نام و نام خانوادگی : فاطمه
متن سؤال :
سلام
خدا قوّت!
سؤالم : چرا می گیم شهادتین موقع مرگ ؟!
شهادتین که دلالت بر 2 تا شهادت داره و شهادت دادن به ولایت حضرت علی (علیه السلام) رو شامل نمیشه!
*-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-*
پاسخ :
بسمه تبارک و تعالی
عليکم السلام و رحمة الله
برای اين پرسش، دو پاسخ به نظر میرسد :
1ـ بعضی فرمودهاند : روايت شده زمانی که خداوند به حضرت آدم علیه السلام خبر داد که مرگت فرارسيده و ملک الموت برای قبض روحش نازل گرديد، حضرت آدم از او مهلت گرفت تا شهادت بدهد و ثناء خدا را بجا آورد؛ و سپس عرضه داشت : أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنِّي عَبْدُاللَّهِ وَ خَلِيفَتُهُ فِي أَرْضِهِ، و پس از آن خدا را بر نعمتهايی که به وی ارزانی داشته، حمد و ثناء نمود، فَصَارَ التَّشَهُّدُ عِنْدَ الْمَوْتِ سُنَّةً فِي وُلْدِهِ ؛ از آن زمان، شهادتين در وقت مرگ، سنّت و روشی شد در ميان فرزندانش.
2ـ يکی از اموری که در لغت عرب شايع است «عَلَم منقول» است ؛ يعنی کلمهای را که دارای معنايی مخصوص به خود است، نقل میدهند و آن را برای شيئی يا شخصی اسم قرار میدهند به مناسبتی ؛ مثلاً «بحر» به معنی «دريا»ست، میبينيم آن را اسم قرار دادهاند برای شخصی که پدر «جاحظ» است : عمرو بن بحر الجاحظ. يا مجموع جملهی «تأبّط شرّاً» اسم قرار داده شده برای شخصی؛ جاءَ تأبّط شرّا ، ذَهَبَ تأبّط شرّا ، ... . نکته قابل توجّه اين است که پس از نقل دادن، شکل و هيئت ظاهریِ اسم منقول، تغييری پيدا نمیکند.
حال با توجّه به اينکه مستحبّ است محتضر را تلقين کنند به «شهادت بر وحدانيت خداوند تعالی» و «رسالت پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)» و «ولايت اميرالمؤمنين علیه السلام» و «ائمه اطهار علیهم السلام» يکی پس از ديگری تا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ پس میتوان گفت : کلمهی «شهادتين» گرچه در اصل، مثنّی است ، اما با همين هيئت تثنيه، نقل داده شده و اسم قرار گرفته برای مجموع اين شهادتهای 14 گانه؛ بطوری که وقتی مثلاً میگويند : محتضر را شهادتين تلقينش کنيد، مقصود آنها فقط شهادت بر توحيد و نبوّت نيست، بلکه اراده می کنند همهی 14 شهادت را.
موفّق باشيد