پيشگفتار

(زمان خواندن: 9 - 17 دقیقه)

بسمه تعالى پيشگفتار پرچمدار هدايت علمى جهان تشيع يكى از فرزانگان جهان معاصر بر آن است كه بعد از كتب آسمانى شريفترين و مفيدترين كتابها ، بيوگرافى و شرح حال بزرگان علم و ادب است . (1)
پژوهشگر ديگرى عقيده دارد : نوشتن زندگى نامه مردان بزرگ ، همواره كارى بس مشكل است . ليكن نوشتن زندگينامهء مقدسين به گونه اى كه حقايق و واقعيات به درستى بيان شود ، كارى است محال و ناممكن . (2)
با اعتقاد به گفتهء نخست و با پذيرش مشكلات سخن دوم است كه اينك نگارنده به نوشتن مطالبى پيرامون زندگينامهء امام صادق (عليه السلام) دست مى يازد و شخصيت والاى او كه كلام در بيانش به ناتوانى درمى ماند ، مبارزاتش ، كه راهگشاى رزمندگان تشيع راستين ، در همه زمانها و مكانها است و مكتب فكرى و عقيدتى‌اش كه بنيانگزار پايه‌هاى مذهبى هميشه پويا و هميشه زنده است ، به اين اميد كه پرتوى از انوار قدسى آن وجود مبارك بر اين قلم بتابد و نگارنده را چنان يارى دهد كه اگر در پيشگاه آن گرامى پاك معصوم به جسارت نوشتن دل قوى داشته است ، بارى در برابر وجدان خويش كه به تمامى از تسليم و خاكسارى سرشار است شرمسار نگردد . . . اگر پذيرفته باشيم كه زندگى نامه ها پس از كتب آسمانى شريفترين و مفيدترين كتابها هستند ، آنچه نگارنده را اميدوار و قوى دل مى دارد اين نكته است كه اكنون سخن از زندگى نامه وجود گرامى شخصيت مقدسى در ميان است كه زندگى او سراسر با كتاب آسمانى قرآن پاك آنچنان عجين و درآميخته است كه گويى بر هر لحظه آن پرتوى از آيات اين كتاب شريف ، برتابيده است و وجود او تجسم عينى آيات الهى است .
آرى ، هنگامى كه از امام صادق (عليه السلام) سخن در ميان است ديگر تنها شرح و بيان يك زندگى نامه ساده نيست ، بلكه سخن از قرآن خدايى ، سخن از اسلام محمدى (صلى الله عليه وآله) ، سخن از تشيع علوى (عليه السلام) و سخن از مكتب پربار جعفرى (عليه السلام) است و در نتيجه سخن از تاريخ سراسر مبارزه و ايثار تشيع خونبارى است كه صفحه ، صفحهء آن را چون شهيدان شاهد و شاهدان شهيد تابناك مى سازد ، تاريخى كه برگ برگ آن نمايشگر تلاش و مجاهدت ، ايثار و فداكارى ، جانبازى و پاكبازى و از خود گذشتن براى تقرب به خداست . تاريخى كه در بستر زلال و خروشان آن انسانهايى راستين دوره به دوره و زمانه به زمانه برخاسته اند تا كشتى شكسته جامعه بشرى را در درياى متلاطم زندگى اين جهانى به ساحل آرام نجات و رستگارى آن جهانى ، رهنمون گردند ، خود همچون شمع سراپا بسوزند و آب بشوند تا محفل دوستان و حتى دشمنان را روشن و باصفا سازند ، دوستان را گرماى عشق و توانايى دهند و دشمنان را نور بينايى و دانايى بخشند .
ششمين اختر تابناك آسمان ولايت و امامت ، امام جعفر بن محمد الصادق (عليه السلام) سرسلسله‌اى از تبار اين گونه پاكان است كه در دوست و دشمن آفتاب گونه به يكسان مى تابيد ، منتهى از آن سرچشمه فياض نور و ايثار و ايمان سرشار ، هر كس به قدر خود بهره برمى گرفت و خوشه مى چيد .
