آيا گريبان چاك زدن بانوان حرم در عزای امام حسين (علیه السلام) صحت دارد؟

(زمان خواندن: 11 - 22 دقیقه)

سؤال :
در تمامی كتب آمده كه حضرت زینب و زن‌های دیگر موجود در حرم امام حسین(علیه السلام) همه هنگام دیدن بدن بی سر امام گریبان چاك كردند و مو آشفته نمودند آیا گریبان چاك دادن شایسته حریم حسینی می باشد ؟
پاسخ :
اولا‌ : اینكه گفته ‌اید : « در تمامی كتب آمده كه حضرت زینب و زن های دیگر موجود در حرم امام حسین (علیه السلام) همه هنگام دیدن بدن بی سر امام گریبان چاك كردند و مو آشفته نمودند » ، در این رابطه باید بگوئیم : در كتابها به این صورت كه شما گفتید ،‌ روایتی نیامده و یا حداقل ما نیافتیم ؛ و در روایاتی هم كه در این زمینه نقل شده ،‌ اشاره ای به آشفته نمودن مو نشده است :
روایت اول (در مجلس یزید) :
ثم وضع رأس الحسین ع بین یدیه و أجلس النساء خلفه لئلا ینظرون إلیه فرآه علی بن الحسین ع فلم یأكل الرءوس بعد ذلك أبدا و أما زینب فإنها لما رأته فأهوت إلى جیبها فشقت ، ثم نادت بصوت حزین یفزع القلوب ، یا حسیناه ! یا حبیب رسول الله ! یا بن مكة ومنى ! یا بن فاطمة الزهراء سیدة النساء ! یا بن محمد المصطفى . قال : فأبكت والله كل من كان ، ویزید علیه لعائن الله ساكت ... ثم دعا یزید علیه اللعنة بقضیب خیزران فجعل ینكت به ثنایا الحسین علیه السلام و جعل یزید یتمثل بأبیات ابن الزبعری :

لیت أشیاخی ببدر شهدوا * جزع الخزرج من وقع الأسل
لأهلوا واستهلوا فرحا * ولقالوا یا یزید لا تشل
قد قتلنا القوم من ساداتهم * و عدلناه ببدر فاعتدل
لعبت هاشم بالملك فلا * خبر جاء ولا وحی نزل
لست من خندف إن لم أنتقم * من بنی أحمد ما كان فعل
االلهوف ـ سید بن طاووس ـ ص 178 و 179 و 180 .
... یزید، سر مبارك امام علیه السّلام را در پیش رو گذاشت و زنان را در پشت سر خود جاى داد تا چشم ایشان به سر مطهر امام حسین علیه السّلام نیفتد اما امام سیدالساجدین علیه السّلام چشمش بر آن سر نازنین افتاد و بعد از آن صحنه دلخراش ، دیگر تا آخر عمرش گوشت سَرِ حلال گوشتى تناول نفرمود.
وقتی حضرت زینب علیها السّلام سر مبارك برادر خود را دید از شدت ناراحتى دست در گریبان برد و آن را پاره سپس به آواز غمناك فریاد واحسیناه .... برآورد به قسمى كه ناله اش دلها راخراشید.
راوى می گوید: به خدا سوگند همه آن كسانى كه در مجلس یزید حضور داشتند از ناله جانسوز او به گریه و افغان افتادند و در آن حال خود آن پلید لب از گفتار فرو بست و ساكت بود ... سپس یزید لعین  چوب خیزران طلب كرد ( همین كه چوب را به او دادند ) مكرر به دندان مبارك فرزند رسول الله صلى الله علیه و آله مى زد. و می گفت :
بنى هاشم  (هواى سلطنت داشتند) و با مُلك و سلطنت بازی كردند ( و اسلام را بهانه كردند ) ؛ و در حقیقت هیچ خبر آسمانی نیامده بود و هیچ وحیى هم نازل نشده بود (مراد آن كافر از بنى هاشم جسارت نسبت به پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله است )
اى كاش بزرگان قوم من كه در جنگ بدر كشته شدند در اینجا حاضر بودند و مشاهده  مى كردند كه چگونه طائفه خزرج كه یاور رسول الله بودند، از شمشیرهاى ما به جزع و افغان آمده اند،
تا از دیدن این صحنه ، صداها به شادى بلند می كردند و صورتهایشان از شدت سرور و خرسندى ، درخشنده می شد و می گفتند: ای یزید دستت شل مباد، ما بزرگان خزرج را در جنگ احد كشتیم و این معامله را با معامله بدر برابر داشتیم و جنگ بدر بر جنگ احد زیادتى ننمود.
