چرا ما «شيعيان» بر مظلوميت اهل بيت‏ عليهم السلام و بر مصائبی که بر آنها وارد شده گريه میکنيم؟

(زمان خواندن: 7 - 13 دقیقه)

سوال :
چرا ما «شیعیان» بر مظلومیت اهل بیت‏ علیهم السلام و بر مصائبی که بر آنها وارد شده گریه می‏کنیم؟ چرا در مدینه منوره بر ستم ‏هایی که بر حضرت زهرا (سلام الله علیها) روا داشته ‏اند گریه می‏کنیم؟ ولی اهل سنت چنین نیستند و گاهی هم دیده شده که در کنار بقیع می‏ایستند و ما را مسخره می‏ کنند؟

پاسخ:
 منشأ و علت و دلیل گریه و عزاداری شیعه بر مظلومیت اهل بیت ‏علیهم السلام خصوصاً در مدینه منوره و بر امام حسن مجتبی‏ علیه السلام و بر حضرت زهرا (سلام الله علیها) معلوم و برای عموم شیعیان واضح و آشکار است.
اما علت و دلیل گریه نکردن اهل تسنن، خصوصاً عده تندرو و حتّی گریه نکردن آنها در مرگ وابستگان و فرزندان و عزیزانشان، چند روایتی است مبنی بر اینکه عمر بن الخطاب از گریه بر اموات جلوگیری و نهی می‏کرده و گاهی هم می‏گفته است، رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم نهی کرده است.
در صحیح بخاری است که عمر بن الخطاب، با زدن با عصا و با پرتاب سنگ و با پاشیدن خاک، جلوی گریه کننده بر اموات را می‏گرفت.
«کانَ عُمَر يَضربُ فیه بِالعَصا و يَرْمِی بِالحجارةِ و يَحْثی التُّراب». [1] .
همچنین در صحیح مسلم است که: عمر از گریه بر ميّت نهی می‏کرد و می‏گفت:
رسول اللَّه ‏(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: میت در قبر، بواسطه نوحه سرایی زنده عذاب می‏شود.
قال عمر: «قال رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم المَيّتُ يُعَذَّبُ فی قَبْرِه بمانیح عَلَیهِ». [2] .
از عبداللَّه عمر نیز همین روایت نقل شده است. [3] .
آنها طبق این دو سه روایت و به لحاظ نهی و مخالفت عمر با گریه بر اموات، معتقد شده که نباید بر گذشتگان گریه کرد و فرقی بین اولیای خدا و غیر آنها نمی‏گذارند، لذا بر مظلومیت و مصائب آل رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم متأثّر نمی‏شوند و اگر بتوانند جلوی دیگران را هم می‏گیرند و حتی برای مرده ‏های خودشان اگر چه جوان باشد گریه نمی‏کنند و گاهی دیده شده در قبرستان بقیع پس از دفن مرده ‏هایشان جلوی خود را می‏گیرند که اشک در چشمانشان دیده نشود و در حقیقت سعی می‏کنند اطاعت خود را از عمر در گریه نکردن بر اموات ظاهر و حفظ کنند.
ولی این عقیده و این سیره و عمل (که نباید بر اموات گریه کرد) از چند جهت نادرست است:
1 - جاری شدن اشک بر اموات نشانه رحمت و عطوفت و علاقه و مهربانی است، نشانه رقت قلب انسان است و خشک بودن چشم و گریه نکردن علامت شقاوت و سخت دلی انسان است.
از رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده که فرمود:
من علامات الشقاء جمود العین و قسوة القلب و شدة الحرص فی طلب الرزق و الاصرار علی الذنب. [4] .
چهار چیز از نشانه‏ های شقاوت است، 1 - خشکی چشم، 2 - سختی دل، 3 - حرص بر دنیا، 4 - اصرار بر گناه.
نیز به اباذر فرمود:
«یا اباذر، من استطاع ان یبکی فلیبک و من لم یستطع فلیشعر قلبه الحزن و لیتباک، اِنَّ القَلبَ القاسی بَعیدٌ مِنَ اللَّه ‏و لکن لا تَشعُرون».
ای اباذر، کسی که توان گریه دارد، باید گریه کند و کسی که توان گریه ندارد قلبش را محزون دارد و خود را به حالت گریه کننده‏ ها در آورد، بدرستی که دل سخت از خدا دور است ولی شما متوجه نیستید. [5]
روایات در مدح گریه و مذمت خشکی و جمود چشم زیاد است. [6] .
خلاصه، روایات دلالت دارند بر اینکه گریه مطلقاً - چه از خوف خدا، چه بر اموات - ممدوح است و با وجود روایات مطلق بضمیمه آیه و روایاتی که بعداً نقل می‏کنیم وجهی ندارد که بخاطر چند روایت مبنی بر نهی عمر از گریه بر اموات، از اطلاق آن روایات رفع ید کنیم و از گریه بر اموات ممانعت یا خود داری کنیم و بگوییم گریه فقط از خوف خدا ممدوح است.
