5 صفر

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها) دختر امام حسین (علیه السلام)

در پنجم صفر سال 61 هـ .ق. شهادت دختر کوچک امام حسین(علیه السلام) حضرت رقیه(سلام الله علیها) در شام اتفاق افتاد. رقیه خاتون (سلام الله علیها)  در واقعه عاشورا سه یا چهار ساله بود و امام حسین علیه السلام بسیار به او مهر مى‌ورزیدند و او نیز به پدر علاقه فراوان داشت.
حضرت رقیه (سلام الله علیها)  به همراه پدر از مدینه منوره هجرت كردند و ایـن دخـتر خرد سال همانند سایر كودكان، فرزندان و زنان آن حضرت در این سفر رنج و سختى چشیدند و تشنگی كشیدند و با  دیگر خاندان نبوى وارد سرزمین كربلا شدند.
پس از شهادت امام و یاران بی‌همتایش(علیهم السلام) او نیز به اسارت كوفیان در آمد و سپس همراه كاروان اسیران روانه كوفه و شام گردیدند. رقیه خاتون(سلام الله علیها) در فراق پدر شبانه روز مى‌گریست و بى-قرارى مى‌كرد. زنان خاندان عصمت و طهارت جریان شهادت سیدالشهدا (علیه السلام) و یارانش را از او و دیگر نونهالان، مخفى نگاه مى‌داشتند و مى‌گفتند پدرانشان به مسافرت رفته‌اند. این ماجرا ادامه داشت تا اسرای اهل بیت (علیهم السلام) را در شام در خرابه‌ای نزدیك قصر یزید بردند. این دردانه، هنگام شب از خواب بیدار شد و پریشان، بهانه پدر گرفت و شروع به گریستن كرد. از صداى گریه او بانوان حرم و دیگر كودكان نیز ناله و گریه سر دادند.
صداى شیون به گوش یزید ملعون رسید و برای اینكه بار دیگر مصیبت و داغ اهل بیت(علیهم السلام) را تازه كند، سر بریده امام حسین (علیه السلام) را به خرابه فرستاد. کودک خسته از رنج سفر و شکنجه های ظالمان یزیدی که هر لحظه انتظار پدر می کشید، با دیدن سر پدر ناله‌اى كشید و فریاد زد: «اى پدر! چه كسى رگهاى سر تو را بریده؟! چه كسى مرا در كودكى یتیم كرده ؟! اى پدر! بعد از تو به چه كسى دل ببندم؟! و چه كسى یتیم تو را بزرگ خواهد كرد؟! ... اى كاش در خاك آرمیده بودم و محاسن خضاب شده به خون تو را نمى‌دیدم...». سپس لب‌هاى كوچكش را بر رگهاى بریده پدر گذاشت و آن قدر گریست تا بیهـوش شد و از غـصه جـان باخت و به پدر بزرگوارش ملحق شد. بدن این شكوفه پرپر گلستان فاطمی را نیز شبانه به خاك سپردند.
هم اكنون آستانه حضرت رقیه(سلام الله علیها) یكى از زیارتگاه‌هاى شیعیان در شهر دمشق است و در 300 مترى از مسجداموى قرار گرفته و عاشقان و محبان اهل بیت(علیهم السلام) به زیارتش مى‌شتابند و دل را درآن بارگاه از زنگار گناه مى‌زدایند.
از كهن ترین منابعى كه درآن نام حضرت با لفظ «رقیه» آمده است، قصیده سیف بن عمیره نخعى كوفى از اصحاب امام جعفر صادق و امام موسى كاظم(علیهما السلام) است:
«ورقیه رق الحسود لضعفها  وغدا لیعذرها الذى لم یعذر
و لامّ كلثوم یجد جدیـدها   لثم عقیب دموعها لم یكرر
لم انسها وسكینه و«رقیه»  یبكیـنه بــتحــسّر و تزفر»
«به حال رنجوری و ضعف رقیه، دل دشمن غدار سوخت؛ باید در قیامت از او عذر بخواهند. بر ام کلثوم مصیبتهایی رسید که هرگز تکرار نخواهد گشت و چهره اش با اشک پوشیده شد. هرگز فراموش نمی کنم ام کلثوم و سکینه و رقیه را؛ با حسرت و آه و سوز بر او می گریم».
شواهد و مدارك فراوانى درباره وجود شریف آن حضرت، و این كه مدفن شریف ایشان در مكان فعلى حرم مطهر قرار دارد به همراه معجزات و كرامات فراوان از آن مخدره مظلومه موجود است كه شیفتگان علم را به آنها ارجاع مى‌دهیم؛ از جمله: ابصار العیون فى انصار الحسین (علیه السلام) : ص368 ـ نفس المهموم: ‌ص414 ـ احقاق الحق: ج11، ص633