1 - دشمنى بنى اميه و بنى عباس
بنىاميه تلاش فراوان داشتند تا به هر طريقى مردم را از اهل بيت(علیهم السلام) دور كنند.
معاويه در نامهاى به واليان خود چنين نوشت : «من ذمّه خود را برىّ ساختم از هركسى كه فضيلتى از فضايل ابوتراب و اهل بيتش را بازگو كند...».(1)
معاويه در جواب نامه «زياد» يكى از حاكمانش اينگونه نوشت: «هر كس بر دين على و رأى اوست را به قتل رسان و جسد او را قطعه قطعه كن». زياد بعد از اين دستور دو مرد حضرمى را كه از پيروان اميرمؤمنان بودند بر درب خانهشان در كوفه به دار آويخت.(2)
گروهى از بنى اميه به معاويه گفتند: اى اميرالمؤمنين! تو به آرزوى خود رسيدى، چرا دست از لعن اين مرد - على(علیه السلام) - برنمى دارى؟ معاويه گفت: نه به خدا سوگند دست برنمىدارم تا اين كه كودكان بر اين لعن بزرگ شده و بزرگان پير شوند، تا وقتى كه هيچ كس فضيلتى را براى او نقل نكند».(3)
سيوطى مىگويد: «در ايّام حكومت بنى اميّه، بر بالاى بيش از هفتاد منبر حضرت على بن ابى طالب(علیه السلام) لعن مىشد، و اين به جهت سنتى بود كه معاويه ايجاد نموده بود».(4)
2 - جعل روايات در شأن خلفا
معاويه در نامهاى به عاملان خود در مناطق مختلف چنين دستور داد: «... هر گاه نامه من به دست شما رسيد مردم را دعوت به نقل روايات در فضايل صحابه و خلفاى اولين كنيد، و هر خبرى را كه در شأن ابوتراب - على(علیه السلام) - نقل مىكنند آن را بر صحابه منطبق نماييد؛ زيرا اين كار نزد من محبوبتر است و چشم مرا روشن مىكند، و بهتر مىتواند حجت ابوتراب و شيعيانش را ابطال نمايد. و تا مىتوانيد فضايل عثمان را نقل كنيد.
اين نامه براى مردم قرائت شد، لذا اخبار زيادى در مناقب صحابه روايت شد كه همگى آنها جعلى بوده و هرگز حقيقت نداشت.(5)
3 - جعل روايات در مذمّت اهل بيت(علیهم السلام):
معاويه عدهاى از صحابه و برخى از تابعين را گمارد تا اخبارى را در مذمّت على(علیه السلام) جعل كنند كه مقتضى طعن و برائت از آن حضرت بود، و براى آنان اجرتى معين نمود تا در انجام اين عمل رغبت كنند.(6)
او اسامى كسانى را كه در عصر معاويه در مذمّت على(علیه السلام) روايت جعل مىكردند شمارش كرده و مىگويد: آنان عبارتند از: ابوهريره، عمرو بن عاص، مغيرة بن شعبه، عروة بن الزبير، حريز بن عثمان و سمرة بن جندب.(7)
4 و 5- تقليد باطل و تعصّبات جاهلى.
هنگامى كه با برخى از مخالفان به بحث مىنشينيم و حق را به آنان گوشزد مىكنيم، آخرين جوابى كه مىدهند اين است كه: ما نمىتوانيم دست از آداب و رسوم آبا و اجداد خود برداريم و با آنان به مخالفت بپردازيم.
6 - كتمان فضايل اهل بيت(علیهم السلام):
دشمنان اهل بيت با استفاده از تمامى امكانات از جمله مواردى كه در دليل اول ذكر شد فضائل اهل بيت را كتمان و هركسى را كه قصد آشكار ساختن آن را داشت به طريقى مورد آزار و اذيت و حتى كشتن و به دار آويختن قرار دادند و به اين وسيله مانع نشر فضائل ايشان شدند.
7 - تحريف فضايل اهل بيت(علیهم السلام):
تحريف فضائل يكى ديگر از ترفندهاى دشمنان براى جلوگيرى از گرايش مردم به اهل بيت بود.
8 - كوتاهى در تعريف اهل بيت(علیهم السلام):
يكى از عوامل مهم ديگر كه تأثير بسزايى در دورى مردم از اهل بيت: دارد، اين كه ما شيعيان و محبّان آنان چندان كه در توان داريم و مىتوانيم، فضايل و كمالات و معارف آنان را به مسلمانان، بلكه جهانيان عرضه نكرده و نمىكنيم. ما معتقديم كه اگر امت اسلامى و عالم حتى به گوشهاى از اين معارف پى برند قطعاً به اهل بيت: روى آورده و از مريدان و مواليانشان خواهند شد، امرى كه سبب سعادت كل جوامع بشرى و رشد و تعالى و كمال آنان خواهد بود. اميدواريم كه روزى فرا رسد كه بتوانيم از امكانات موجود در حدّ توان خود استفاده كرده، جايگاه اهل بيت: را در حدّ توان خود معرفى نماييم.
_________________________________________________________________________
1) شرح ابن ابى الحديد، ج 3، ص 15.
2) المحبر، ص 479.
3) شرح ابن ابى الحديد، ذيل خطبه 57.
4) النصايح الكافية، ص 79.
5) شرح ابن ابى الحديد، ج 3، ص 15؛ فجر الاسلام، ص 275.
6) شرح ابن ابى الحديد، ج 1، ص 358.
7) همان.
59- علل دورى مسلمانان از اهل بيت(علیهم السلام) : چه بود؟
(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)