با غم كه هم مسیر شدم در سه سالگی
از غصه ناگزیر شدم در سه سالگی
گفتم به تن كه آب شود از گرسنگی
از جان خود كه سیر شدم در سه سالگی
من پای عشق تو كمرم تا شد ای پدر
این شد كه سر به زیر شدم در سه سالگی
غصه نخور فدای سرت گر سرم شكست
یا كه اگر اسیر شدم در سه سالگی
هی داغ روی داغ و هی زخم پشت زخم
بعد از تو زود پیر شدم در سه سالگی
گر چه نرفته ام به كنیزی ولی عجیب
كوچك شدم حقیر شدم در سه سالگی
من فكر می كنم كه همه فكر می كنند
خیلی بهانه گیر شدم در سه سالگی
با غم كه هم مسیر شدم در سه سالگی
- بازدید: 1614