امام صادق (عليه السلام) كه با بنيانگزارى اصول مذهب جعفرى ، عنوان رئيس مذهب و پايه گذار فقه آل محمد (صلى الله عليه وآله) را به حق شايسته و زيبندهء خود ساخته است ، از زمان جوانى در دوران حيات پدر ارجمندش و پيش از آن كه خود عهده دار امامت گردد تا آخرين روز حيات رنج آميز و سرشار از درد وايذاء و شكنجه‌اش ، همواره روشنگر محافل علم و ايمان بود و عقايد عالمانه اش كه از ايمان الهى سرچشمه مى گرفت تا امروز الهام بخش و حركت آفرين خيل پيروان مخلص و برگزيدهء اهلبيت عصمت و فضيلت است و از اين پس تا رستاخيز مهدى ( عج االه تعالی و فرجه الشریف ) نيز ، همچنان پرتوافشان و سازندهء انسانها خواهد بود . آرى ، او بود كه دنياى جهل و نادانى گسترده بر زمان خلفاى اموى و عباسى ، و حاكم بر مكانهاى تحت سيطرهء آنان را با تابش افكار آسمانى و الهى‌اش و با انوار دانش بىپايانش كه بر تمامى رشته‌هاى علوم زمان خود پرتو افكنده بود روشن و منور ساخت . . . و درخشان تر و برجسته تر از همه فروع تابناك بى شمار و شاخ و برگهاى موفور و پربار بر اصول ثابت احكام الهى مترتب ساخت كه در هر عصر و زمانه با هر خصوصيتى كه در هر دوره رخ نمايد ، روشنگر راه راهروان اسلام و قرآن در همان دوره گردد و پاسخگوى مشكلاتى باشد كه احكام ثابت الهى ، پرداختن به جزئيات آن را لازم ندانسته است . . . ليكن جامعه بشرى از آگاهى بر آنها ، نه تنها بى نياز نيست كه پويايى جامعه بدانها وابسته است .
. . بدين گونه آن امام و پيشواى صديق كه تربيت يافتهء خاندان وحى و پروردهء گلستان نبوت و رنگ و عطر يافتهء بوستان ولايت و برخاسته از گلزار امامت و وصايت بود ، هزاران نفر را در مكتب تربيتى خود دانش آموخت و در طول تاريخ اسلام پرچم هدايت علمى جهان تشيع را بر دوش خود كشيد تا سرگردانان واحه ظلمت و حيرت زدگان وادى جهالت در سايه روحنواز وجانپرور آن به سر منزل نيكبختى و رستگارى هدايت شوند . اينسان است كه بخش عظيمى از رسالت و تعهدى را كه اسلام براى نيكبختى و بهروزى اين جهان و سعادت و رستگارى آن جهانى بشر به عهده دارد ، امام صادق (عليه السلام) بر عهده خويش گرفته و به انجام رسانده است .
مؤسس دانشگاه جعفرى امام صادق (عليه السلام) پايه گذار دانشگاه بزرگ جعفرى در مدينه است ، دانشگاهى كه بى هيچ تعصب و جزم انديشى ، به راستى مى توان گفت در تاريخ اسلام نظير آن با ويژگيهايى كه داشت ، ديگر هرگز ديده نشد و در دانشكده‌هاى متعدد آن ، هزاران تن ، در رشته‌هاى گوناگون علوم اسلامى ، و فنون و دانشهاى روز آن زمان به آموزش و فراگيرى مشغول بودند . تنها در رشته فقه و معارف انسانى ، صدها نفر در مسجد كوفه به گفته‌هاى پيشواى دلبند خويش ، گوش جان مى سپردند و گفتارهاى استاد ارجمند را تكرار مى كردند و بر روى آن به دقت و بررسى مى پرداختند . در آن دوران در هر محفل علمى نه تنها دانشجويان تشنه و نيازمند آموزش ، كه حتى دانشمندان قادر به آموختن و آموزگارى نيز نداى قال الباقر وقال الصادق سر مى دادند ، و بدين گونه به سخنان خود اعتبار و ارزش بى چون و چرا و ترديدناپذير مى بخشيدند ، زيرا كه تنها منبع ارجمند و مستند ارزشمند آنان و تنها پشتوانهء گفتارهاى علمى شان ، گفته ها و ارشادات و توجيهات و توضيحات علمى آن بزرگ زمان و يگانهء دوران و پدر ارجمند آن امام ، شكافنده علوم و دانشها بود و بس . او پايه گزار و تنظيم كننده رشته‌هاى مختلف حديث ودرايت است كه قدر و قيمت و اعتبار و منزلت شيعيان را با احاديث و مراتب پرمنزلت آن بالا برد . چنان كه در همان يك دوره ، بيش از 4 هزار دانش پژوه و دانشمند از پيشگاه امام در اين رشته كسب علم و دانش كرده و به نقل روايت پرداخته اند . براى درك عظمت گوشه اى از آن دانشگاه بى همتاى اسلامى كافى است گفته شود ، اصول چهارصدگانه حديث و معارف اسلامى كه تنها منبع اصلى و اصيل كتابهاى معتبر چهارگانه كافى شيخ كلينى ، من لا يحضره الفقيه ابن بابويه ، تهذيب و استبصار شيخ طوسى قرار گرفته ، محصول مستقيم شاگردان با كفايت امام صادق (عليه السلام) بوده است .
