متعتان -متعه حج و متعه زنان

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

1-از ابى نضره روايت شده گويد:كه من نزد جابر بن عبد الله بودم پس شخصى پيش او آمد و گفت:ابن عباس و ابن زبير اختلاف دارند در متعه،پس جابر گفت ما هر دو را انجام داديم با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سپس عمر ما را از آن دو نهى كرد پس ما تكرار نكرديم آنرا. [سوره مائده آيه 89.]
صورت ديگر:
از ابى نضره از جابر رضى اللّه عنه گفت،گفتم:ابن زبير نهى ميكند از متعه و ابن عباس امر ميكند بآن گفت بر دست منست جريان حديث ما متمتّع ميشديم و متعه ميكرديم با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و با ابو بكر،پس چون عمر خليفه شد مردم را خطاب كرد و گفت:براستيكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اين رسولست و بدرستيكه قرآن اين قرانست و بدرستيكه آن دو متعه بودند بر عهد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و من از آن نهى ميكنم و هر كس مرتكب شود مجازات ميكنم،يكى از آن دو متعه و صيغه كردن زنانست و من دست پيدا نكنم بر مرديكه ازدواج كرده با زنى تا مدتى مگر آنكه او را
در زير سنگ پنهان ميكنم و ديگرى متعه حج. [صحيح مسلم ج 1 ص 296،سنن بيهقى ج 7 ص 205.]
صورت سوم:
از جابر بن عبد الله گفت:ما كامياب ميشديم از دو متعه در زمان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله،متعه حج و متعه زنان،پس عمر ما را نهى كرد.از آن پس ما آنرا ترك كرديم. [كنز العمال ج 8 ص 293.]
صورت چهارم:
از ابى نضره گويد:ابن عباس بود كه امر متعه ميكرد از ابن زبير از آن نهى ميكرد پس من اين را بجابر بن عبد الله انصارى يادآور شدم،پس گفت:حديث بر دست من دور زده،ما متعه ميكرديم با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله،پس چون عمر برخاست گفت:بدرستيكه خدا حلال كرد براى رسولش آنچه خواست بچيزيكه خواست پس تمام كنيد حج و عمره چنانچه خدا امر كرده و منتهى شويد و دست برداريد از صيغه كردن اين زنها نياورند مرا بمرديكه نكاح كرده،تزويج كرده زنى را تا مدتى معينى مگر آنكه او را من سنگسار كنم. [اصابه ج 3 ص 80.]
صورت پنجم:
قتاده گويد:شنيدم ابو نضره ميگفت بجابر بن عبد الله گفتم:كه پسر زبير نهى ميكند از متعه و ابن عباس امر بآن ميكند،جابر گفت جريان حديث بر دست منست ما در عهد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله صيغه ميكرديم،پس چون عمر بن خطاب بخلافت رسيد و گفت بدرستيكه خداى عز و جل بود كه حلال كرد براى پيامبرش آنچه خواست و بدرستيكه قرآن نازل شد منازلش پس جدا كنيد حجتان را از عمره خودتان و پيروى كنيد نكاح اين زنانرا پس نياورند مرا بمرديكه ازدواج كرده زنى را تا مدتى معلومى مگر آنكه او را سنگسار كنم.
(مسند ابى داود طيالسى ص 247)
امينى طاب الله ثراه و جعل الله الجنه مثواه گويد:چون سنگسار كردن كسيكه زنى را صيغه كرده مشروع نبود و هيچ يك از فقهاء سنّى حكم بآن نداده براى شبه عقد در اينجا،جصاص بعد از ذكر حديث گويد:پس ياد كرد مر رجم و سنگسار كردن را در صيغه جايز است از اينكه از جهت تهديد و بيم دادن باشد كه تا مردم از آن منزجر شوند.
