر از مراجعه به سنت و عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت والای او وجود ندارد.(2)
چرا که قرآن کریم تفصیل پاره ای از امور و معارف آیات را به عهده سنت و بیان آن گذارده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن صریحاً به عنوان معلم و مبین قرآن معرفی گشته و پیروی از امر و نهی و توضیحات واجب و بیانش بیان وحی دانسته شده است.(3)
بنابراین تنها پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیه السلام) اند که به سبب پیوند با منبع وحی می توانند به عمق معانی و مقاصد قرآن دست یابند.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید:
ما یستطیع أحد أن یدعی أن عنده جمیع القرآن کله ظاهره و باطنه غیرالاوصیاء؛(4)
احدی را به جز اوصیا و جانشینان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یارای آن نیست که مدعی شود، تمام ظاهر و باطن قرآن را می داند.
از طرفی عوامل گوناگونی باعث شده تا سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت او از دست وضع و جعل مصون نماند. عده ای با انگیزه های مختلف سخنانی را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت او نسبت داده و به عنوان سنت قلمداد کرده اند، که پذیرش آن آسان نیست.(5) وجود موضوعات فراوان به خصوص در باب تفسیر و اسباب نزول باعث شده است که عده ای به طور کلی به این دیدگاه افراطی قائل شوند که روایات این باب اصلاً اعتبار و ارزشی ندارد و باید همه را کنار زد.(6)
ولی در هر حال یک نکته مسلم است و آن این که در میان آن چه به عنوان سنت در اختیار ما قرار دارد و روایات تفسیری صحیح و معتبری نیز وجود دارد و هرگز نمی توان به بهانه وجود موضوعات و احادیث ساختگی همه روایات تفسیری را کنار گذارد، به ویژه آن که می دانیم در میان روایات تفسیری معصومان (علیه السلام)، به دلیل آشنایی آنان با کلام الهی و پیوند ناگستنی شان با کتاب خدا، آموزه های بسیار ارزشمندی نیز وجود دارد.
پرداختن به آن چه گذشت انگیزه اصلی انتخاب موضوع این رساله است؛ یعنی اهمیت روایات تفسیری و لزوم پرداختن به آنها از یک طرف و ایجاد پرسش های جدی درباره آنها از طرف دیگر باعث شد که نگارنده با راهنمایی اساتید بزرگوار به بحث و بررسی این روایات پرداخته و دو موضوع مهم از مباحث مربوط به این گونه احادیث را تحقیق نماید. آن دو موضوع عبارتند از:
1. اعتبار و ارزش روایات تفسیری و نقد و بررسی دیدگاه ها در مورد آن.
2. نقش و کاربرد روایات تفسیری و تبیین موارد کارآمدی آنها در مباحث مربوطه.
در پایان این مقدمه جهت رعایت اصول و نکاتی که در نگارش پایان نامه رعایت آنها الزامی است چند نکته را به اختصار یادآور می گردد:
1. عنوان تحقیق : عنوان این تحقیق، نقد و بررسی دیدگاه درباره نقش کاربرد و اعتبار روایات تفسیری است.
2. اهداف تحقیق : هدف کلی از انجام این تحقیق، اثبات ارزش و اعتبار روایات تفسیری و کارآمدی آنها در مجموعه معارف دینی است و نیز تبیین و تأکید این امر که اگر این دسته روایات مورد اعتنا قرار گیرند مجموعه ای بس گران بها از لطائف علوم و نکات دقیق فرا روی مراجعه کننده به آنها قرار می گیرد و در صورت بی اعتنایی، محرومیتی بزرگ را به دنبال خواهد داشت.(7) بدیهی است که اهداف ویژه و جزئی تری نیز مورد نظر بوده است که بخشی از آنها عبارتند از:
الف) آگاهی از دیدگاه های مختلف در بحث حجیت روایات تفسیری و اطلاع از ادله و مبانی هر دیدگاه؛
ب) اثبات کارآیی روایات مربوطه در بحث چینش و حیانی و توفیقی آیات؛
ج) استفاده از روایات تفسیری جهت اثبات جاودانگی و گستردگی مفاهیم آیات؛
د) اثبات این که روایات تفسیری در تعیین مبهات آیات به عنوان بهترین راه برای رفع ابهام کاربرد دارند؛
ه) اثبات کار ساز بودن روایات تفسیری برای رسیدن به روش های تفسیری امامان (علیه السلام)؛
و) اثبات این که مراجعه به روایات تفسری در ذیل آیات الاحکام برای درک صحیح احکام مربوطه بسیار ضروری و کارساز است.
3. روش تحقیق : با توجه به ماهیت موضوع مورد پژوهش و اهداف مورد نظر نگارنده، روشی که برای انجام این تحقیق برگزیده شده، روش توصیفی و تاریخی است و مدارک و مستندات ما عمدتاً از آیات قرآن و روایات معصومان (علیه السلام) و نیز اقوال و آرای دانشمندان علوم معارف مربوط به قرآن و حدیث انتخاب گردیده اند.
