فصل نهم : قهرمان تاريخ

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)


در معناى شجاعت
شايد بعضى گمان كنند كه شجاعت حسين ‏عليه ‌السلام‏ در زور بازو، قدرت و قوّت بدنى، و علم آن حضرت به آيين جنگ و نبرد و به خاك انداختن دليران و دلاوران خلاصه مي‌شود و بزرگ‌ترين نمايش‌هاى شجاعت آن حضرت را حملاتى بدانند كه يك تنه به سپاه دشمن مي‏نمود و طومار آنها را در هم مي‌پيچيد. دشمنان، زمانى كه ديدند حريف آن زور و بازو نمي‏شوند از اطراف، پيكر پاكش را هدف سنگ و تير قرار دادند و اگرچه آن سيد مظلومان را شهيد كردند و سر انورش را شمر يا سنان يا خولى از بدن جدا ساخت اما كسى ادعا نكرد كه من به زور بازوى شخصى خود، آن حضرت را كشتم؛ كثرت زخم، جراحات بسيار، تشنگى و خون‌ريزى فوق العاده، آن امام مجاهد را (به ظاهر) از پا در آورد كه آن دشمنان خدا به قتلش دلير شدند، وگرنه كسى نبود كه بتواند با نبرد و زور بازو آن يادگار حيدر كرّار را به قتل برساند. اين زور بازو، نيروى جسمانى و حملات دليرانه نمايشى از نمايش‌هاى شجاعت است.
شجاعت راستين
شجاعت، يكى از فضايل برجستة حسين ‏عليه ‌السلام‏ مي‌باشد. شجاعت اين قهرمان تاريخ، حالتى است نفسانى و روحى كه حد وسط بين تهور و جبن است، هركس واجد آن باشد داراى ضبط نفس خاصى است و عوامل ترس، جبن، كندى، سستى و فتور، و اسباب تندى، بى باكى، گستاخى و جسارت بر چنين شخصى مسلط نمي‏شود. اين صفت اگر زورِ بازو، قدرت جسمى و هر قوّه و قدرت ديگر را رهبرى كند، آن قدرت، مظهر شجاعت خواهد شد در غير اين صورت سبب سرزنش و ملامت مي‏گردد.
اين صفت از شريف‌ترين صفات فاضله است. ظهور استعدادهاى كمال‌آفرين بشر و فعليت قواى كامله در او به اين صفت وابسته مي‌باشد.
معيار بقاى امت‌ها
هر ملتى كه افراد آن از شجاعت روحى و اخلاقى بهره‏مند نباشند رهسپار ديار نيستى خواهد شد و به زودى تحت تسلط بيگانگان قرار خواهد گرفت.
وجود و بقاى امت‌ها و عزت و سربلندى آنها وابسته به ميزان بهره‌مندى آنها از شجاعت است.
محافظه كارى، احتياطات بي‌جا، عوام فريبى، ترس از انتقاد، جلوگيرى از آزادى ديگران، اختناق افكار، تندروي‌ها، جسارت‌هاى جنون آميز، باختن روحيه و ناشكيبى، ستمگرى و وطن فروشى، خيانت به ملت و پيشه كردن سياست محافظه‌كارانه در امور و راضى شدن به بي‌شرفى و بي‌آبرويى، همه كاشف از نداشتن صفت شجاعت است.
چنانچه ضبط نفس، خويشتن دارى، صراحت لهجه، مقاومت در برابر ناملايمات و سختي‌هاى روزگار، بيم نداشتن از انتقاد و احترام به آزادى ديگران، ناشى از ملكة شجاعت مي‌باشد.
تمام مظاهر اين شجاعت در حسين ‏عليه ‌السلام‏ تجلى يافته بود. روح و جسم او مركز نمايش عالي‌ترين مرتبة شجاعت بود تا جايى كه «شجاعة الحسينيه» ضرب المثل گشت.
در رزمگاه حسين عليه ‌السلام
وقتى حسين عليه ‌السلام به قصد كوفه حركت كرد، ابن زياد از شنيدن اين خبر، ناراحت و نگران گرديد. او بيست هزار نفر را براى نبرد با حضرت فرستاد و به آنها امر كرد تا براى يزيد از آن حضرت بيعت بگيرند و اگر بيعت نكرد او را بكشند. وقتى به او پيشنهاد بيعت شد، نپذيرفت و به جد و پدرش تأسى نمود و به تحمل ظلم و زور و ننگ و عار، راضى نگشت؛ شجاعت هاشميه را آشكار كرد و با اينكه خود، اهل بيت، عزيزان، كسان و اصحابش را محاصره كرده و هدف نيزه و تير قرار دادند، در جهاد، ثابت‌قدم ماند و با شهامت عالى بدون اضطراب و با قوّت قلب در چنين موقعيت خطيرى پايدارى نمود و ندا سر داد:
يا اَهْلَ الْكُوفَةِ ما رَأيْتُ أغْدَرَ مِنْكُمْ قُبْحاً لَكُمْ، وَ تَعْساً لَكُمُ الْوَيْلُ ثُمَّ الْوَيْلُ. اِسْتَصْرَخْتُمُونا فَاَتَيْناكُمْ، وَ اَسْرَعْتُمْ اِلى بَيْعَتِنا سُرْعَةَ الذّبابِ وَ لَمّا اَتَيْناكُمْ تَهافَتُّمْ تَهافُتَ الْفَراشِ، وَ سَلَلْتُمْ عَلَيْنا سُيُوفَ اَعْدائِنا مِنْ غَيْرِ عَدْل اَفْشَوْهُ فيكُمْ، وَ لاذَنْب مِنّا كانَ اِلَيْكُمْ اَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظّالِمينَ ثُمَّ حَمَلَ عَلَيْهِمْ، وَ سَيْفُهُ مُصَلَّتٌ فى يَدِهِ وَ هُوَ يُنْشِدُ:
اَنَا ابْنُ عَلِى الحِبْر مِنْ آلِ هاشِم
كَفانى بِهذا مَفْخَراً حيـــنَ اَفْخُرُ
اى مردم كوفه! عهد شكن تر از شما نديده‏ام؛ زشتى، هلاكت، نابودى و شقاوت بر شما باد كه به ما استغاثه كرديد، و ما را به يارى خود خوانديد، ما دعوت شما را پذيرفتيم و شما به سوى بيعت ما مانند مگس، شتاب گرفتيد! اكنون كه به سوى شما آمديم مانند پروانه سبك فرو ريختيد، و به سوى شر و بدى رو كرديد و شمشيرهاى دشمنان ما را به روى ما كشيديد بى آنكه آنها عدل و دادى در ميان شما فاش كنند، و از ما گناهى نسبت به شما صادر شده باشد. آگاه باشيد كه لعنت خدا بر ستم كاران است! پس بر آن مردم غدار با شمشيرِ از نيام كشيده حمله مي‌كرد و مي‏فرمود:
من فرزند على آن مرد عالم صالح هستم از آل هاشم و در مقام مفاخره، اين افتخار براى من بس است. (29)
«او همواره جهاد مي‏كرد تا بسيارى از شجاعان سپاه كوفه را به خاك هلاكت انداخت و در درياى جنگ فرو مي‏رفت و از مرگ، انديشه نمي‏كرد.» (30)
ابن ابى الحديد مي‏نويسد: «كيست در شجاعت مانند حسين بن على ‏عليه ‌السلام‏ كه در ميدان كربلا گفتند: ما شجاع‌تر از او كسى را نديديم در حالى كه انبوه مردم بر او حمله‌ور شده، و از برادران، اهل و ياران جدا شده باشد، مانند شير رزمنده، سواران را درهم مي‏شكست و چه گمان مي‏برى به مردى كه راضى به پستى نشد، و دست در دست آنها نگذارد تا كشته شد.» (31)