آرى ، در مكتب پربار امام ، شاگردان برجسته اى همچون : أبان بن تغلب ، محمد بن مسلم وزرارة بن اعين پرورش يافتند كه نخستين اينان بيش از سى هزار حديث ، و دومينشان بيش از شانزده هزار حديث از امام صادق وبيش از سى هزار حديث از پدر بزرگوارش امام محمد باقر نقل كرده اند . در ديگر رشته‌هاى علوم و فنون و معارف نيز شاگردانى چون : جابر بن حيان ثقفى ، وهشام بن حكم تربيت يافته اند كه هر دو از پايه گذاران دانش شيمى و علم كلام به شمار مى روند و نيز از ديگر شاگردان نامدار امام مى توان و بايد به : هشام كلبى نسابه ، مؤمن طاق وحريز اشاره كرد ، و از رجال نام آور برخاسته از آن مكتب نيز مى توان سفيان ثورى ، ابوحنيفه ، قاضى سكونى ، قاضى ابوالبخترى و . . . را نام برد .
ما در اين مجموعه كوشيده ايم بخشى از حيات ، تلاش و كوشش اين امام همام و آن فرزانهء فريد را نشان دهيم تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد . توفيق نهايى فقط از اوست . ولادت با سعادت همزمان با ولادت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) هفدهم ماه ربيع الاول به سال هشتاد و سه هجرى ( آغاز قرن هشتم ميلادى ) در دودمان رسالت و نبوت ، نوزادى از سلاله ى پاك رسالت و از صلب امام باقر (عليه السلام) پيشواى پنجم شيعيان جهان ، قدم به عرصهء حيات گذاشت و جهانى از صفا و نورانيت و علم و دانش را به دوستداران خود به ارمغان آورد و منشأ تحولات و دگرگونيهايى در جهان اسلام و فضيلت و دنياى معنويت و انسانيت گرديد . او 15 سال تحت تربيت نياى بزرگش امام سجاد (عليه السلام) زينت سالكان راه حقيقت و معرفت ، به سر برد و 19 سال پس از آن تحت توجهات پدر عاليقدرش امام باقر (عليه السلام) قرار گرفت و در محيط مدينه ، خاندان وحى و قرآن رشد و نما و كسب فضيلت و معرفت آغاز نمود و اين دوران ارزنده ، بهترين و عاليترين فرصت و موقعيت به شمار مى آمد و به اين كودك جوياگر امكان مى داد كه در چنين مدرسهء عالى و مكتب رحمانى ، گام سپارد و علم و دانش و فضيلت و معرفت الهى كسب نمايد .