از نسل خندف نباشم اگر از اولاد احمد مختار انتقام خون كشتگان بدر را نمى گرفتم
در این روایت فقط داستان گریبان چاك دادن آمده است و بس.

روایت دوم
عن خالد بن سدیر أخی حنان بن سدیر قال سئلت ابا عبد الله علیه السلام ... ولا شئ فی اللطم على الخدود سوى الاستغفار والتوبة ، وقد شققن الجیوب ولطمن الخدود الفاطمیات على الحسین بن علی علیهما السلام .
تهذیب الأحكام ج8 ، ص 325 ، باب الكفارات .
خالد بن سدیرمی گوید : از امام صادق  علیه السلام ( در مورد مردی كه در مرگ پدر ، مادر ، برادر ، و یا یكی از نزدیكانش لباس خود را پاره كند ( گریبان چاك بزند ) ) پرسیدم ،  حضرت فرمود : كسی كه (در مصیبت نزدیكان خود ) به صورت خود بزند كفاره بر عهده او نیست فقط باید ( بخاطر این كارش ) توبه كند ، همانا بانوان حرم ( حسینی در كربلا ) در مصیبت حسین بن علی علیهما السلام گریبان چاك  زدند و به صورت می زدند .
دو نكته در دو حدیثی كه گذشت شایسته دقت است :
نكته اول : در روایت دوم، امام علیه السلام، گریبان چاك زدن را بدون كوچكترین اشكالی به بانوان حرم نسبت داد و عمل بانوان حرم را نكوهش نكرد . پس معلوم می شود این عمل با شأن و منزلت حرم حسینی هیچ منافاتی ندارد
نكته دوّم : در هیچ یك از این دو روایت در مورد اینكه بانوان حرم درمصیبت حضرت سیدالشهداء علیه السلام موهای خود را پریشان نمودند ، چیزی نیامده بود .
و اما در مورد قسمت دوم سؤال شما كه گفتید : (آیا گریبان چاگ دادن شایسته حریم حسینی  می باشد؟ ) نكته‌های را خدمت تان عرض می‌كنیم :
شهادت امام حسین علیه السلام بزرگترین مصیبت :
اولا :‌ باید توجه كنیم، مصیبتی كه در كربلا اتفاق افتاد مصیبتی ساده ومعمولی نبود و فردی كه به شهادت رسید انسانی عادی و معمولی نبوده است،‌ بلكه مصیبت و گریه ها بر غم از دست دادن و شهادت حجت خدا و سید جوانان بهشت بود.
امام رضا علیه السلام در این باره می فرماید :
قال الرضا علیه السلام ... ان یوم قتل الحسین اقرح جفوننا واسبل دموعنا ، واذل عزیزنا ، أرض كربلا أورثتنا الكرب والبلاء إلى یوم الانقضاء فعلى مثل الحسین فلبیك الباكون ، فان البكاء علیه یحط الذنوب العظام ثم قال " علیه السلام " كان أبى " علیه السلام " إذا دخل شهر المحرم لا یرى ضاحكا ، وكانت الكئابة تغلب علیه حتى تمضى منه عشرة أیام فإذا كان یوم العاشر كان ذلك الیوم یوم مصیبته وحزنه وبكائه ویقول هو الیوم الذى قتل فیه الحسین علیه السلام
الأمالی ـ شیخ صدوق ـ ‌ص 190 و 191 ،‌ باب حدیث الرضا عن یوم عاشوراء  ، ح 199 / 2 ؛ روضة الواعظین ـ فتال نیشابوری ـ ج1، ص210 ؛ المأتم الحسینی ـ علامه سید عبدالحسین شرف الدین الموسوی ـ ج4 ، ص 10 و 11.
روز شهادت امام حسین ( علیه السلام ) پلك های ما را مجروح كرد و اشكهای ما را سرازیر نمود، عزیز ما را ( به ظاهر و در نظر مردم ) خوار نمود . زمین كربلا تا روز قیامت برای ما سختی و بلا را به ارث گذاشت . پس گریه كننده گان برای شخصیتی همانند حسین ، باید اشك بریزند ، زیرا كه گریه برای حسین گناهان بزرگ را از بین می برد . سپس فرمود : چون ماه محرم فرا می رسید ، هیچ كس پدرم موسی بن جعفر را خندان نمی دید، تا ده روز از این ماه حزن و اندوه بر او غلبه می كرد ؛ و وقتی كه روز دهم فرا می رسید ، آن روز ، روز مصیبت و غم و اندوه و گریه پدرم بود ،
می فرمود : امروز روزی است كه حسین علیه السلام یه شهادت رسیده است .
