امام حسين( عليه السلام ) مفسر معنى مرگ

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

حسين( عليه السلام ) مفسر معنى مرگ

سخن از نمونه‏ها و الگوها به مردى باز مى‏گردد كه در وقت مشاهده تباهى و سياهى قوم خود از جاى برخاست تا نمونه‏اى و الگويى والا براى آنها بسازد.
خاموشى صدا در سينه‏ ها، دهانهاى بازمانده از حيرت و بيچارگى ، فرود تازيانه چپاولگران بر گرده‏ها، ناتوانى پاهاى وامانده از رفتن ، غفلت تام و تمامى كه همه چيز را از معنى تهى ساخته بود و غروب خورشيد حقيقت در پشت كوههاى بلند ظلم بود كه مردى از تبار سلحشوران اهل حقيقت را به حركت درآورد.
او از جاى برخاست تابا شمشير خويش، همه ديوارها و پرده‏هاى مانع از تابش خورشيد را فرو ريزد.
او شورى در همه نهادها، گفتگويى در زبانها و جستجويى بزرگ در سرها شد. داستانى و آرزويى در دلهاى شيدا. نمونه‏اى كه بودن ، شدن و رفتن را تفسير مى‏نمود.
حسين(ع) ، آغاز قصه‏اى سترگ بود و جانى در همه پيكرهاى فسرده و منجمد. آتشى كه در ميان پير و جوان افتاد و شورى كه از ميان همه شهرها و بلاد گذشت.
همو كه در شبى سياه ، شعله‏اى درخشان شد تا آتش در همه سينه‏هازند و نهادهاى خفته را با خواندن داستانى از همه دلدادگى در گوشها، بيدار سازد.
حسين(ع) به راه افتاد، تا با برهم زدن همه زندگى و پيرايه‏هايى كه بر در و ديوار حيات آدمى بسته شده بود به او بفهماند: «در وقت فراموشى مرگ ، زندگى را هيچ اساس و بنيادى نيست‏» باشد كه خداى را به شهادت طلبند و از آن همه سياهى وارهند.
حسين(ع) نيك دريافته بود كه او را پيوندى با فرزندخواندگان سياهى و تباهى نيست. بنده‏اى كه سر در آستان معبود آورده بود تا رهايى از همه چيز را امام خويش سازد. او در اول گام سخن از «شهادت‏» به ميان آورده بود تا اعلام كند نه براى زندگى، كه براى مرگ از جاى برخاسته است، كه گفته بود: مى‏روم ، و جوانمرد را مرگ ننگ نباشد، چرا كه او مخلصانه مى‏كوشد و با جوانمردان با نيكويى رفتار مى‏كند تا خوارى را به جان نخريده باشد. (1)
گفتگو از نمونه‏ها، و بار عظيمى كه بر دوش خويش حمل مى‏كنند به «مردى‏» باز مى‏گردد كه رنج همه انسانها را بر دوش مى‏كشيد، در وقتى كه تاريكى ، همه سرزمين بزرگ اسلامى را در خود گرفته بود.
حسين(ع) ، فرزند على بن ابى طالب(ع) و فاطمه(س) سفرى را آغاز كرد كه در آن همه امور عالم و آدم ، تفسيرى دوباره مى‏يافتند، خالى از هر گونه تحريف ، آنچنان كه او ، بحقيقت دريافته بود و بر آن بود تا بر همگان مكشوف سازد. نگاهى به برگهاى اين دفتر بزرگ ، نشان مى‏دهد كه او - حسين(ع) - نه براى زندگى ، نه براى حكومت كه در يك كلام براى تبيين آيه «مرگ‏» و «شهادت‏» سفر خويش را آغاز كرد. در وقتى كه هيچ نشانه‏اى از «معنى مرگ‏» و «حقيقت‏» آن ديده نمى‏شدو همگان چنان با فراموشى مرگ ، در فتنه دنيا افتاده بودند كه ديگر هيچ موعظه و نصيحتى كارساز نبود و دستگاههاى تبليغاتى بيگانگان با مرگ ، چنان زندگى را وارونه جلوه داده بود كه فرزندان آدمى هيچ معنى روشنى از «زندگى‏» به خاطر نمى‏آوردند و در حقيقت ، زندگى‏اى وجود نداشت تا معنى روشنى بر آن مترتب باشد، تا چه رسد به آنكه مردى چون حسين(ع) بخواهد داعيه «حاكميت‏» و «اميرى‏» بر چنان مرداب عفنى را در سر بپرورد.
