مصحف حضرت علی(ع)

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

در تاریخ آمده که حضرت علی(ع)بعد از پیامبر(ص) قرآنی را جمع آوری نمود، برخی روایات شیعی نیز وجود دارد که می گوید این قرآن با قرآن کنونی تفاوت داشته است. اگر این طور است آیا این به معنای تحریف قرآن نیست؟ چرا آنحضرت این مصحف را در اختیار شیعیان قرار نداد؟
ابتدا باید توجه داشته باشید که قرآنی که امیرالمومنین علی علیه السلام گردآوری نموده بود عین قرآنی است که اکنون میان ما مسلمانان وجود دارد بدون هیچ تفاوتی در عبارات و کلمات آن.
آنچه که حضرت جمع آوری نموده بود مصحفی است که دارای ویژگیهای خاصی بود که در مصاحف دیگر وجود نداشت.
اولا،ترتیب دقیق آیات و سور،طبق نزول آن ها رعایت شده بود.یعنی در این مصحف،سوره ها و آیات مکی پیش از مدنی آمده و مراحل و سیر تاریخی نزول آیات روشن بود.
بدین وسیله سیر تشریع و احکام، مخصوصا مساله ناسخ و منسوخ در قرآن به خوبی به دست می آمد. شیخ مفید نیز در کتاب مسایل سرویه، تألیف قرآن علی بن ابی طالب را به همان ترتیب نزول می داند که سوره مکی بر مدنی و آیه منسوخ بر ناسخ مقدم بوده و هرچیز در جای خویش قرار داده شده است.(بحار،ج89، ص 74)
ثانیا،در این مصحف قرائت آیات،طبق قرائت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که اصیل ترین قرائت بود،ثبت شده بود و هرگز برای اختلاف قرائت در آن راهی نبود. بدین ترتیب راه برای فهم محتوا و به دست آوردن تفسیر صحیح آیه هموار بود. این امر اهمیت به سزایی داشت، زیرا چه بسا اختلاف قرائت موجب گمراهی مفسر می شود.که درآن مصحف هر گونه موجبات گمراهی وجود نداشت.
ثالثا،این مصحف مشتمل بر تنزیل و تاویل بود. یعنی موارد نزول و مناسبت هایی را که موجب نزول آیات و سوره ها بود، در حاشیه مصحف توضیح می داد. این حواشی بهترین وسیله برای فهم معانی قرآن و رفع بسیاری از مبهمات بود و علاوه بر ذکر سبب نزول در حواشی، تاویلاتی نیز وجود داشت. این تاویلات برداشت های کلی و جامع از موارد خاص آیات بود که در فهم آیه ها بسیار مؤثر بود.
امیر مؤمنان علیه السلام خود می فرماید: «و لقد جئتهم بالکتاب مشتملا علی التنزیل و التاویل » (آلاء الرحمان،ج 1،ص 257) و نیز می فرماید:«آیه ای بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل نشده، مگر آن که بر من خوانده و املا فرمود و من آن را با خط خود نوشتم. و نیز تفسیر و تاویل، ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه هر آیه را به من آموخت و مرا دعا فرمود تا خداوند فهم و حفظ به من مرحمت فرماید. از آن روز تا کنون هیچ آیه ای را فراموش نکرده و هیچ دانش وشناختی را که به من آموخته و نوشته ام،از دست نداده ام » (تفسیر برهان،ج 1،ص 16)بنابر این اگر پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله از این مصحف که مشتمل بر نکات و شرح و تفسیر و تبیین آیات بود استفاده می شد، امروزه بیش ترین مشکلات فهم قرآن مرتفع می گردید (برای اطلاع بیش تر در زمینه نظم و ترتیب مصحف علی علیه السلام رجوع کنید به:تاریخ یعقوبی،ج 2،ص 113)
حال این سوال پیش می آید که پس این مصحف چه شد؟ چرا حضرت علی آنرا برای استفاده مردم بالاخص شیعیانش در اختیار آنان قرار نداد تا بسیاری از شک و شبهه ها برطرف شود؟