گریبان چاك زدن اختصاص به حریم حسینی ندارد
ثانیا : گریبان چاك زدن اختصاص به حریم حسینی ندارد بلكه طبق روایات، حضرت موسی علیه السلام برای حضرت هارون علیه السلام ، و زنان انصار(به محض شنیدن خبر (شایعه) شهادت پیامبر اكرم در جنگ احد ) برای پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله ، و امام حسن عسكری علیه السلام در وفات برادر بزگوار و در شهادت پدرش امام هادی علیه السلام گریبانش را چاك داد .
گریبان چاك زدن حضرت موسی در وفات حضرت هارون علیهما السلام
... عن الصادق علیه السلام وسأله عن شق الرجل ثوبه على أبیه و أمه وأخیه أو على قریب له فقال : لا بأس بشق الجیوب قد شق موسى بن عمران على أخیه هارون .
بحار الأنوار ج 79 ، ص 106 ، باب :‌ فی لطم الخدود و شق الجیوب و الثیاب و النیاحة .
خالد بن سدیرمی گوید : از امام صادق علیه السلام ( در مورد مردی كه در مرگ پدر ، مادر ، برادر ، و یا یكی از نزدیكانش لباس خود را پاره كند ( گریبان چاك بزند ) ) پرسیدم ،  حضرت فرمود : گریبان چاك زدن اشكالی ندارد ، همانا موسی بن عمران در وفات برادرش هارون گریبان چاك زد .
زنان انصار و گریبان چاك زدن برای پیامبر اكرم(ص) :
نساء الأنصار قد خدشن الوجوه ونشرن الشعور وجززن النواصی وخرقن الجیوب وحرمن البطون على النبی ( صلى الله علیه وآله ) فلما رأینه قال لهن خیرا وأمرهن أن یستترن ویدخلن منازلهن ...  
الكافی ج 8 ، ص 322 ، باب غزوة أحد و قصة المنهزمین ، ح 502 .
زنان انصار ( به محض شنیدن خبر ( شایعه ) شهادت پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله در جنگ احد) صورت های خود را خراشیدند و موهای خود را پریشان نمودند و موهای جلوی سر خود را كندند و گریبانها چاك زدند و غذا خوردن را بر خود حرام كردند . و زمانی كه پیامبر را دیدند ، حضرت دعای خیر برای آنان كرد و آنها را امر نمود كه خود را بپوشانند و به منزل های خود بروند ...
همانطور كه می بینید پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم وقتی با زنان مواجه  شد برای آنان دعای خیر فرمود .
امام حسن عسكری در وفات برادر بزرگوارش محمد بن علی الهادی علیهم السلام گریبانش را پاره كرد :
محمد بن یحیى وغیره ، عن سعد بن عبد الله ، عن جماعة من بنی هاشم منهم الحسن ابن الحسن الأفطس أنهم حضروا - یوم توفی محمد بن علی بن محمد - باب أبی الحسن یعزونه وقد بسط له فی صحن داره والنساء جلوس حوله ، فقالوا : قدرنا أن یكون حوله من آل أبی طالب وبنی هاشم وقریش مائة وخمسون رجلا سوى موالیه وسائر الناس إذ نظر إلى الحسن بن علی قد جاء مشقوق الجیب ، حتى قام عن یمینه ونحن لا نعرفه ، فنظر إلیه أبو الحسن علیه السلام بعد ساعة فقال : یا بنی أحدث لله عز وجل شكرا ، فقد أحدث فیك أمرا ، فبكى الفتى وحمد الله واسترجع ، وقال : الحمد لله رب العالمین وأنا أسأل الله تمام نعمه لنا فیك وإنا لله وإنا إلیه راجعون ، فسألنا عنه ، فقیل : هذا الحسن ابنه ، وقدرنا له فی ذلك الوقت عشرین سنة أو أرجح ، فیومئذ عرفناه وعلمنا أنه قد أشار إلیه بالإمامة وأقامه مقامه .
