سياست 'قرآن بر سر نيزه ى' معاويه و هم فكرش عمروعاص، شكاف عجيب در ميان سپاه امام "ع" پديد آورد و صميمى ترين دوستان او را به صورت انسان هاى معترض و احيانا برانداز درآورد. اين گروه كه در تاريخ از آنان به نام 'خوارج' نام مى بردند، خود از طرفداران مساله 'حكميت' بودند و اصرار مى ورزيدند كه نبرد متوقف شود تا از طرفين نفر انتخاب گردد و درباره امام و معاويه با توجه به اصول اسلام و قرآن قضاوت كنند.
امام به ناچار بر اين حكميت تن داد، در حالى كه مى دانست كه اين حاكميت نتايج زيان بارى خواهد داشت، ولى اصرار سپاه و رودرويى آنان با امام او را تسليم اين انديشه كرد و صلح نامه اى تنظيم شد و طرفين امضا نمودند.
هنوز مركب حكميت بر روى كاغذ خشك نشده بود كه همان گروه از كار خود نادم و پشيمان گشتند و اين بار اصرار ورزيدند كه امام "ع" تعهد خود را ناديده بگيرد و بار ديگر نبرد را آغاز كند.
امام به آنان فرمود: شما حكميت را به من تحميل كرديد، ما ميان خود و آنان پيمانى امضا كرديم و شروطى را پذيرفتيم و مواثيق به آنان داديم. خدا مى فرمايد: و افوا بعهدالله اذا عاهدتم و لا تنصوا الايمان بعد توكيدها و قد جعلتم الله عليكم كفيلا ان الله يعلم ما تفعلون. [ سوره ى نحل 91. ]
"و چون با خدا پيمان بستيد، به پيمان خود وفا كنيد و سوگندهاى خود را پس از استوار كردن آنها مشكنيد، با اينكه خدا را بر خود ضامن و گواه قرار داديد، زيرا خدا آنچه را انجام مى دهيد مى داند."
خوارج با حضور در مسجد و عدم شركت در نمار، مخالفت خود را اظهار مى داشتند و به هنگام اقامه ى نماز به دادن شعارهاى تند مى پرداختند.
روزى امام "ع" به نماز ايستاده بود. ابن كواء، از سران خوارج، به عنوان اعتراض اين آيه را تلاوت كرد:
و لقد اوحى اليك و الى الذين من قبلك لئن اشركت ليحبطن عملك و لتكونن من الخاسرين. [ سوره ى زمر: آيه ى 65. ]
"به تو و به پيامبران پيش از تو وحى كرديم كه اگر شرك ورزى، عمل تو تباه مى شود و از زيانكاران به شمار مى آيى."
امام با كمال متانت و به حكم اين آيه ى قرآن كه مى فرمايد: 'و اذا قراء القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلكم ترحمون'، [ سوره ى اعراف: 204. ] سكوت كرد تا ابن كواء آيه را تمام كرد و سپس به نماز خود ادامه داد. ولى او مجددا آيه را خواند و امام نيز سكوت كرد. ابن كواء چند بار اين عمل را تكرار كرد و امام "ع" با كمال صبر و حوصله سكوت برگزيد. سرانجام امام "ع" با تلاوت آيه ى زير، به او پاسخ گفت، به گونه اى كه آسيبى به نماز او نرسيد و هم او را ساكت و منكوب كرد:
فاصبر ان وعدالله حق و لا يستخفنك الذين لا يومنون. [ سوره ى روم: 60. ]
"صبر را پيشه ساز و كارهاى افراد غير مومن تو را خشمگين نسازد." [ تاريخ طبرى، ج 54، شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 269. ]
امام "ع" به اين نوع آزادى ها تن مى داد و تا روزى كه خوارج دست به جنايت و ناامنى نزده و به فكر براندازى نبودند و حتى حقوق آنان را از بيت المال قطع نكرد. ولى از لحظه اى كه ناامنى در كوفه و اطراف آن پديد آوردند و خون بى گناهان را ريختند، امام "ع" نبرد با آنان را فريضه دانست و زمين را از لوث وجود آنان پاك ساخت.
تا اينجا ما به همين اصول هشتگانه از سياست هاى امام "ع" در سيره ى عملى خود بسنده مى كنيم و تبيين اصول ديگر از سياست آن حضرت را، چه در قلمرو مسائل فرهنگى و چه در قلمرو مسائل اقتصادى، به وقت ديگر موكول مى كنيم و از پيشگاه ملكوتى امام "ع" كه نتوانستيم نيم رخ روشنى از برخى از اصول سياسى او را ترسيم كنيم پوزش مى طلبيم.
احترام به آزادى هاى معقول
- بازدید: 1074