چگونگى امكان عصمت در پيامبر و امام(عليهما السلام)

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

پرسش چهارم: ممكن است كسى در اصل امكان عصمت ترديد نموده، بگويد: براى يك فرد كه مانند ساير انسان ها، داراى غرايز حيوانى و خواسته هاى نفسانى است كه عوامل گناهند، چگونه امكان دارد كه در مقابل گناه مصونيت كلى داشته باشد؟!

پاسخ: دو عامل مى تواند جلودار انسان از ارتكاب هر گونه گناه باشد:

1. احاطه كامل و همه جانبه به زشتى و قبح گناه.

2. محبت كامل و تام نسبت به ساحت قدس الهى.

براى روشن شدن مطلب، دو مثال ساده بيان مى كنيم:

الف) شما هرگز آشغال ها و كثافات داخل سطل ذباله يا جوى كنار خيابان را نخورده ايد، و هرگز به فكر خوردن آن هم نيفتاده ايد چون زشتى و ضرر اين كار براى شما كاملاً روشن است.

ب) اگر كسى به شخصى علاقه زياد از حد داشته باشد به طورى كه فكر و ذكر او را مشغول سازد، ديگر تمام همّت او اين است كه كارى كند كه خود را به او نزديك سازد و از هر كارى كه او بدش مى آيد بپرهيزد.

انسان وقتى عاشق كسى مى شود، ديگر اسير دست او گشته، فقط در صدد به دست آوردن دل او و نزديك شدن به اوست واين عامل، او را از هر حركتى كه او را از آن شخص دور كند، باز مى دارد، سختى ها را بر او آسان مى سازد، به راحتى از خواسته هاى خود براى خواسته هاى او مى گذرد و از مخالفت كردن با او مصونش مى دارد.

اكنون درباره معصومين(عليهم السلام) همين دو امر نسبت به ساحت قدس خداوند متعال و پرهيز از مخالفت او، صادق است. آن قدر زشتى گناه برايشان روشن است كه هرگز فكر انجام دادن آن را به خود راه نمى دهند چنان كه ما فكر خوردن كثافات را به خود راه نمى دهيم. از آن گذشته، محبت خدا در قلوب آن بزرگواران به نحو كامل و تمام جا گرفته([28]) كه هرگز ميل به نافرمانى او ندارند و خواسته آن ها همه خواسته خداوند متعال شده است.

پس به طور كلى هر كس هر كار زتشى را انجام مى دهد يا بدان جهت است كه قبح آن را به خوبى درك نكرده و از مفاسد و زيان هايش بى اطلاع است، يا اين كه قبح آن عمل را اجمالاً تصور نموده و به زشتى و زيانش ايمان ناقص دارد ليكن يقينش به حدى نيست كه زشتى و فساد عمل را به طور واضح مشاهده كند. ايمانش به درجه اى نرسيده كه اميال نفسانى را محكوم و بدون اثر گرداند، و چون به زشتى و زيان عمل، كاملاً يقين ندارد، هوس هاى حيوانى غلبه مى كند و قبح عمل را پشت پرده غلفت مخفى داشته، و آن را زيبا و پسنديده جلوه مى دهد.([29]) لذا كنترل خويش را از دست مى دهد و مرتكب كار زشت مى شود. بنابراين اگر كسى زشتى عملى را به ديده تيزبين مشاهده نمود و زيانش را صد در صد باور كرد، نسبت به آن مصونيّت پيدا خواهد كرد.

از آن جا كه امام به حقيقت دين و باطن احكام نايل شده است و زشتى و زيان معاصى را با چشم باطن و نيروى ملكوتى مشاهده مى كند، چنان ايمانى دارد كه عوامل گناه در مقابل آن، شكست خورده، بى اثر مى گردند. بنابراين، گر چه امام نسبت به تمام گناهان مصونيت كلى و همه جانبه دارد، نه بدان جهت است كه عوامل گناه اصلاً در وجودش نباشد، بلكه در مقابل يقين و مشاهده حقيقت، كارى از آن ها ساخته نيست، و از روى اراده و اختيار مرتكب گناه نمى شود.