الكافی ج 1 ، ص 326 و 327 ، حضرت 8 ، باب : الإشارة والنص على أبی محمد علیه السلام ؛ وسائل الشیعة ج 3 ، ص 273 و274 ، حدیث 3632 ، أبواب الدفن وما یناسبه ، باب 84 : باب كراهة الصیاح على المیت وشق الثوب على غیر الأب والأخ والقرابة ، وكفارة ذلك ، حدیث 3 در این باب ؛ جامع الأحادیث الشیعة‌ ج 3 ، ص 491 و 492  ، حدیث4823 ،أبواب التعزیة والتسلیة والبكاء على میت وصبر المصاب ، باب ( 8 ) حكم الصیاح والصراخ بالویل والعویل الثبور والدعاء بالذل والثكل والنوح ولطم الوجه والصدر وتصفیق الید على الید وجز الشعر ونشره وإقامة النیاحة وشق الثیاب ، حدیث 39  در این باب  .
حسن بن حسن افطس می گوید :‌ روزی كه محمد بن علی بن محمد وفات یافته بود با عده ای از بنی هاشم برای عرض تسلیت به محضر امام هادی علیه السلام شرفیاب شدیم ، در حیاط خانه برای حضرت فرشی انداخته بودند و بانوان حرم اطراف ایشان نشسته بودند ، افرادی كه با من بودند گفتند : به نظر ما به غیر از خادمین حضرت و بقیه مردم ، حدود 150 نفر از مردان آل ابی طالب و بنی هاشم و قریش اطراف امام علیه السلام  جمع شده اند . در این هنگام امام هادی علیه السلام حسن بن علی علیه السلام  نگاه كرد كه با گریبان چاك زده وارد مجلس شد و در طرف راست امام علیه السلام  ایستاد ، ما ایشان را نشناختیم ،‌ بعد از ساعتی حضرت ابوالحسن امام هادی علیه السلام  به ایشان نگاه كرد و فرمود : ای فرزندم خداوند را سپاس گو ، همانا امر امامت را در تو قرار داده است ،  جوان (حسن بن علی علیه السلام ) گریه كرد و خدا را سپاس گفت و كلمه  استرجاع (إنا لله وإنا إلیه راجعون ) را بر زبان جاری نمود . و فرمود : ستایش خدایى را كه پروردگار جهانیان است .  من از خدا می خواهم كه تمام نعمت ما را در بقاء حیات شما قرار دهد (خداوند عمر شما را طولانی فرماید) و ما از آنِ خدا هستیم ، و به سوى او باز مى گردیم . حسن بن حسن افطس می گوید : ما پرسیدیم این جوان كیست ؟‌ گفته شد :‌ ایشان حسن فرزند امام هادی است .  سن حسن بن علی علیه السلام در آن زمان حدود 20 سال و یا بیشتر بود ، و در همان مجلس بود كه ما حسن بن علی علیه السلام را شناختیم و دانستیم كه امام هادی علیه السلام با آن كلامش (فقد أحدث فیك أمرا = همانا خداوند امر امامت را در تو قرار داده است ) به امامت ایشان اشاره فرمود و حسن بن علی علیه السلام را به جانشینی خود برگزید .
گریبان چاك زدن امام حسن عسكری در شهادت امام هادی علیهما السلام
كشف الغمة ( نقلا من كتاب الدلائل ) لعبد الله بن جعفر الحمیری ، عن أبی هاشم الجعفری قال خرج أبو محمد علیه السلام فی جنازة أبی الحسن علیه السلام وقمیصه مشقوق فكتب الیه أبو عون من رأیت أو بلغك من الأئمة شق ثوبه فی مثل هذا فكتب الیه أبو محمد علیه السلام یا أحمق ما یدریك ما هذا قد شق موسى على هارون أخیه .
وسائل الشیعة‌ ج 3 ، ص 274 ، حدیث 3634 ، أبواب الدفن وما یناسبه ، باب 84 : باب كراهة الصیاح على المیت وشق الثوب على غیر الأب والأخ والقرابة ، وكفارة ذلك ، حدیث 5 در این باب ؛‌ جامع الأحادیث الشیعة‌ ج 3 ، ص 490 ، حدیث4820 ،أبواب التعزیة والتسلیة والبكاء على میت وصبر المصاب ، باب ( 8 ) حكم الصیاح والصراخ بالویل والعویل الثبور والدعاء بالذل والثكل والنوح ولطم الوجه والصدر وتصفیق الید على الید وجز الشعر ونشره وإقامة النیاحة وشق الثیاب ، حدیث 36 در این باب  .