مادرش ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابى بكر ، از شيفتگان مقام ولايت و عصمت و يكى از بانوان با فضليت و قدس و تقوى بود كه بعدها پسرش ، كه هرگز اغراق و تعصب در كلام او وجود نداشت ، در وصف آن بانوى پر فضيلت مى گويد : او از بانوان پرهيزكار و باتقوا و با ايمان و نيكوكار بود و خداوند به نيكوكاران پاداش شايسته عنايت خواهد كرد . (3)
جلالت قدر و منزلت و اعتبار آن بانو در حدى بوده است كه گاهى امام را با مادرش تعريف و توصيف مى نمودند و از امام به عنوان ابن المكرمة ( فرزند بانوى بزرگوار ) تعبير مى آوردند . (4)
محيط تربيت او از آغاز طفوليت شاهد و نظاره‌ گر رفت و آمد و تردد دانش جويان و فضيلت پژوهان به منزل جد بزرگوارش امام سجاد (عليه السلام) و پدر گرانقدرش امام باقر (عليه السلام) است و او در اين رفت و آمدها تماشاگر بحثها و گفتگوهاى علمى و فقهى آنان در زمينه‌هاى مختلف علوم اسلامى است . از آغاز طفوليت ، تارهاى گوش و صفحات پاك قلب او ، با انوار علم و دانش و فضليت آشنايى ومؤانست پيدا مى كند ، شب زنده‌داريها و سجده‌هاى طولانى ، زينت عبادت كنندگان ، اثر خاصى در روحيه او باقى گذارده بود ، به حدى كه هنوز به حد بلوغ و رشد كامل جسمانى نرسيده است كه عاشق و دلباختهء عبادت و اطاعت الهى بود ، تا بدينوسيله بيشتر رضايت معبود و خشنودى پروردگار خود را فراهم آورد . آن قدر خود را در اين باره به مشقت و تعب مى افكند كه مورد نهى و جلوگيرى پدر قرار مى گرفت . خود امام چنين نقل مى كند كه : من نوجوانى بودم و در عبادتهاى مستحب ، بسيار كوشا وجدى بودم . پدرم به من فرمود : فرزندم ! با توجه به سن و سال تو ، از اين عمل كمتر كن . وقتى بنده اى محبوب خدا باشد ، خدا با عمل كم هم از او راضى مى شود . (5)
كودكى او با رشد سريع همراه با كسب علم وحديث نبوى (صلى الله عليه وآله) و تفسير و شرح آيات پيش مى رفت . دوران كودكى او ، مقارن اوج قدرت امويان ، تثبيت نهايى قدرت ادارى آنان ، و عارى از شور و فعاليت مذهبى بوده است و احتمال قوى وجود دارد كه چنين محيطى در زندگى يك كودك چهارده ساله ، در انديشه و شخصيت و زيربناى فكرى و علمى او تأثير خاصى گذاشته و آيندهء كار او را به جهت مشخص و معينى ارشاد و هدايت كرده باشد . عنفوان جوانى با رحلت امام زين العابدين (عليه السلام) ، جعفر صادق (عليه السلام) وارد عنفوان جوانى مى گردد و در حدود 23 سال از عنفوان عمرش تحت ارشاد پدر عاليقدرش سپرى مى گردد . در طول اين سالها امام تلاشها و رنجها و كوششهاى پدر را در راه تثبيت اصول امامت ، مشاهده مى كند و به عنوان بزرگترين پسر خانواده در همه ى اين فعاليتها شركت مى جويد تا در سن 37 سالگى ، شاهد رحلت پدر گرانقدرش مى گردد .
امامت او مقام پيشوايى و امامت كه بر اساس اصل نص و تصريح پيشواى قبلى و علم امام ، صورت مى پذيرد در وجود امام صادق (عليه السلام) جمع بود . از اين رو امامت او در يكى از حساس ترين دورانهاى تاريخ اسلامى ( حساس هم از جنبه‌هاى مذهبى و آئينى ، و هم از جنبه‌هاى سياسى و اجتماعى ) منطبق بود . تبيين و تشريح نوشتارهاى اعتقادى كه گروهها براى تركيب جماعت اسلامى خود فعاليت مى كردند در اين دوره واقع شد . بسيارى از حوادث تاريخ ساز نهضتهاى خشونت آميز ، نتايج فعاليت زير زمينى و تلاشهاى انقلابى بود ، موضع گيريهاى سازشكارانه اهل الحديث ومرجئه در زمينه‌هاى فوق ، همه در اين دوره بود . وجود اين اوضاع پيچيده و چند بعدى ، راه و روش امامت امام صادق (عليه السلام) را تسهيل نمود ، به حدى كه آن موقعيت و امكانات براى پدر و جد بزرگوارش امام زين العابدين با وجود آن امكانات شهادت و اسارت ، امكان پذير نبود . در آن دوران فترت ، امامت و پيشوايى فكرى و معنوى امام به درجه اى از تعالى و پيشرفت رسيد كه تا آن روز ، صورت نگرفته بود . درست است كه اكثر شيعيان به دسته‌هاى انقلابى و افراطى پيوسته بودند ، ولى راه امامت و رهبرى هم مشخص و مجسم گرديده و به اصطلاح به جا افتاده بود و خط مشى كلى آن مشخص و ترسيم گرديده بود . اوضاع اجتماعى عصر امام (عليه السلام) بررسى اوضاع اجتماعى و شرايط زمانى آن دوران ، از هر نظر قابل مطالعه و بررسى است كه به عنوان آشنايى كامل بيشتر با محيط آن روز ، نظرات جمعى از دانشمندان را در اين باره مورد استفاده قرار مى دهيم :
1 . استاد شهيد مرتضى مطهرى كه يكى از اسلام شناسان و از محققين عصر اخير مى باشد ، در اين باره مى نويسد : دوران زندگى امام صادق (عليه السلام) در عصر و زمانى واقع شد كه علاوه بر حوادث سياسى ، يك سلسله عوامل اجتماعى و پيچيدگيها و ابهام‌هاى فكرى و روحى پيدا شده بود . لازمه اش اين بود كه امام صادق جهاد خود را در اين جبهه ها آغاز كند ، مقتضيات زمانى امام صادق (عليه السلام) كه در نيمه اول قرن دوم مى زيست ، با زمان سيد الشهداء (عليه السلام) كه در نيمهء نخستين قرن اول بود ، خيلى فرق داشت .
