غزوه ذات الرقاع (15)

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

پس از کوچ کردن بنى النضیر مدینه آرامشى پیدا کرد و منافقین نیز از نظر سیاسى شکست خورده و دست و پاى خود را جمع کردند و رسول خدا(ص)در فکر سر و صورت دادن به وضع مسلمانان و اسلام نوبنیادى بود که از سوى دشمن ضربه خورده و ترمیم آن احتیاج به آرامش داشت.در این حال خبر به آن حضرت دادند که قبیله غطفان در صدد جنگ با مسلمانان و تهیه لشکر براى این کار هستند.
رسول خدا(ص)روى وحى الهى با چهارصد تن و یا بیشتر از یاران خود براى مقابله و جنگ با آنها از مدینه حرکت کرد،و چون به سرزمین دشمن رسید مردان قبیله مزبور که نیروى مقاومت و جنگ با مسلمانان را در خود نمى‏دیدند گریخته و به کوهها پناه بردند و گروهى از زنان و اثاث و اموالشان به دست مسلمانان افتاد،و غنیمت زیادى به دست آوردند پیغمبر اسلام و همراهان براى اینکه از تعقیب و حمله دشمن اطمینان حاصل کنند مقدارى در آن سرزمین ماندند و چون اطمینان پیدا کردند به سوى مدینه بازگشتند.
در همین جنگ و مدت توقف در آن سرزمین بود که براى نخستین بار دستور نماز خوف آمد و طبق آن دستور،مسلمانان در وقت خواندن نماز پشت سر رسول خدا(ص)به دو دسته تقسیم شدند،دسته‏اى براى پاسدارى لباس جنگ پوشیده و در برابر دشمن ایستادند،و دسته دیگر براى نماز آماده شدند و رکعت اول را با آن حضرت خوانده و رکعت دوم را فرادى و بسرعت تمام کرده به جاى دسته اول آمدند و آن دسته دیگر خود را به رکعت دوم نماز رسول خدا(ص)رسانده و رکعت دوم رانیز به صورت فرادى خوانده و خود را به سلام امام رساندند،به شرحى که در کتابهاى فقهى ذکر شده.

- پینوشتها -

15.رقاع جمع رقعه به معناى قطعه و تکه است،و در اینکه چرا این غزوه به این نام موسوم گردید وجوهى گفته‏اند.
1.گویند:چون هوا بسیار گرم بود مسلمانان به پاهاى خود تکه‏هایى از پارچه بسته بودند تا از گرما صدمه نبینند.
2.گفته‏ ند:در این سفر پاهاى سربازان اسلام زخم شد و هر کس به زخم پاى خود پارچه‏اى بست.3.برخى گویند:مسیرى که مسلمانان عبور کردند داراى سنگهاى الوان بود و هر قسمتى از این سنگها به رنگى بود.
3.برخى گفته ‏اند:رقاع اسم درختى و یا نام کوهى نزدیک مدینه بوده که مسلمانان در این سفر از کنار آن عبور کردند.5.ذات الرقاع نام جایى است که در آن نقطه با دشمن یعنى قبیله غطفان برخورد کردند.6.نام درختى بوده که مورد پرستش اعراب آن زمان بود و هر کس براى قضاى حاجتش کهنه‏ اى به آن بسته بود و به همین جهت آن را ذات الرقاع مى‏گفتند و جنگ در نزدیکى آن اتفاق افتاده.