ابو هاشم جعفری می گوید : در تشییع جنازه امام هادی علیه السلام  ، امام حسن عسكری علیه السلام در حالی كه گریبان چاك زده بود بیرون آمد ، ابوعون به در نامه ای حضرت نوشت چه كسی را دیده ای و یا از كدامین امام به تو رسیده كه گریبان لباسش را در چنین مصیبتی چاك بزند ؟ امام حسن عسكری علیه السلام در جواب او نوشت : ای احمق تو چه می دانی این كار چیست ؟ ( و من در مصیبت چه كسی گریبان چاك زده ام ) حضرت موسی نیز در وفات برادرش هارون علیهما السلام گریبان چاك زد .
گریبان چاك زدن درمرگ یزید بن ‌عمربن‌ هبیره درسال 182 ( آخرین حاكم اموی در عراق ) :
وقتی ابن هبیره در شهر واسط به دست عباسیان كشته شد ، ابوعطاء سندی این اشعار را در رثاء او سرود :
ألا إن عینا لم تجد یوم واسط * علیك بجارى دمعها لجمود
عشیة قام النائحات وشققت * جیوب بأیدى مأتم وخدود . . .
الطبری، أبی‌جعفر محمد بن جریر(متوفی310) ، تاریخ الطبری ج4 ، ص364 ، ناشر : دار الكتب العلمیة      ـ بیروت ـ ؛ ابن عساكر ، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی (متوفی571) ، تاریخ مدینة دمشق وذكر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل ج 65 ، ص 334 ، ترجمه : یزید بن عمر بن هبیرة ، رقم : 8328 ، تحقیق : محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری ،‌ ناشر : دار الفكر - بیروت - 1995 .
همانا چشمی كه روز كشته شدنت در شهر واسط برای تو اشكش جاری نشود ، خشك باد
در شب گذشته زنان نوحه خوان در عزای تو نوحه سر دادند و دستان مصیبت زده در مصیبت از دست دادن تو گریبانها چاك زدند و گونه ها خراشیدند  ( یا در مصیبت تو زنان عزادار گریبانها چاك زدند و گونه ها خراشیدند ) .
گریبان چاك زدن در مرگ نووی ( یكی از علمای پرآوازه اهل سنت )  :
در مرگ نووی اشعار زیادی سروده شدكه در یكی از آن اشعار چنین آمده است :  
خطب رفع من شق الجیوب له ... فقد شققت جَنَانی دون قمصان
علاء الدین علی بن إبراهیم بن العطار (المتوفى724هـ) ، تحفة الطالبین فی ترجمة الإمام النووی ، ج1 ، ص20 .
( نووی ) بلند مرتبه است آنكه در مرگ او گریبانها چاك داده شود . . . من در مرگ او نه تنها گریبان بلكه قلبم را نیز چاك زدم .

فتاوای علما
ثالثا : ‌بسیاری از علما با استناد به این روایات به جواز گریبان چاك زدن در مرگ پدر یا برادر، فتوا داده اند . به این عبارات توجه كنید :
شهید اول رحمة الله علیه می فرماید :  
واستثنى الأصحاب إلا ابن إدریس  شق الثوب على موت الأب والأخ لفعل العسكری على الهادی  ، وفعل الفاطمیات على الحسین ( علیه السلام ) ... عن خالد بن سدیر ، عن الصادق ( علیه السلام ) ، وسأله عن شق الرجل ثوبه على أبیه وأمه وأخیه ، أو على قریب له ؟ فقال : لا بأس بشق الجیوب ، قد شق موسى بن عمران على أخیه هارون .
ذكری شیعة فی احكام الشریعة ـ‌ شهید اول ـ ج2 ، ص 56 و 57 ، باب البحث الرابع : النیاحة .
بجز ابن ادریس حلی تمامی علمای شیعه گریبان چاك زدن را در مرگ پدر و برادر جایز می دانند زیرا امام حسن عسكری در شهادت امام هادی علیهما السلام گریبان چاك زد و بانوان حرم حسینی نیز در شهادت حسین علیه السلام گریبان چاك زدند ... خالد بن سدیر می گوید :‌ از امام صادق  علیه السلام ( در مورد مردی كه در مرگ پدر ، مادر ، برادر ، و یا یكی از نزدیكانش لباس خود را پاره كند ( گریبان چاك بزند ) ) پرسیدم ،  حضرت فرمود : گریبان چاك زدن اشكالی ندارد ، همانا موسی بن عمران در وفات برادرش هارون گریبان چاك زد .
