چهل و سه. در صحيح البخارى و مسند أبي عوانة ، در باب: «كسى كه صداى تكبير امام را به مردم مىرساند» ، حديثى آمده است كه ما، آن را از صحيح البخارى نقل مىكنيم:
ابو بكر، بدون اين كه رويش را برگردانَد، به عقب رفت و پيامبر (ص) كنار ابو بكر نشست و او، صداى تكبير پيامبر (ص) را به مردم مىرساند. 1
چهل و چهار. در باب «شرايطى كه بيمار، در صورت دارا بودن آنها، مىتواند در جماعت، شركت كند» ، در «كتاب الأذان» ، از عايشه، چنين روايت شده است:
زمانى كه پيامبر خدا (ص) بيمار شد (همان بيمارىاى كه منجر به وفاتش شد) ، هنگامى كه وقت نماز شد، فرمود: «به ابو بكر، امر كنيد تا با مردم، نماز بگزارد» . . . . پس ابو بكر، خارج شد و به نماز ايستاد. در آن هنگام، براى ايشان، اندكى سبُكى حاصل شد. لذا از جا برخاست و در حالى كه به خاطر ضعف، به دو مرد، تكيه كرده بود، به مسجد رفت. گويا هم اكنون پاهاى ايشان را كه به علّت ناتوانى بر اثر بيمارى به زمين كشيده مىشد، مىبينم. . . . پس ايشان، پيش رفته، كنار ابو بكر نشست. 2
چهل و پنج. در مسند أبي عوانة و مسند ابن حنبل ، از عايشه و در أنساب الأشراف بلاذرى، از ابن عبّاس و عايشه، حديثى نقل شده كه ما، آن را از مسند أبي عوانة و مسند ابن حنبل ، مىآوريم:
پيامبر خدا (ص) در بيمارى وفاتش، به ابو بكر امر كرد تا با مردم، نماز بگزارد.
پيامبر خدا (ص) جلوى ابو بكر بود و نشسته، با مردم، نماز مىخواند و ابو بكر با مردم، نماز مىخواند، در حالى كه مردم، پشت سر ابو بكر بودند. 3
چهل و شش. در باب «كسى كه در كنار امام، به سبب علّتى بايستد» از «كتاب الصلاة» ، در صحيح البخارى و صحيح مسلم و سنن ابن ماجة و مسند أبي عوانة و الموطأ مالك، حديثى آمده كه ما، آن را از صحيح البخارى ، نقل مىكنيم:
پيامبر خدا (ص) ، موازى ابو بكر، در كنارش نشست. ابو بكر، با اقتدا به نماز پيامبر خدا (ص) نماز مىخواند و مردم هم پشت سرِ ابو بكر، نماز مىخواندند. 4
***
بنا بر اين، از مجموعۀ اسناد و مدارك، اين نتيجه به دست مىآيد كه: درآخرين ساعات زندگى پيامبر (ص) كه بيمارى ايشان، شدّت يافته بود، بلال، براى اعلام وقت نماز، به درِ خانۀ پيامبر خدا (ص) آمد و حضرت، از وقت نماز، آگاه شد. عايشه مىگويد: پيامبر (ص) فرمود: «بگوييد كه ابو بكر با مردم، نماز بخواند» .
هنگامى كه ابو بكر به نماز ايستاد، پيامبر خدا (ص) در خود احساس سبُكى كرد. لذا از خانه، بيرون آمد، در حالى كه دو مرد، زير بغلهاى ايشان را گرفته بودند 5و از شدّت درد و ضعف، پاهاى حضرت، به زمين كشيده مىشد و به هيچ وجه، قدرت قدم برداشتن نداشت. ايشان را به همان حال، تا كنار محراب بردند و حضرت، جلوى ابو بكر، بر زمين نشست.
شافعى مىگويد: ابو بكر، ابتدا در نماز، امام بود. بعد، مأموم شد و صداى تكبير نماز پيامبر خدا (ص) را به مردم مىرساند. 6
در ميان سؤالات و اشكالاتى كه قبلاً مطرح كرديم، چند سؤال اساسىتر، وجود دارد:
1. چگونه ممكن است پيامبر خدا (ص) ، به نماز خواندن ابو بكر، امر كرده باشد و بعد از اين كه او، شروع به خواندن نماز كرد، پيامبر (ص) با وجود حال بد و بيمارى شديد، از خانه بيرون بيايد تا او را از ادامۀ نماز، باز بدارد و خود ايشان-كه توانايى ايستادن بر روى پاهايش را هم نداشته-، نشسته، با مردم، نماز بخواند؟ !
2. آيا امامت پيامبر (ص) نشان دهندۀ اين نيست كه مردم، نمازى را كه پشت سر ابو بكر مىخواندند، قطع كردند و از نو، نماز را پشت سر پيامبر (ص) ادا كردند؟ !
3. همچنين در بارۀ نكتههاى زير، سؤال مىكنيم:
الف) حال پيامبر خدا (ص) در آن هنگام كه به ابو بكر، امر كرد تا به جاى ايشان نماز بخواند، چگونه بود؟
ب) آنچه كه در روايات از عايشه و برخى راويان ديگر، نقل شده است كه وقتى پيامبر (ص) را به مسجد مىبردند، آن قدر توان و قدرت روى پاى خود ايستادن را نداشت كه پاهاى مبارك ايشان، از شدّت ضعف، روى زمين، كشيده مىشد.
ج) اگر اين حد از ناتوانى، در سبُكى حال ايشان بوده است، پس سنگينى و سختى بيمارى ايشان، چگونه بوده است؟ !
د) اگر بپذيريم اين درجه از ناتوانى و درد و رنج، در سبُكى حال ايشان بوده است، ناگزير، سختىِ حال حضرت، بايد چيزى مانند اغما و بيهوشى باشد.
ه) در اين صورت، چگونه ممكن است پيامبر (ص) در حالت اغما، قدرت و توانايى داشته باشد كه بعد از شنيدن صداى بلال-كه ايشان را به نماز، دعوت مىكرد-، عايشه را به نزد خود بخواند و به او بفرمايد: «بگوييد ابو بكر با مردم، نماز بگزارد» ؟ !
4. وقتى كه پيامبر (ص) در خانۀ عايشه، بسترى بود و در حال اغما به سر مىبرد، چه كسى ممكن است به بلال گفته باشد كه پيامبر خدا (ص) فرموده: «بگوييد ابو بكر با مردم، نماز بگزارد» ؟ !
پاورقی:
1) . صحيح البخارى، ج1، ص92؛ مسند أبى عوانة، ج2، ص115.
2) . صحيح البخارى، ج1، ص85-86؛ مسند أبى عوانة، ج2، ص115.
3) . مسند أبى عوانة، ج2، ص113؛ مسند ابن حنبل، ج6، ص249؛ أنساب الأشراف، ج1، ص557.
4) . صحيح البخارى، ج1، ص88؛ صحيح مسلم، ج2، ص23-24؛ سنن ابن ماجة (كتاب پنجم، باب 142، ح1233) ؛ الموطّأ، مالك، ج1، ص156؛ مسند أبى عوانة، ج2، ص117.
5) . آن دو مرد، على (ع) و فضل بن عبّاس بودند.
6) . السيرة النبوية، ابن هشام، ج4، ص332؛ تاريخ الطبرى، ج3، ص197(چاپ دار التراث) و ج2، ص439(چاپ مؤسّسة الأعلمى للمطبوعات) .
ابو بكر، امامت نمىكند؛ بلكه صداى تكبير نماز پيامبر (ص) را به مردم مىرساند
- بازدید: 1269