2 - روایات کثیره ‏ای از اهل بیت‏ علیهم السلام وارد شده در فضیلت گریه بر مصائب آل رسول اللَّه‏ صلی الله علیه وآله وسلم و از آنها استفاده می‏شود که گریه بر خصوص ابا عبداللَّه ‏الحسین ‏علیه السلام از افضل قربات است.
3 - در قرآن کریم است که حضرت یعقوب ‏علیه السلام در فراق فرزندش حضرت یوسف ‏علیه السلام بقدری گریه کرد که چشمانش نابینا شد.
و قالَ یا اَسَفی‏عَلَی ‏يُوسُفَ وابيَضَّت‏ عَيْناهُ مِنَ الحُزنِ فَهُوَ کَظیمٍ؛ [7]  «ای دریغ بر یوسف و در حالی که اندوه خود را فرومی‏خورد چشمانش از اندوه سفید شد.»
در تفسیر ابن کثیر - که از معتبرترین کتابهای تفسیر نزد عامه و اهل تسنن است - ذیل آیه اذهبوا بقمیصی هذا آمده است: حضرت یعقوب‏ علیه السلام از کثرت گریه نابینا شد. «و کان قد عمی من کثرة البکاء».
4 - در صحیح بخاری و صحیح مسلم است ‏که رسول‏اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم در مواردی گریه کرد:
الف) در فوت فرزندش ابراهیم گریه کرد و فرمود:
«اِنَّ العَینَ تَدْمَعُ و اَلْقَلْبَ يَحْزَنُ و لا نَقُولُ الا ما يَرْضَی رَبُّنا».
اشک جاری می‏شود و قلب محزون می‏گردد ولی حرفی نمی‏زنم مگر آنچه خدا راضی است. [8] .
ب) در هنگام عیادت از سعد بن عباده
«فَبکی النَّبی ‏صلی الله علیه وآله وسلم فَلَمّا رَأی القوم بکاء رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم بکوا، فقال: الا تسمعون؟ اِنّ اللَّه ‏لا یعذّب بدمع العین و لابحزن القلب و لکن يُعَذِّبُ بِهذا - وَ اَشارَ الی لِسانِه - اَوْ يَرْحَمْ». [9] .
پیامبر اکرم ‏صلی الله علیه وآله وسلم گریه کرد و همراهان حضرت وقتی گریه رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم را دیدند گریه کردند و رسول اللَّه ‏فرمود: خداوند بخاطر اشک چشم و حزن قلب عذاب نمی‏کند بلکه بخاطر زبان [که حرف هایی که نباید بزند و می‏زند] عذاب می‏کند.
ج) در صحیح مسلم است که:
«قال رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم استأذنت ربّی... أن ازور قبر امّی فَاَذِنَ لی» [10]  و عن ابی هریرة، قال: «زار النبی ‏صلی الله علیه وآله وسلم قبر امّه فبکی و أبکی من حوله...» [11] .
رسول اللَّه ‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم) برای رفتن به زیارت قبر مادرش از خدا اذن گرفت و همین که سر قبر مادرش رسید گریه کرد و همراهانش را نیز گریاند.
5 - در صحیح مسلم است که:
پس از مردن عمر، عایشه گفت: بخدا قسم، عمر اشتباه کرده که گفته است رسول اللَّه‏ صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است: خدا مرده را به خاطر گریه کسی عذاب می‏کند. بلکه فرموده است: خدا عذاب کافر را بخاطر گریه اهلش زیاد می‏کند. [بعد عایشه گفت:] و قرآن شما را کفایت می‏کند.
و لاتَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ اُخْری [12] .
هیچ کس بار گناه دیگری را بدوش نگیرد. [13] .
نیز در همین کتاب است که ابن عباس حرف عمر را ردّ کرده و گفته است:
«و اللَّه ‏اضحک و ابکی» خدا می‏خنداند و می‏گریاند.
در صحیح مسلم روایات متعددی است که عایشه و ابن عباس ادّعای عمر و عبداللَّه‏ عمر و فهم آنان را تخطئه کرده و گفته ‏اند: عمر و عبداللَّه‏ عمر، معنای سخن رسول اللَّه ‏(صلی الله علیه و آله و سلم) را نفهمیده ‏اند. [14] .
در صحیح بخاری نیز آمده است:
به عایشه گفتند عبداللَّه عمر گفته است: رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است: میت در قبر بواسطه گریه اهلش عذاب می‏شود، عایشه گفت: عبداللَّه عمر اشتباه فهمیده است، بلکه رسول اللَّه‏ صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: میت بخاطر خطاها و گناهانش در قبر عذاب می‏شود و حال اینکه اهلش بر او گریه می‏کنند. [15] .
6 - در صحیح بخاری است که:
