كيفيت شكل گيرى نقشه ها

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

مشكل حركت پنهانى سران سقيفه اين بود كه نمى توانستند اهداف سياسى خود را به گونه اى روشن براى عموم جامعه مطرح نمايند.
در نتيجه، حركت پنهان آنها نمى توانست به گونه اى دلخواه گسترش پيدا كند و تحقق يابد. و همواره در برنامه ريزى هاى پنهانى از خود مى پرسند:
چگونه و از كجا بايد آغاز كرد؟ آيا از مردم آغاز كنيم؟ يا به سراغ جامعه برويم؟ اين كار ممكن نيست.
آيا از رسول خدا شروع كنيم؟ امرى محال است.
تمام نقشه ها و طرح ها با علم غيب و آينده نگرى رسول خدا و پيك وحى افشاء مى گردد و مردم نيز تحريك مى شوند.
آيا عليه دين اسلام برخيزيم؟ و تحليل مى كردند كه با وجود مردم بيدار و نظارت رهبرى نمى شود در اسلام نفوذ كرد و آن را از اعتبار انداخت.
آيا خودسازى كنند و شرائط و ويژگى هاى رهبر در حكومت اسلامى را به دست آورند؟ اين نيز محال بود.
- سابقه بت پرستى نداشتن.
- و معصوم بودن.
- و آگاهى به علم غيب كه در اختيارشان نبود.
از اين رو سياست صبر و انتظار در پيش گرفتند كه تا رسول خدا زنده مى باشند اقداماتى صورت نگيرد.
پس از رسول خدا (ص) «سياست مذهب عليه مذهب» را اعمال كردند و با:
- تظاهر به دين.
- و پاسدارى از قرآن.
- و شعار «حسبنا كتاب اللّه» آرام آرام مردم را اغفال كرده ابتداء از اسلام و قرآن آغاز نمودند و پاسداران واقعى دين را منزوى كردند، وقتى اسلام بدون عترت و پاسداران واقعى مطرح شد راه هاى نفوذى فراوانى به دست آوردند.
- اظهار نظرهاى شخصى.
- و تفسير به رأى.
تغيير احكام الهى با تفسيرهاى دروغين، يكباره بر مردم باريدن گرفت.
به بهانه يك حديث جعلى كه انبياء ارث نمى گذارند [همه مورخين اعتراف كردند كه حديث جعلى ياد شده تنها با شهادت عمر و عائشه، مطرح و سنديت پيدا كرد
1. سيرة الائمة ص 130 2. كنزالفوائد ص 361. كراجكى
3. كف الغمة ج 1 ص 478] فدك را غصب كردند و اهل بيت (ع) را در محاصره اقتصادى قرار دادند. و با مطرح كردن آيه: اَطيعُواللّهَ وَ اَطِيعُوالرّسُولَ وَ اوُلوُ الاَمْرِ مِنْكُم [آيه 59 سوره نساء] همه را به اطاعت از خود فراخواندند و گفتند:
هر كس بيعت نكند اين آيه را انكار كرده است. و منكر آيات قرآن مشرك است و قتل و اهانت و شلاق زدن او رواست. و با خواندن آيه زكوة، مالك بن نويره، آن بزرگ صحابى رسول خدا را كه به آنها زكوة نمى داد و سران سقيفه را غاصب نمى دانست گردن زدند. و براى اولين بار سر او و 12 فرزندش را در مدينه گرداندند [تا ريخ ابن عساكر 7/ 30. و. الاصابه 2/ 209 الاشتقاق ص 149. و. سيره ابن هشام ج 4 ص 54. و. تاريخ الردة ص 47 الفتوح ج 1 ص 23. و. المصنف ج 5 ص 212. و. الايضاح ص 73-
72.] ده ها و صدها برداشت ها و فتوى ها، و امر و نهى دروغين ديگر، كه همه با نام اسلام و قرآن براى مردم ترويج مى گشت، افكار عمومى را به انحراف مى كشاندند.
گفتند تنها مانع حكومتشان اسلام ناب محمدى با پاسداران هميشه در پيكار آن، اهل بيت (ع) است پس اگر:
اهل بيت (ع) منزوى شوند. و حديث ثقلين انكار گردد. و عترت با شعار حسبنا كتاب اللّه كنار زده شوند.
ديگر راه هاى نفوذ در اسلام و مسلمين باز خواهد بود.
سران سقيفه به اين نتيجه رسيدند كه براى استقرار حكومتشان بايد:
الف- اسلام را از محتوا تهى كرد.
ب- سياست مذهب عليه مذهب ضرورى است.
ج- با سياست نفوذ و ضربه مى توان موفق شد.
د- بايد شرائط الهى حكومت و رهبرى را انكار كرد (مانند: عصمت، علم غيب، انتخاب الهى).
ه- بايد پاسداران واقعى اسلام (عترت) را منزوى نمود. و - بايد اجازه داد هر كسى بتواند در اسلام و قرآن اظهار نظر كند.
پس از رسول گرامى اسلام با كودتاى نظامى و اعمال خشونت و فشارسر نيزه ها حكومت و قدرت را به دست گرفته و آنگاه با شيوه هاى استحمارى، انواع انحرافات و بيماريهاى روانى و روحى را در دل و جان فرد فرد جامعه اسلامى پراكندند تا اندك اندك از اصول و مبانى اصيل اسلامى فاصله گرفته و دوباره به جاهليت نخستين راه يابند كه حضرت فاطمه (عليهاالسلام) به برخى از آنها اشاره مى فرمايند:
1- سرگردانى و اضطراب (فَانّى حِرْتُم بَعَد الْبَيان).
2- نفاق و دوروئى (ظَهَرَتْ فَيكُمْ حَسَكَةُ النِّفاق).
3- سكوت و بى تفاوتى (اَلا تُقاتِلُونَ قَوَماً نَكَثُوا اِيمانَهُم).
4- پيمان شكنى (وَ نَكَصْتُم بَعَدَ الْاِقْدام).
5- از دست دادن ايمان (وَ أشْرَكْتُم بَعْدَ الْاِيمان).
6- ترك جهاد و مبارزه (تَفِرّوُنَ مِنَ الْقِتال).
7- ترس و زبونى (فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَد) [فرازهائى از خطبه حضرت زهرا (عليهاالسلام) در جمع زنان مهاجر و انصار و بقيه فرازها از خطبه مسجد مدينه است.] 8- تنبلى و تن آسائى «رفاه زدگى» (وَ اَنْتُم فى رِفاهِيّةٍ مِنَ الْعَيْشِ).
9- ترك حمايت از رهبر معصوم «و انزواى رهبرى» (وَ مَا الّذى نَقَمُوا مِن اَبىَ الْحَسَن).
10- از دست دادن روح شهادت طلبى (ما هذِهِ الْغَمِيزَةَ فى حَقِّى).
11- روى آوردن به شرك و كفر (وَ اَشْرَكْتُم بَعْدَ الاَيمان).
12- بى وفائى (اَفَحُكْمَ الْجاهِلِيّةِ يَبْغُون؟).