آغاز سفر حسين(ع) ، همراه با كلامى در توصيف زيبايى «مرگ‏» بود و پايان آن ، مرگى سرخ در ميانه ميدان.بدان اميد كه در سرزمينى مملو از تيرگى ، كه حجابهاى ضخيم چونان ابرهاى متراكم حقايق را پوشانده ، چهره حقيقت نمودار گردد. در وقتى كه ، انحرافات چنان مردم را متزلزل و زبون ساخته بود كه از كتاب خدا ، پيامبر و سنتهاى او جز اسمى بى‏مسمى يافت نمى‏شد. آن هم در خدمت‏بهره‏مندى از تنعمات دنيوى. و او پيش از آن كه به تعريف زندگى و چگونگى آن بپردازد، در پى آن شد كه تصويرى بحقيقت از مرگ عرضه نمايد. تا شايد بر پايه‏هاى سترگ آن ، انسان را مجال درك معنى حقيقى حيات و زندگى به وجود آيد.
امرى كه در ميان غفلت تمام پوشيده مانده و فرو رفتن در تباهى و ابتذال را نصيب امتى ساخته بود كه بيش از نيم قرن از دوران كفر و جهالت و روى آوردنشان به ايمان نمى‏گذشت. حسين بن على(ع) نيك مى‏دانست كه بايد، بار ديگر ، ابتدا و انتهاى سفر آدمى معلوم شود تا صورت و سيرت زندگى، برايش معنى پيدا كند. چرا كه بدون روشن‏شدن غايت‏سفر، چگونگى طى طريق و جهت‏گيرى خاص بين راه معلوم نمى‏شد و در واقع آنچه كه حسين(ع) آن را گمشده مردم عصر خويش مى‏دانست; نه طريق زندگى كه «چگونه مردن‏» بود. آيين و سنت مرگ. زيرا ازآن پس، چگونه زيستن را مى‏شد پيدا كرد.
او ، مرگ را براى مردمى معنى مى‏كرد كه فراموشى آن ، آنها را در مردابى به اسم زندگى انداخته بود، تا دريابند كه چگونه مشتاقانه زندگى را به هواى رسيدن به چنان مرگى طى كنند.
«سوءتفاهمى بزرگ‏» گرداگرد مسلمين را فراگرفته بود. بى‏آنكه پنجه در تكيه‏گاهى مطمئن انداخته باشند به راه افتاده بودند. همان كه مجاز را چهره حقيقت مى‏پوشانيد. دين ، زندگى ، رهبرى و همه امور در اوضاع حاكم آن زمان معنى مقلوب و واژگونه خويش را نمودار مى‏ساختند و همه مناسبات نيز على‏رغم پوشش ظاهريشان باطنى پليد داشتند. گوييا كه همگان دست در دست هم بر اندام فريب، دروغ و نيرنگ، جامه صلاح مى‏پوشانيدند تا ايام حيات را در كامرانى سپرى سازند.
حكومت‏حاكم ، همه منكر را معروف جلوه مى‏داد و معنى همه آداب بودن و اعمال زيستن را مقلوب مى‏كرد.
اين همه ، تنها محصول عصرى بود كه جاهلترين حكام، زمام امور را به دست گرفته بودند و آنك، غاصبانه به نام شايسته‏ترين مردان اهل حقيقت‏بر مردم حكم مى‏راندند و در نتيجه ، به جاى رستگارى ، نگون‏بختى تام و تمام را نصيب مردم مى‏كردند.
در چنين وقتى اگر حسين(ع) در خانه مى‏نشست مسؤول بود، او ، ناگزير صبورانه دندان بر جگر فشرده و تنهازمانى كه از هر طرف نامه‏ ها به سويش روان شد، پاى از خانه بيرون نهاد. اگر چه تجربه‏ هاى رفته بر پدر و برادر و اخبار رسيده از جد بزرگوارشان همراه با علم امامت همگى خبر از آينده نيكويى نمى‏دادند و غدر و جفاكارى دعوت‏كنندگان را متذكر مى‏شدند، ليكن ، بر حسين(ع) بود تا به پاخيزد ، به سويشان رود و حجت را تمام كند . مبادا كه فردا، زمزمه سر دهند كه «حسين را فراخوانديم و حكمش را گردن نهاديم اما، او اجابت نكرد.»
درود پاك خداوند بر او و همه ياران با وفايش‏ باد. ___________________________________________________________
1. برگرفته از يكى از خطبه‏هاى حضرت حسين(ع)، ص 95 ، نفس‏المهموم .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page