«ان النبی ‏صلی الله علیه وآله وسلم نَعَی جعفراً و زیداً قَبلَ اَن يَجیی‏ء خَبَرهُم وَ عَيْناهُ تَذرفان» [16] .
قبل از رسیدن خبر شهادت جعفر طیار و زید، رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم از شهادت آنها خبر داد و از دو چشم مبارکش اشک جاری بود.
نیز در همین کتاب است که:
«دعا النبی ‏صلی الله علیه وآله وسلم فاطمة علیها السلام ابنته فی شکواه الّذی قبض فیها، فسارَّها بشی‏ءٍ فَبکَت ثُمَّ دَعاها فسارّها فَضَحِکَتْ...» [17] .
عایشه می‏گوید: رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم در آن بیماری که از دنیا رفت، فاطمه ‏علیها السلام را طلبید و آهسته با او صحبت کرد، فاطمه ‏علیه السلام گریه کرد، مجددّاً بطور سرّی به او مطلبی فرمود، این بار فاطمه(سلام الله علیها) خندید،
نیز در همین کتاب است که:
«فَجَعَلَتْ عَيْنا رَسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم تَذْرِفانِ، [یجری الدمع] فقال له عبدالرحمان بن عوف: و انت یا رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم؟ فقال: یابن عوف اِنّها رحمة، ثم اَتبعها باخری، فقال ‏صلی الله علیه وآله وسلم: ان العین تَدْمَع و القلب يَحْزَنْ و لا نقول الا ما یرضی ربُنّا و انّا بفراقک یا ابراهیم لمحزونون». [18] .
رسول اللَّه ‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم) در فوت فرزندش ابراهیم گریه کرد و اشکش جاری شد، بحضرت گفتند، شما هم گریه می‏کنید؟ فرمود: این گریه، گریه رحمت است، و همچنان که گریه می‏کرد فرمود: اشک چشم جاری می‏شود و قلب محزون می‏شود ولی چیزی نمی‏گویم مگر آنچه را که خدا راضی باشد، و خطاب به فرزندش ابراهیم فرمود: ما در فراق تو ای ابراهیم محزون هستیم.
در صحیح مسلم نیز گریه رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم را بر فرزندش ابراهیم نقل کرده است. [19] .
همچنین در صحیح بخاری است که:
وقتی خبر رحلت رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم منتشر شد، ابوبکر داخل حجره شد و خود را روی جنازه رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم انداخت و او را بوسید و گریه کرد. «فقَبَّله و بَکی». [20] .
و در همین کتاب است که:
در رحلت رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم، بغض گلوی مردم را گرفته بود و طوری گریه می‏کردند که صدای گریه آنها شنیده می‏شد. «فَنَشج الناس يَبْکُونُ». [21] .
باز در همین کتاب است که:
ابن عباس می‏گفت: پنجشنبه و چه پنجشنبه ‏ای؟ و سپس به قدری گریه می‏کرد که ریگ ها از اشک چشمش ‏تر می‏شد. [22] .
لازم به یادآوری است که روایات وارده در گریه ابن عباس و علت گریه او را قبلاً نقل کردیم.
در کتابهای دیگر اهل تسنن نیز آمده است که:
گریه و حزن و اندوه بر اموات جایز است، مشروط بر اینکه حرفی که موجب غضب خداوند شود نزنند، نوحه سرایی و مدح و ثنای بی مورد و دروغ برای مرده انجام ندهند. [23] .
7 - در کتابهای تاریخی خود اهل تسنن است که مردم مدینه در رحلت رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم شدیداً گریه کردند.
در کتاب «التاریخ القویم لمکة و بیت اللَّه ‏الکریم» [24]  است که:
در رحلت رسول اللَّه ‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم) مردم مدهوش شدند و بسیار گریستند... و فاطمه ‏(سلام الله علیها) گریه کرد... و عمر گریه کرد... و از عایشه نقل کرده که گفت:
سر رسول اللَّه ‏(صلی الله علیه و آله و سلم) در دامن من بود که قبض روح شد، سر حضرت را روی بالش گذاشتم و با زنها به سینه و صورتم زدم
«ثم وضعت رأسه علی وسادة و قمت ألْتدمُ (ای، اضرب صدری) مع النساء و اضرب وجهی».
نیز در همین کتاب است که:
بعد از وفات رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم ابوبکر و عمر رفتند نزد امّ ایمن، امّ ایمن گریه کرد، ابوبکر و عمر نیز با او گریه کردند.