جواب این سوال را از زبان همان خواص حضرت و به دو دلیلی که ذکر کرده اند خدمتتان عرض می کنیم:
1.سلیم بن قیس هلالی(متوفای 90)که از اصحاب خاص امیر مؤمنان بود، از سلمان فارسی روایت می کند: موقعی که علی علیه السلام بی مهری مردم را نسبت به خود احساس کرد، در خانه نشست و از خانه بیرون نیامد تا آن که قرآن را کاملا جمع آوری کرد. پیش از جمع آوری حضرت، قرآن روی پاره های کاغذ وتخته های نازک شده و ورق ها نوشته شده و به صورت پراکنده بود. علی علیه السلام پس ازاتمام، طبق روایت یعقوبی آن را بار شتری کرده به مسجد آورد. در حالی که مردم پیرامون ابو بکر گرد آمده بودند، به آنان گفت: «بعد از مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله تا کنون به جمع آوری قرآن مشغول بودم و در این پارچه آن را فراهم کرده، تمام آن چه بر پیامبرنازل شده است جمع آورده ام. نبوده است آیه ای مگر آن که پیامبر، خود بر من خوانده و تفسیر و تاویل آن را به من آموخته است. مبادا فردا بگویید: از آن غافل بوده ایم ».آن گاه یکی از سران گروه به پا خاست و با دیدن آن چه علی علیه السلام در آن نوشته ها فراهم کرده بود، بدو گفت: به آن چه آورده ای نیازی نیست و آن چه نزد ماهست ما را کفایت می کند. علی علیه السلام فرمود: «دیگر هرگز آن را نخواهید دید».آن گاه داخل خانه خود شد و کسی آن را پس از آن ندید (السقیفة،ص 82؛ بحار، ج 89، ص 40-52)
پس امیرالمومنین می خواست این قرآن را در اختیار مردم قرار دهد اما دیگران از آن مانع شدند.
2. در دوران عثمان،که میان طرف داران مصاحف صحابه اختلاف شدید رخ داد، طلحة بن عبید الله به مولی امیر مؤمنان علیه السلام عرض کرد: به یاد داری آن روزی را که مصحف خود را بر مردم عرضه داشتی و نپذیرفتند، چه می شود امروز آن را ارائه دهی تا شاید رفع اختلاف گردد؟ حضرت از جواب دادن سرباز زد. طلحه سؤال خود را تکرار کرد. حضرت فرمود: «عمدا از جواب سرباز زدم ».آنگاه به طلحه گفت:«آیا این قرآن که امروزه در دست مردم است، تمامی آن قرآن است یا آن که غیر از قرآن نیز داخل آن شده است؟» طلحه گفت: البته تمامی آن قرآن است. حضرت فرمود:«اکنون که چنین است، چنان چه به آن اخذ کنید و عمل نمایید، به رستگاری رسیده اید». طلحه گفت: اگر چنین است، پس ما را بس است و دیگر چیزی نگفت (السقیفه، ص 124).
پس دلیل دومی که حضرت این مصحف را در اختیار دیگران قرار ندادند این بود که حضرت می خواستند تا علاوه بر حفظ وحدت، صلابت و استواری قرآن محفوظ بماند.
به هر حال از مردمی که بلافاصله پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، پیمان خود در غدیر را که بیش از سه ماه از آن نگذشته بود شکستند و علی (ع) را خانه نشین کردند، نمی توان انتظار داشت که به قرآنی که وی جمع آوری نموده بود عمل کرده و آن را حفظ نمایند و حضرت نیز فرد لایقی را به غیر از امام پس از خویش پیدا نکرد تا این امانت را به او بسپارد لذاست که ائمه تنها حافظان این میراث گرانقدر گردیدند. پس این مصحف به عنوان میراثی نزد امامان بوده و از امامی به امام دیگر رسیده است و اکنون نیز نزد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد.(بحار ، ج 89، ص 42)