شق الثوب على غیر الأب والأخ من الأقارب وغیرهم لما فیه من إضاعة المال والسخط بقضاء الله وعلى استثناء الأب و الأخ أكثر الأصحاب لان العسكری علیه السلام شق ثوبه على أبیه الهادی علیه السلام خلف وقدام وفعله الفاطمیات على الحسین علیه السلام وعن الصادق علیه السلام إن موسى علیه السلام شق على أخیه هارون
روض الجنان ـ شهید ثانی ـ ص 320 و 321 ،‌ باب نبش القبر .
شهید ثانی می فرماید :‌ بجز در مرگ پدر و برادر ، گریبان چاك زدن در مرگ دیگر نزدیكان حرام است زیرا كه موجب از بین رفتن مال ( اسراف ) و نا خشنودی ( و اعتراض ) به قضای الهی است . و بیشتر علمای شیعه گریبان چاك زدن را در مرگ پدر و برادر استثناء كرده اند زیرا امام حسن عسكری علیه السلام  در شهادت پدر بزرگوارش امام هادی علیه السلام  گریبانش را از جلو و پشت سر چاك زد و بانوان حرم حسینی نیز در مصیبت امام حسین علیه السلام  گریبان چاك زدند و از امام صادق علیه السلام نقل شده كه فرمود : همانا موسی بن عمران در وفات برادرش هارون گریبان چاك زد .
وأما الاستثناء ، فدلیله ما استفیض فی الأخبار من فعل أبی محمد الحسن علیه السلام على أبیه الهادی علیه السلام ، وفی بعضها تعلیل بأن موسى شق ثوبه على هارون ، ولما نقل من فعل الفاطمیات على الحسین علیه السلام .
غنائم الأیام ـ‌ میرزای قمی ـ ج3 ، ص 556 و 557 ،‌ باب شق الثوب علی المیت .
دلیل علما بر استثنای گریبان چاك زدن در مرگ پدر و برادر روایات مستفیضی است كه در مورد گریبان چاك زدن امام حسن عسكری علیه السلام در شهادت امام هادی علیه السلام و گریبان چاك زدن حضرت موسی در وفات حضرت هارون علیهما السلام  و گریبان چاك زدن بانوان حرم حسینی در مصیبت شهادت امام حسین علیه السلام  ، به ما رسیده است .

عزاداری سیره مسلمین
رابعا : سنت عزاداری بر مرگ عزیزان با صرف نظر از شیعیان، در بین اكثر ملل جهان با هر گرایش دینی و مذهبی كه داشته اند امری رائج بوده و هست كه برای پرهیز از طولانی شدن در این مختصر از آن صرف نظر می كنیم، ولی در میان مسلمانان اعم از شیعه و سنی طبق نقل، در برخی از كتابها به این رسم رائج كه جنبه عاطفی هم دارد اهميّت می داده اند.
محدثین و مورخین نوشته اند ، زنان پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم در عزای ایشان به سینه و صورت می زدند، و مسلمانان درعزای عبدالمؤمن و جوینی و ابن جوزی ( از علمای اهل سنت ) طبل می زدند و بازارها را تعطیل نموده و در بعضی موارد تا یك سال عزاداری نمودند .
 به این موارد توجه فرمائید :
زنان پیامبر اولین طراحان سینه زنی
ابن هشام  نقل می كند :
قال ابن اسحاق وحدثنی یحیى بن عباد بن عبدالله بن الزبیر عن أبیه عباد قال سمعت عائشة تقول . . . قمت ألتدم مع النساء وأضرب وجهی .
عبد الملك بن هشام بن أیوب الحمیری المعافری أبو محمد ( متوفی 213 ) ، السیرة النبویة ج6، ص75، ح 26391 ، تحقیق : طه عبد الرءوف سعد ، ناشر : دار الجیل ـ بیروت ـ ، الطبعة : الأولى ، سال چاپ : 1411 ؛ ابن حنبل أبو عبدالله الشیبانی ، احمد (متوفی 241) ، مسند ج 6 ، ص 274 ، ناشر : مؤسسة قرطبة – مصر ؛ البلاذری ، أحمد بن یحیى بن جابر (المتوفى : 279هـ) ، أنساب الأشراف ج1 ص 243 ؛ مسند أبی یعلى ، اسم المؤلف: أبو یعلى الموصلی التمیمی ، أحمد بن علی بن المثنى ( متوفی 307 ) ، مسند أبی یعلى  ج 8 ، ص63 ، تحقیق : حسین سلیم أسد ، ناشر : دار المأمون للتراث - دمشق -  ، الطبعة : الأولى ، 1404 - 1984 ؛  الطبری ،‌ أبی جعفر محمد بن جریر ، متوفی 310 ، تاریخ الأمم و الملوك  ج 2 ، ص 232 ، ناشر : دار الكتب العلمیة – بیروت .