___________________
(29) - بقية ابيات كه سزاوار‏است هر يك از‏دوستان اهل بيت آن را‏ حفظ باشند اين است:

وَجَدّى رَسُولُ اللهِ اَكْرَمُ مَنْ مَضى         وَ نَحْنُ سِراجُ اللهِ فِى الْخَلْقِ نَزْهَرُ
 وَفاطِمُ اُمّى مِنْ سُلالَةِ اَحْمَد          وَ عَمّى يُدْعى ذُوالجَناحَيْنِ جَعْفَرُ
 وَفينا كِتابُ اللهِ اُنْزِلَ صادِقاً          وَ فينَا الْهُدى وَالْوَحى بِالْخَيْر يُذْكَرُ
 وَ نَحْنُ اَمانُ اللهِ لِلنّاسِ كُلِّهِمْ          نَسِرُّ بِهذا فِى الأَنامِ وَنَجْهَرُ
 وَنَحْنُ وُلاةُ الْحَوضِ نَسْقى وُلاتِنا          بِكَأْسِ رَسُولِ اللهِ ما لَيْسَ يُنْكَرُ
 وَشيعَتُنا فِى النّاسِ اَكْرَمُ شيعَة         وَ مُبْغِضُنا يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْسَرُ

ـ و جدّ من رسول خدا گرامي‌ترين افراد است و ما چراغ‌هاى خداونديم كه در ميان خلق مي‏درخشيم.
ـ فاطمه، مادر من، دختر احمد (رسول خدا) و عموى من جعفر است كه به ذوالجناحين (صاحب دو بال) معروف است.
ـ دربارة ما كتاب خدا به حقيقت نازل شده وهدايت و وحى درخانوادة ما به خوبي‏ياد مي‏شود.
ـ و ماييم امان خداوند براى همه مردم و اين مطلب را پنهان و آشكارا در بين مردم بازگو مي‏كنيم.
ـ ماييم اختيار داران حوض كوثر كه دوستان خود را سيراب مي‏كنيم با جام رسول خدا، اين مطلب جاى انكار نيست.
ـ شيعيان ما در بين مردم گرامي‏ترين پيروان هستند و دشمنان ما روز قيامت، زيان خواهند ديد.
(30) - الاتحاف، ص 17 و 20.
(31) - شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 3، ص 482.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page