منابع :
 [1] صحیح ‏بخاری، کتاب‏ الجنائز، باب ‏البکاء عند المریض،ص209، ح1304.
[2] صحیح مسلم، کتاب الجنائز، باب المیت یعذب ببکاء اهله ‏علیه، ص 359، ح 927 و 928.
[3] همان.
[4] سفینة البحار، ماده بکی، و تحف العقول، مواعظ النبی ‏صلی الله علیه وآله وسلم وحکمه با مختصر تفاوتی.
[5] سفینة البحار، ماده بکی، و بحار الانوار، ج 77، ح 79.
[6] به سفینة البحار ماده بکی، مراجعه شود.
گریه بر هر درد بی درمان دواست  
چشم‏ گریان‏ چشمه ‏فیض‏ خدا است

چون خدا خواهد که غفاری کند  
میل بنده جانب زاری کند

حبّذا چشمی که او گریان بود  
وی همایون دل که او بریان بود

گریه بزداید زِ دل زنگ ملال
دل شود مرآت حسن لایزال.

[7] سوره یوسف / 84.
[8] صحیح بخاری، کتاب الجنائز، باب قول النبی ‏صلی الله علیه وآله وسلم انابک لمحزونون، ص 208، ح 1303 و صحیح مسلم، کتاب الفضائل، باب رحمته الصبیان، ص 1011، ح 2315.
[9] صحیح بخاری، کتاب الجنائز، باب البکاء عند المریض، ص209، ح 1304 و صحیح مسلم کتاب الجنائز، باب البکاء علی المیت، ح 924.
[10] صحیح مسلم، کتاب الجنائز، ص 413، باب استئذان النبی ‏صلی الله علیه وآله وسلم ربه عزّ وجل فی زیارة قبر اُمه، ح976.
[11] صحیح مسلم، کتاب الجنائز، ص 413، باب استئذان النبی ‏صلی الله علیه وآله وسلم ربه عزّ وجل فی زیارة قبر اُمه، ح976.
[12] سوره فاطر / 18.
[13] صحیح مسلم، کتاب الجنائز: باب المیت یعذب ببکاء اهله علیه، ص 397، ح 930 - 929.
[14] همان، ص 398، ح 931 و 932.
[15] صحیح بخاری، کتاب المغازی، ص 671، ج 3978.
[16] صحیح بخاری، کتاب المناقب، ص 609، ح 363.
(تَذْرِفان، اَيْ تجریان الدَّمع، ضمناً این روایت صریح است که رسول اللَّه ‏صلی الله علیه وآله وسلم خبر غیبی داده‏اند).
[17] صحیح بخاری، کتاب المناقب باب مناقب قرابة رسول اللَّه‏صلی الله علیه وآله وسلم و منقبة فاطمةعلیها السلام، ص 626، ح 3715.
[18] صحیح بخاری، کتاب الجنائز، باب قول النبی ‏صلی الله علیه وآله وسلم انابک لمحزونون، ص 208، ح 1303.
[19] صحیح مسلم، کتاب الفضائل، باب رحمته ‏صلی الله علیه وآله وسلم الصبیان و العیال ‏و تواضعه، ح 2315.
[20] صحیح بخاری، کتاب المغازی، ص 757، ح 4452.
[21] صحیح بخاری، کتاب فضائل اصحاب النبی ‏صلی الله علیه وآله وسلم، ح 3668.
[22] صحیح بخاری، کتاب الجزیة، ص 527، ح 3168.
[23] به کتاب «صلاة المؤمن» تألیف وهف القحطانی، شاگرد بن باز، ص 1307 مراجعه شود.
[24] تألیف محمدطاهر الکردی‏المکيّ. ج1،ص203،201،200،198،168.

منبع : وبلاگ پاسخ به سوالات اهل تسنن

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page