4. پیشینه پژوهش : تا آن جا که نگارنده اطلاع دارد دو موضوع اعتبار و کاربرد روایات تفسیری مخصوصاً آن چه مربوط به موارد کاربرد می شود، تحقیق جامع و معتنابهی که ما را از پژوهش بی نیاز کند صورت نپذیرفته و یا در دست رس ما قرار نگرفته است. تنها موردی که به رسم سپاس یاد آوری آن را بر خود واجب می داند مقاله ای بود از حضرت استاد آیه الله معرفت تحت عنوان کاربرد حدیث در تفسیر - به صورت خطی - که با بزرگواری آن را در اختیار این جانب قرار داده و دست مایه اصلی این تحقیق در فصل اول یعنی بحث اعتبار و حجیت بود.
5. اهمیت و ارزش تحقیق : آشنایی با آرا و نظرات گوناگون در زمینه ارزش و اعتبار و یا عدم اعتبار روایت تفسیری و آگاهی از موارد کارساز بودن آنها در عرصه های مختلف معارف قرآنی از اهداف ارزش مند این تحقیق است؛ هم چنین نتیجه این تحقیق نشان خواهد داد که برای رسیدن به فهم و درک و صحیح آیات قرآن کریم یکی از مطمئن ترین راه ها که هیچ قرآن پژوهشی را از مراجعه به آن گریزی نیست، رجوع به روایات تفسیری معصومان (علیه السلام) است.
6. نکته قابل ذکر دیگر در این زمینه - که به اختصار می گردد - این است که : نتیجه این تحقیق نشان می دهد که در بحث اعتبار و حجیت روایات تفسیری بر خلاف آن چه از عنوان بحث به ذهن می آید هر دو گروه یعنی هم موافقان حجیت و هم مخالفان، اصل حجیت بودن سنت معصومان (علیه السلام) در تفسیر قرآن را پذیرفته و بر این نکته که دریافت و فهم و تفسیر معصوم (علیه السلام) برای ما حجت است اتفاق نظر دارند و بحث در حقیقت بر این محور استوار است که آیا فهم و درک معصوم (علیه السلام) که از راه خبر واحد به دست ما رسیده باشد، معتبر است و می توان آن را رأی و نظر امام به حساب آورد یا خیر؛ به تعبیر دیگر عنوان اصلی مسئله مورد نزاع این است که آیا با خبر واحد رأی و برداشت معصوم برای ما قابل دریافت است یا نه؟
7. این رساله در یک مقدمه، سه فصل و یک خاتمه به شرح ذیل سامان یافته است.
فصل اول : اعتبار و حجیت روایات تفسیری.
فصل دوم : نقش و کاربرد روایات تفسیری در غیر آیات الاحکام. این فصل شامل پنج بخش به این ترتیب است:
1. کاربرد روایات در اثبات چینش توقیفی آیات.
2. کاربرد روایات در اثبات جاودانگی و استفاده مفاهیم گسترده از آیات.
3. کاربرد روایات در تعیین مبهمات قرآنی.
4. کاربرد روایات در استخراج روش های تفسیری معصومان (علیه السلام).
5. کاربرد روایات در تبیین واژه ها و مفردات آیات.
فصل سوم : کاربرد روایات در آیات الاحکام. این فصل در چهار بخش به این شرح تنظیم گشته است:
1. کاربرد روایات در آیات الاحکام (عبادات)
2. کاربرد روایات در آیات الاحکام (معاملات)
3. کاربرد روایات در آیات الاحکام (احوال شخصیه)
4. کاربرد روایات در آیات الاحکام (جنایات، حدود و تعزیرات)
در آخرین بخش این رساله که خاتمه نام گذاری شده است ضمن یک جمع بندی نتایج به دست آمده توضیح داده شده و پیشنهادهایی ارائه گشته است.

*****************************
1) امام باقر (علیه السلام) می فرماید: انما یعرف القرآن من خوطب به (روضه کافی، ج 8، ص 311، ح 485).
2) برای تفصیل بیشتر ر.ک: ص 120 - 125 از همین رساله.
3) از جمله آیات در این باره عبارتند از: جمعه، آیه 2؛ احزاب، آیه 33؛ حشر، آیه 7 و نجم، آیات 3 - 4.
4) اصول کافی، ج 1، ص 178، ح 2.
5) برای تفصیل بیشتر ر.ک: سید محمدرضا حسینی جلالی، تدوین السنه الشریفه، وضع الحدیث، ص 494 به بعد.
6) به احمد بن حنبل نسبت داده اند که: ثلاثه لا أصل لها: التفسیر، و المغازی، و الملاحم ر.ک: ابن تیمیه، مقدمه فی اصول التفسیر، ص 52.
7) شاید بتوان گفت: از مهم ترین عوامل متروک واقع شدن این روایات عدم مراجعه و بی اعتنایی به آنها می باشد؛ به این معنا که چون قرآن پژوهان به آنها کمتر مراجعه کرده اند همین امر باعث کنار گذاشته شدن آنها گشته است، و راستی جای این شکوه هست که چرا بسیاری هنگام تفسیر قرآن به سراغ سخنان عادی هر مفسری می روند ولی به بهانه هایی این دسته احادیث از کنار گذارده و خود را از گنجینه عظیمی محروم می سازند.