22 جمادی الثانی

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

مرگ ابوبكر بن ابی قحافه

در روز بیست و دوم جمادی ‌الثانی سال 13 هـ .ق. ابوبكر بن ابی قحافه در 67 سالگی مرد. او نخستین كسی بود كه بعد از شهادت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) به انتخاب اعضای سقیفه ننگین بنی ساعده به خلافت رسید. این انتخاب به گونه‌ ای بی‌حساب بود كه عمر با آنكه خود عنصر اصلی جریان سقیفه بود می‌گفت: «بیعت با ابوبكر امری بدون تدبیر، مشورت و دقت و همچون زمان جاهلیت بود كه خداوند مسلمانان را از شر آن حفظ كرد! هر كس چنین كاری را تكرار كرد او را بكشید!»
مدت خلافت غصبی ابوبكر دو سال و چهار ماه به طول انجامید كه در این مدت جنایت های بزرگی مرتكب شد كه قلم از ذكر آن قاصر است كه از آن جمله می‌توان به این موارد اشاره كرد:
1. غصب خلافت؛
2. اذیت و آزار پاره تن پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)؛
3. غصب فدك؛
4. ساختن حدیث جعلی «انا معاشر الانبیاء لا نورث ما تركنا صدقه» و نسبت دادن آن به پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) ؛
5 . تخلّف از لشكر اسامه و ناراحت كردن نبی گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)؛
6 . آتش زدن احادیث پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)؛
7. دستور هجوم به خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) در جریان سقیفه؛
8. سكوت در برابر جنایت فجیع خالد بن ولید و ... .
چنین نقل شده است كه ابوبكر قبل از مردن، عثمان را طلب كرد تا درباره خلافت وصیت نامه‌ ای بنویسد تا پس از او خلافت از آن عمر بن خطّاب باشد! ابوبكر كلمه ‌ای گفت و بیهوش شد؛ بقیه را عثمان از پیش خودش نوشت كه امر خلافت پس از ابوبكر با عمر بن خطاب است. هنگامی كه ابوبكر به هوش آمد، عثمان را دعا كرد كه آن چه او می‌خواسته نوشته است.
باید پرسید: چرا آن هنگام كه پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در روزهای آخر عمرشان كاغذ و قلم خواستند تا بار دیگر وصی بعد از خود را معرفی نمایند، برخی نسبت هذیان به آن حضرت دادند و با ایجاد سر و صدا مانع از این كار شدند؟!
چنین نقل شده است كه ابوبكر هنگام مرگ، بر اشتباهات و جنایت‌هایش تأسف می‌خورد كه از آن جمله بارها می‌گفت: «‌ای كاش خانه فاطمه(سلام الله علیها) را تفتیش نکرده بودم».