3. قاسم بن الحسن

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

در يكى از شب هاى سال 46 هجرى خانه امام حسن مجتبى عليه السلام در مدينه عطرآگين گشته و كودكى متولد گرديد كه صورتش چون ماه شب چهارده مى درخشيد. نوزاد را در قنداقه سفيدى پيچيده نزد امام حسن عليه السلام آوردند. امام او را در آغوش گرفته و در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه را زمزمه كرد و بدينسان كودك خويش را با آواى توحيد آشنا ساخت . در هفتمين روز تولد اين كودك ، مراسم نامگذارى برپا شده و حضرت امام حسن عليه السلام نام نوزاد خويش را قاسم نهاد.
قاسم تا سال 50 در دامان پرمهر و عاطفه پدر ارجمند خويش پرورش يافته و بعد از آن كه امام مجتبى عليه السلام در آن سال به شهادت رسيد در تحت سرپرستى و تربيت امام حسين عليه السلام دوران رشد و نوجوانى را مى گذرانيد تا اينكه واقعه كربلا پيش آمد.
شب عاشورا هنگامى كه نوجوان شجاع و خوش سيماى خاندان امام حسن عليه السلام از عمويش امام حسين عليه السلام شنيد كه به اصحاب خويش ‍ بشارت مى دهد كه فردا تمامى شما شهيد خواهيد شد، در ذهن و انديشه اش سوالاتى مطرح شد. از جاى خويش برخاسته و از امام حسين عليه السلام پرسيد: اى عمو جان ! آيا من هم در رديف شهدا خواهم بود؟ امام حسين عليه السلام فرمود: با بنى ! كيف الموت عندك ؛ پسرم ! مرگ را چگونه مى بينى ؟ قاسم بن حسن با كمال اخلاص و صفا پاسخ داد: احلى من العسل ؛ مرگ در راه تو براى من شيرينتر از عسل مى باشد. در اين موقع قاسم سوال خويش را دوباره تكرار نمود: آيا من هم در ليست شهداى كربلا خواهم بود؟ امام عليه السلام پاسخ داد: عمويت فداى تو! بلى . به خدا قسم تو را هم در رديف يارانم خواهند كشت ، حتى پسر شيرخواره ام ، عبدالله را نيز به شهادت مى رسانند.
فرزند غيرتمند امام مجتبى عليه السلام با شنيدن اين سخن يكه اى خورده و سوى عمويش خيز برداشته و پرسيد: عمو جان ! آيا آن ها به خيمه گاه مى رسند و بعد از تسلط به خيام و ساكنين آن ، عبدالله شيرخوار را مى كشند؟! و امام حسين عليه السلام كيفيت شهادت طفل شيرخواره را مفصل به قاسم شرح داد (195).
قاسم در روز عاشورا بعد از اصرار زياد از عمويش اجازه نبرد گرفت .
حميد بن مسلم از گزارشگران عمر سعد در توصيف ورود حضرت قاسم به صحنه نبرد چنين مى گويد: از خيام حسين عليه السلام نوجوانى به سوى ميدان بيرون آمد كه چهره اش مانند قرص قمر مى درخشيد، شمشيرى به دست داشت و پيراهن بلندى پوشيده بود و وارد جنگ گرديد، وى در موقع نبرد چنين رجز مى خواند:
ان تنكرونى فانابن الحسن
سبط النبى المصطفى الموتمن
هذا حسين كالاسير المرتهن
بين اناس لا سقوا صوب المزن
اگر مرا نمى شناسيد من پسر حسن سبط پيامبر برگزيده و امين خدا هستم اين حسين عليه السلام است كه همچون اسير گروگان شده در بين مردم قرار گرفته ، خدا آن مردم را از باران رحمتش سيراب نسازد (196). و بالاخره حضرت قاسم عليه السلام يادگار شجاع حضرت مجتبى عليه السلام بعد از فداكارى ها و جانفشانى هاى مخلصانه در روز عاشورا به شهادت رسيد.

 -  پاورقی -

 195- مدينه المعاجز، ج 4، ص 214.
196- اعيان الشيعه ، ج 1، ص 608.