تجسس خليفه به تهمت

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

سعيد بن منصور و ابن منذر از حسن نقل كرده اند كه گفت: مردى نزد عمر بن خطاب آمد و گفت: كه فلانى درست نميشود پس عمر بر او داخل شد و گفت من بوى شراب ميابم اى فلانى تو باين كارى پس مردى گفت: اى پسر خطاب و تو باين كارى آيا خدا تو را نهى نكرد كه تجسس و تفتيش نكنى پس عمر شناخت اشتباهش را پس عمر او را واگذارد و راهى شد.
امينى نور الله مرقده گويد: آيا ميبينى چگونه خليفه ترتيب اثر بر تهمت داده بدون شاهدى و بدون آنكه منع كند خبر چين تهمت زننده را از آنچه كه مرتكب شده از بدگوئى درباره برادر مسلمانش به بهتان و اشاعه دادن كار زشت در بين كسانيكه ايمان آورده اند يا غيبت كردن مرد مسلمانى پس واقع شود از كشيدن همه اينها در محظور ديگرى از تجسس منع شده از آن بصريح قران حكيم لكن او بشتاب ممانعت نكرد بسبب منصرف كردن آن مرد نظر او را بحكم شرعى.