ای شهید زهر ظلم اشقیا

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

ای شهید زهر ظلم اشقیا
ای تو قبل از مرتضی بابای ما

 

گو چه دیدی از جفای روزگار
ترک زهرا کرده ای با اضطرار

غصه هایت شیعه را آزرده است
در فراق تو جهان افسرده است

ای که از دشمن جفاها دیده ای
ناسزا و ناروا بشنیده ای

با زبان تلخ و با زخم زبان
حیله ها کردند بر تو روبهان

بر بدن داری جراحات زیاد
رنج های طائفت آید به یاد

گشته ای حامی به دین با جان خود
گاه در بدر و حنین گاهی احد

خلق و خو و خلقتت خاکی نبود
دشمنان را فهم این پاکی نبود

حال با یک کوله بار رنج وغم
می شوی آسوده از ظلم وستم

خسته و رنجور و نالان می روی
از چه این گونه شتابان می روی

می روی با کوله بار ماتمت
با مصیبت ها و داغ اعظمت

می روی زهرا شود زار و حزین
بعد تو گردد علی خانه نشین

بعد تو دشمن جسارت می کند
حق زهرای تو غارت می کند

با جفا و جور و کینه با کتک
گردد او محروم از حق فدک

بعد تو وای از دل تنگ علی
حلقه کم می گردد از دورِ علی

این نمک نشناس ها زخمش زنند
ریسمان بر گردنش می افکنند

دست بسته سوی مسجد می برند
همسرش را بین کوچه می زنند

قنفذ از کینه مغیره از جفا
حمله ور گردند سوی مرتضی

فاطمه بهر حمایت رهسپر
بر علی می گردد او همچون سپر

عصمت الله است بین کوچه ها
از علی هرگز نمی گردد جدا

یک تنه جانباز دریای غدیر
می شود او یار مولای غدیر

یک تنه رزمندۀ رزم ولا
افتخار و اعتبار مرتضی

یک تنه گردد پرستار علی
یاور و تنها علمدار علی

زنده سازد ذکر مولانا علی
یاعلی و یا علی و یاعلی

شاعر : حسین رضایی(حیران)