. . . عایشه می گوید : ( زمانی كه پیامبر خدا از دنیا رفت ) من به همراه بقیه زنان پیامبر سینه می زدیم و من به صورتم می زدم .
ابن منظور در ترجمه واژه « لدم » می نویسد :
لدم : اللدم ضرب المرأة صدرها . . . و التدام النساء : ضربهن صدورهن ووجوههن فی النیاحة .
ابن منظور ، محمد بن مكرم بن منظور الأفریقی المصری (متوفی 711 ) ، لسان العرب ج12، ص 539 ، ناشر : دار صادر - بیروت ، الطبعة : الأولى .
لدم :‌ به معنای به سینه زدن زن می باشد . . . و التدام زنان : به معنای به سینه و صورت زدن زنان در مصیبت است .
صالحی شامی در ذیل حدیث عائشه می نویسد :
وهذا الحدیث تفرد به ابن إسحاق ، وهو حسن الحدیث إذا صرع بالتحدث ، وقد صرح به فقال : حدثنی یحیى بن عباد بن عبد الله بن الزبیر عن أبیه قال : سمعت عائشة إلخ .
الصالحی الشامی (متوفی 942) ، سبل الهدی و الرشاد ج12، ص 267، تحقیق وتعلیق : الشیخ عادل أحمد عبد الموجود ، الشیخ علی محمد معوض، ناشر : دار الكتب العلمیة - بیروت – لبنان، چاپ : الأولى ، سال چاپ : 1414 - 1993 م .
این حدیث را فقط ابن اسحاق نقل كرده است ، و زمانی كه ابن اسحاق تصریح به شنیدن حدیث كند، حدیثش حسن و قابل اعتماد است . وی در این حدیث می‌گوید : از یحیى بن عباد بن عبد الله بن الزبیر شنیدم كه از پدرش نقل می‌نمود كه وی از عایشه شنیده است . . .
ابن تیمیه در مورد ابن اسحاق می گوید :
وبن إسحاق اذا قال حدثنى فحدیثه صحیح عند أهل الحدیث .
ابن تیمیة الحرانی ، احمد بن عبد الحلیم أبوالعباس، ( الوفاة: 728 )، كتب ورسائل وفتاوى ابن تیمیه فی الفقه ،جزء33 ، ص 86 ، تحقیق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمی النجدی ، ناشر : مكتبة ابن تیمیة ، الطبعة : الثانیة ؛ ابن تیمیة الحرانی ، تقی الدین أحمد عبد الحلیم أبو العباس ( متوفی 728 ) ، الفتاوى الكبرى ج3 ، ص 23 ، تحقیق : قدم له حسنین محمد مخلوف ، ناشر : دار المعرفة - بیروت .
وقتی كه ابن اسحاق تصریح به شنیدن حدیث كند ، نزد علمای حدیث ، حدیثش صحیح و مورد اعتماد است .
اقامه عزا برای عبد المؤمن بن خلف
ذهبی در ترجمه وی می گوید :
الامام الحافظ القدوة . . . قال جعفر المستغفری : أخبرنا أبو جعفر محمد بن علی النسفی ، قال : شهدت جنازة الشیخ أبی یعلى بالمصلى ، فغشیتنا أصوات طبول مثل ما یكون من العساكر ، حتى ظن جمعنا أن جیشا قد قدم ، فكنا نقول : لیتنا صلینا على الشیخ قبل أن یغشانا هذا . فلما اجتمع الناس وقاموا للصلاة [ وأنصتوا ] ، هدأ الصوت كأن لم یكن . .
سیر أعلام النبلاء ج 15 ، ص 480 و 481 و 482 ؛ تاریخ مدینه دمشق، ابن عساكر، ج 10، ص 272 .
«در تشییع جنازه عبدالمؤمن شركت جستم، صدای طبل و دهل آن چنان گوش خراش بود كه گویا لشكری به شهر بغداد یورش برده است. این مراسم ادامه داشت تا آن‌كه مردم برای برپایی نماز میت آماده شدند.»