2-از عمر بتحقيق كه او در خطبهاش گفت:
«متعتان كانتا على عهد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و انا انهى عنهما و اعاقب عليهما متعة الحج و متعة النساء»
دو متعه بودند در زمان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و من نهى ميكنم از آن دو و مجازات ميكنم مرتكبين آنرا متعه حج و متعه زنان.
و در لفظ جصّاص است اگر جلوتر نهى كرده بودم هر آينه سنگسار كنم يا اگر كسى را كه مرتكب شده و متعه حج يا زنى را صيغه نموده البته سنگسار كنم. [تفسير قرطبى ج 5 ص 133،فتح البارى ج 9 ص 142.]
مأمون عباسى استدلال كرده بر جواز متعه باين حديث و مصمّم شد كه حكم بآن كند چنانچه در تاريخ ابن خلكان ج 2 ص 359 ط ايران است و عبارتش در آنجا اينست دو متعه بر عهد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و بر عهد ابو بكر...بودند و من از آن دو نهى ميكنم.
اين خطبه عمر در دو متعه از مطالب مسلّمه نزد اهل سنّت است با الفاظ ياد شده است مگر اينكه احمد امام حنبلىها حديث را نقل كرده بلفظ دوّم براى جابر و حذف كرده از آن چيزيرا كه خيال كرده خدمتى براى مبدأ(خليفه)است و لفظ آن اينست پس چون عمر...متولى خلافت شد مردم را خطاب كرد و گفت:بدرستيكه قرآن همان قرانست و رسول خدا هم همان رسول است و آن دو متعه بودند بر عهد و زمان رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله يكى از آن متعه حج بود و ديگرى متعه زنان.
3-حافظ ابن ابى شيبه از سعيد بن مسيب نقل كرده و گفته كه عمر نهى از دو متعه كرد متعه زنان و متعه حج،الدر المنثور ج 2 ص 140،كنز العمال ج 8 ص 293 نقل از مسدّد.
4-طبرى از عروه بن زبير نقل كرده كه او بابن عباس گفت هلاك كردى تو مردم را گفت براى چه،گفت فتوا ميدهى ايشانرا در دو متعه و حال آنكه ميدانى كه ابو بكر و عمر از آن دو نهى كردند، پس گفت آيا جاى تعجب و شگفتى نيست كه من او را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حديث ميكنم و او از ابو بكر و عمر مرا خبر ميدهد، پس گفت آن دو داناتر بسنت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و پيروتر از تو بآن بودند،كنز العمال ج 8 ص 293،مرآه الزمان سبط حنفى ص 99.
5-راغب در محاضرات ج 2 ص 92 گويد:يحيى بن اكثم به شيخى در بصره گفت بچه كسى اقتدا كردى در جواز متعه گفت بعمر بن خطاب،گفت چطور و عمر سختترين مردم بود در متعه گفت:
براى آنكه خبر صحيح اينستكه او بالاى منبر رفت و گفت:بدرستيكه خدا و رسول او حلال كردند براى شما دو متعه را و من حرام كنندهام آن دو را بر شما و كيفر ميكنم بر آن پس قبول كرديم شهادت او را و نپذيرفتيم تحريم او را.
6-طبرى در تاريخش ج 5 ص 32 نقل كرده از عمران بن سواده گويد:نماز صبح را با عمر بجا آوردم پس قرائت كرد سبحان و سورهاى را با آن پس از آن منصرف شد و برخاستم با او پس گفت آيا حاجتى دارى گفتم،حاجتى دارم،گفت:پس ملحق شو،گويد پس ملحق شدم و چون داخل منزل شد بمن اجازه داد پس ديدم او بر روى تختى است كه بالاى آن چيزى نيست،پس گفتم:نصيحتى دارم،گفت مرحبا آفرين بر ناصح و خير خواه در صبح و شام.