در نيمه قرن اول ، در داخل كشورهاى اسلامى براى مردانى كه مى خواستند به اسلام خدمت كنند ، يك جبهه بيشتر وجود نداشت و آن جبهه مبارزه با دستگاه فاسد خلافت بود . ساير جبهه ها هنوز بوجود نيامده بود و يا اگر بوجود آمده بود ، چندان اهميتى پيدا نكرده بود . حوادث عالم اسلام همه مربوط به دستگاه خلافت بود و از لحاظ روحى و فكرى هنوز به بساطت و سادگى صدر اسلام زندگى مى كردند . اما بعدها و در زمانهاى بعد ، تدريجا به علل مختلف جبهه‌هاى مختلف ديگرى بوجود آمد . جبهه‌هاى علمى و فكرى و فرهنگى عظيم در ميان مسلمانان آغاز شد . نحله ها و مذاهب در اصول و فروع دين ، پيدا شدند . (6)
وى سپس مى افزايد : در تاريخ زندگى امام صادق (عليه السلام) ، يك جا مى بينيم زنادقه و دهريون از قبيل : ابن ابى العوجاء وابوشاكر ديصانى و حتى ابن مقفع با آن حضرت محاجه مى كنند ، و در جاى ديگر اكابر معتزله از قبيل ك عمرو بن عبيد ، و واصل بن عطاء در مسائل الهى با وى به گفتگو مى نشينند و در جاى ديگر فقهاى بزرگ آن عصر ، مانند : ابوحنيفه و مالك ، معاصر امام صادق (عليه السلام) و هر دو از محضر امام استفاده مى كنند . شافعى و احمد بن حنبل شاگردان آن حضرتند . و در جاى ديگر متصوفه به حضور آن حضرت ، رفت و آمد و سؤال و جواب مى كردند و . . . خلاصه آنكه زمان امام صادق (عليه السلام) دوران برخورد عقائد و افكار بود و ضرورت ايجاب مى كرد امام سعى و كوشش خود را در اين صحنه و جبهه قرار دهد . (7)

اوضاع پيچيده
2 . دكتر سيد حسين جعفرى از دانشمندان محقق ومتتبع هندوستان گويد :
امامت جعفر صادق (عليه السلام) بر يكى از حساس ترين دورانهاى تاريخ اسلامى هم از جنبه‌هاى مذهبى و آئينى و هم از جنبه‌هاى سياسى منطبق بود تلاش‌هاى فراوانى كه گروه ها به منظور تدوين و تشريح نوشتارهاى اعتقادى خود ، براى تركيب جماعت اسلامى مى كردند همه در اين دوران واقع گرديده است بسيارى از حوادث تاريخ ساز ، نهضت‌هاى خشونت آميز ، نتائيج طبيعى فعاليت‌هاى مختلف ، تحت جريان و تلاش‌هاى انقلاب و بالاتر از همه موضع گيرى‌هاى سازشكارانه اهل الحديث ومرجئه در زمينه‌هاى فوق ، همه در اين دوران قرار داشت . وجود اين اوضاع پيچيده و چند بعدى ، صعود امامت جعفر صادق (عليه السلام) را به تعالى و در دجه اى والاتسهيل كرد كه از اين پيش براى پدر و پدر بزرگش نيل به آن امكان نداشت .