اقامه عزا برای جوینی ( المتوفی 478 )
ذهبی از درگذشت جوینی و مراسم سوگواری او چنین یاد می‌كند :
الإمام الكبیر،  شیخ الشافعيّة، إمام الحرمین ـ إلى أن قال: ـ توفی فی الخامس والعشرین من ربیع الآخر ، سنة ثمان وسبعین وأربع مئة ، ودفن فی داره ، ثم نقل بعد سنین إلى مقبرة الحسین ، فدفن بجنب والده ، وكسروا منبره ، وغلقت الأسواق ، ورثی بقصائد ، وكان له نحو من أربع مائة تلمیذ ، كسروا محابرهم وأقلامهم ، وأقاموا حولا ، ووضعت المنادیل عن  الرؤوس عاما ، بحیث ما اجترأ أحد على ستر رأسه ، وكانت الطلبة یطوفون فی البلد نائحین علیه ، مبالغین فی الصیاح والجزع .
 سیر أعلام النبلاء:ج18 ، ص 468 و 476 ؛ المنتظم، ج 9، ص 20 .
«نخست او را در منزلش به خاك سپردند و آن‌گاه پیكرش را به مقبره الحسین (شاید كربلای معلّی) انتقال دادند. در ماتم او منبرش را شكستند، بازارها را تعطیل كردند و مرثیه‏های فراوانی در مصیبتش خواندند. او چهارصد شاگرد و طلبه داشت، آنان در سوگ استاد خویش، قلم و قلمدان‏های خود را شكستند و یك سال عزاداری نمودند و عمامه‏های خود را به مدت یك سال از سر برداشتند بدان حد كه كسی جرات بر سر گذاشتن عمامه را نداشت. آنان در این مدت در سطح شهر به نوحه خوانی و مرثیه سرایی پرداختند و تا حد زیادی در عزای او فریاد و جزع فزع نمودند!»
اقامه عزا برای ابن الجوزی (متوفى 597) در طول ماه رمضان
سبط بن جوزی در شب جمعه سیزدهم ماه رمضان فوت كرد. ذهبی درباره بازتاب مرگ او می‌‏نویسد:  
أبو الفرج ابن الجوزی الشیخ الإمام العلاّمة الحافظ المفسر، شیخ الإسلام، مفخر العراق . . . وتوفی لیلة الجمعة بین العشاءین الثالث عشر من رمضان سنة سبع وتسعین وخمس مئة فی داره بقطفتا . وحكت لی أمی أنها سمعته یقول قبل موته : أیش أعمل بطواویس ؟ یرددها ، قد جبتم لی هذه الطواویس .
وحضر غسله شیخنا ابن سكینة وقت السحر ، وغلقت الأسواق ، وجاء الخلق ، وصلى علیه ابنه أبو القاسم علی اتفاقا ، لان الأعیان لم یقدروا من الوصول إلیه ، ثم ذهبوا به إلى جامع المنصور ، فصلوا علیه ، وضاق بالناس ، وكان یوما مشهودا ، فلم یصل إلى حفرته بمقبرة أحمد إلى وقت صلاة الجمعة ، وكان فی تموز ، وأفطر خلق ، ورموا نفوسهم فی الماء . إلى أن قال : وما وصل إلى حفرته من الكفن إلا قلیل ، كذا قال ، والعهدة علیه. وأنزل فی الحفرة ، والمؤذن یقول الله أكبر ، وحزن علیه الخلق ، وباتوا عند قبره طول شهر رمضان یختمون الختمات ، بالشمع والقنادیل  و اصبحنا یوم السبت عملنا العزاء و تكلمت فیه و حضر خلق عظیم و عملت فیه المراثی .
 سیر أعلام النبلاء: ج21، ص 365 و 379.
«... با درگذشت او، بازارها تعطیل گردید و جمعیت زیادی در مراسم او حضور یافتند، فراوانی مردم و فزونی گرما سبب شد كه بسیاری از سوگواران روزه خویش را خوردند!، بعضی خود را به دجله انداختند.. از كفن اندكی ماند... مردم تا پایان ماه رمضان در كنار قبر او شب را به صبح رساندند، آنان شمع و چراغ و قندیل آوردند و قرآن را ختم كردند. مراسم عزادرای را روز شنبه برپا كردیم، سخنرانان درباره او به سخن پرداختند، جمعیت بسیاری شركت جستند و درباره او مرثیه‏ ها گفته شد.»
بنابراین همان طوری كه ذكر شد وقتی علمای شیعه و سنی عزاداری را تا به این حد آن هم  برای علما جایز می دانند ، گریبان چاك زدن و عزاداری برای سید جوانان بهشت نه تنها با شأن حریم حسینی منافات ندارد بلكه امری جایز و مطلوب می باشد .

گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page