گفتم:امّت تو چهار عيب از تو گرفته است،گفت پس سر شلاقش(درّه)را گذارد در زير چانهاش و ته آنرا بر رانش سپس گفت،بيار،گفتم:(1)يادآور شدند كه تو عمره را حرام كردى در ماههاى حج و حال آنكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و ابو بكر... اين كار را نكردند و آن حلال بود،عمر گفت:آن حلالست اگر ايشان عمره ميكردند در ماههاى حج ميديدند آنرا كه كافى از حجشانست پس اين مقدار و اندازه مقدار سال آن خواهد بود پس ايّام حجشان ميگذرد و آن بهائى و نوريست از نور خدائى درست رفتم.
گفتم:و ميگويند كه تو حرام كردى متعه زنان را و آن رخصتى از خدا بود كه ما از آن بهرمند ميشديم بمشتى گندم يا خرما و بعد از سه روز(و يا سه بار آميزش)از هم جدا ميشديم.
عمر گفت:كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آنرا حلال كرد در زمان ضروره و تنگدستى پس از آن مردم برگشتند به توانگرى و فراوانى و گشايش زندهگى سپس نميدانم كسى را از مسلمين كه عمل بآن كند و نه بآن برگردد،پس اكنون هر كس بخواهد بمشتى گندم يا خرما ازدواج كند و بعد از سه روز هم بطلاق جدا شود.
گويد:گفتم و تو آزاد ساختى جاريه و كنيز را بزائيدن كه اگر بچهاش را زائيد آزاد است بدون آزاد كردن آقايش گفت:ملحق كردم حرمتى را بحرمتى و نخواستم مگر خير و صلاح را و استغفار ميكنم
گفتم:و شكايت ميكنند از تو خشونت كردن با رعيّت و شكنجه تازيانه را گفت پس بلند كرد شلاقش را پس از آن دست كشيد بر آن از سر تا آخرش،پس از آن گفت:من هم پالكى محمد بودم، و زميل و همرديف آنحضرت بود در غزوه و جنگ قرقرة الكدر،پس قسم بخدا كه من پس ميچرانيدم تا سير ميكردم و آب ميدادم تا سيراب ميكردم و شتر را موقع دوشيدن و منع كردم شترانى را كه بچپ و راست ميرفتند و از راه ميانه و مستقيم نميرفتند و من دفاع ميكنم از مقام خودم و راه خود را ميروم و منضم ميكردم آنرا كه از مقصد منحرف ميشد و ملحق ميكردم و ميرسانيدم مركبهائى را كه بد راه ميرفتند و بسيار زجر ميكردم و كمتر ميزدم و عصا را ميكشيدم و با دست دفع ميكردم اگر اينها نبود هر آينه پوزش ميطلبيدم و عذرخواهى ميكردم.
گويد:پس اين مطلب بگوش معاويه رسيد،پس گفت بخدا قسم كه او عالم برعيتشان بود.
ابن ابى الحديد در شرح نهج ج 3 ص 28،از ابن قتيبه و طبرى نقل كرده است.
7-طبرى در(التبين)نقل كرده از عمر كه او گفت سه چيز در زمان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بود كه من حرام كننده آنها و عقوبت كننده بر مرتكبين آنها هستم:1-متعه حج 2-متعه نساء 3-حّى على خير العمل در اذان.
و قوشچى ياد كرده آنرا در شرح تجريد و بزودى برخورد خواهى كرد گفته او را در آن و شيخ على بياضى حكايت كرده آنرا در كتابش(الصراط المستقيم).
اين جزئى است از احاديث دو متعه كه آن از چهل حديث ميگذرد بين حديث صحيح و حسن كه اعلان ميكند از اينكه دو متعه بر عهد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله معمول بود و درباره هر دو قرآن نازل شده و ثابت شده است اباحه هر دو بسنّت پيامبر«ص» و اول كسيكه از آن دو نهى كرد عمر بود،و عسكرى آنرا در اولياتش شمرده و سيوطى در تاريخ الخلفاء ص 93 ياد كرده و قرمانى در تاريخش حاشيه كامل ج 1 ص 203 گويد اوّل كسيكه متعه را حرام كرد عمر بود.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page