او در تشريح و بررسى اين اوضاع خاطرنشان مى سازد : وقتى كه حكومت خودكامه اموى و روش بى بند و بار زندگى آنان ، انتظارات مسليمن را به خصوص پس از قتل عام كربلا ، ناكام كرد مسلمانان به تصور و انديشه در عقيده مهدويت پرداختند ، مهدى را رهبرى مى دانستند كه مستقيما به وسيلهء خدا هدايت مى شد قتل عام كربلا و كشتن حسين (عليه السلام) تنها نواده باقيمانده پيامبر ، خراب كردن خانه كعبه ، محاصره مدينه و اعمال مصائب و رنجها نسبت به كوفيان هوادار على (عليه السلام) زمينه‌هاى كافى براى انتظار قيام مهدى (عليه السلام) را فراهم ساخت گرچه خوانخواهى فرزند پيامبر (صلى الله عليه وآله) فرياد اصلى و محور همه اين جريانها بود ، اتخاذ سياست تقيه و عدم درگيرى در ماجراهاى سياسى كه امام زين العابدين (عليه السلام) داشت موجب شد كه كوفيان نا آرام هوادار خاندان پيامبر به كسب حمايت اخلاقى از يكى ديگر از اعقاب على (عليه السلام) بپردازند . خلاصه آنكه عصر زندگى آن بزرگوار ، دوران گسترش تعليم و تربيت ، آغاز نهضت فكرى اسلامى و طليعهء دانش‌هاى گوناگون مذاهب ، فرق ونحل و ملل و عصر بروز آراء و عقائد بود و زمينه براى نشر علوم و فرهنگ اسلامى آماده تر و مستندتر ، و خلفاء آن روز بر خلاف گذشتگان تمايلى به بحث و گفتگو نشان مى دادند هر چند كه به اقتضاى زمان و تحت تأثير شرايط و مقتضيات زمان و مكان باشد . پيشواى ششم ما ، هرج و مرج و پايان عصر امويان را غنيمت شمرد و به تبليغ آيين پيامبر اسلام به بهترين وجه همت گماشت . آموزش‌هاى لازم و راهنمائى‌هاى ارزنده او ديوارهاى ابهام و مشكلات را فرو ريخت وآئين واقعى محمد (صلى الله عليه وآله) را طرح ريزى و نشان داد به حدى كه آئين اسلام را آئين جعفرى و او را پايه گزار و مؤسس اين مكتب ناميدند .

اعتراف اهل بيت
زيد بن على (عليه السلام) شهيد كوفه [ مستشهد 122 ه‍ . ق ] فردى كه در تقوى و زهد او اتفاق نظر وجود دارد در مورد برادر زاده ء خود امام صادق چنين اعتراف دارد و اعتراف اهل خانه به مناسبت اينكه آگاه تر به اندرون خانه هستند از ديگران مؤثرتر و مقبول تر مى باشد . او ضمن معرفى حجت عصر و پيشواى روزگار مى فرمايد : در هر دوره و روزگار فردى وجود دارد كه حجت خدا بر بندگان خويش مى باشد . حجت و برهان روزگار ما هم پسر برادرم جعفر مى باشد ، فردى كه از وى پيروى نمايد هرگز گمراهى و ضلالت ندارد و هر كس با او مخالفت ورزد هرگز روى هدايت و سعادت نخواهد ديد . (8)
با اين خصوصيات و ويژگى‌ها ، درست ، عظمت كار و موقف واقعى امام را درك مى كنيم كه در چه شرائط خاص روحى و سياسى و اجتماعى قرار داشته است و روش مثبت و ايجابى او در مقام يك عنصر سازنده و مفيد ، چه نقشى در تكوين شخصيت آينده شيعه داشته است ؟ و آيا اصولا امام به عنوان رهبر و پيشوا در آن روزگاز جز روشى كه اتخاذ فرمودند راه ديگرى نيز داشته اند يا نه ؟ كه فصول بعدى كتاب تا حدود فراوانى روشنگر و پاسخگوى اين مسائل مى باشد .
قم
عقيقى بخشايشى
ارديبهشت 1381 ش

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page