داستان معبد بن ابى معبد خزاعى

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

قبيله خزاعه ، چه مسلمان و چه مشرك ، خيرخواه رسول خدا بودند، معبد هنوز مشرك بود كه ديد رسول خدا در تعقيب دشمن است . رسول خدا هنوز در حمراءالاسد بود كه معبد با ابوسفيان ملاقات كرد. ابوسفيان از معبد پرسيد كه : چه خبر دارى ؟ گفت : محمّد با سپاهى كه هرگز نديده ام ، آكنده از خشم در تعقيب شما هستند. ابوسفيان گفت : ما هنوز تصميم بازگشتن داريم تا هر كه را از سپاه ايشان زنده مانده است نابود كنيم . گفت : من اين كار را مصلحت نمى دانم ، با ديدن سپاهيان محمّد اشعارى سروده ام و چون اشعار خود را خواند ((ابوسفيان )) بيمناك شد و فكر بازگشتن را از سر بدر كرد.