زناشويى بدون فرزند

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

اگـر ادعا كنيم كه ازدواج ها به جهت بقاى نسل انجام مى شود و زن و مردى كه اين پيمان مقدس را امـضـا مـى كـنـنـد وسيله اى هستند براى پيدايش انسان هاى بعدى ـانسان هايى كه تدريجا رو به تكامل مى روند و به مراحل عالى انسانيت نايل مى شوند ـ سخنى به گزاف نگفته ايم.
خانواده هاى كم فرزند و بى فرزند، از گرمى ونشاط، كم بهره هستند.
حتى خانواده هاى بى فرزند، از وضع طبيعى خارج شده اند.
زنـان ومـردانى كه به سن پيرى رسيده اند و هياهو و جيغ و فرياد كودكان، آرامش زندگى آنها را برهم نزده است، انسان هاى پژمرده، بدبين، عصبانى وناكام به نظر مى رسند.
ما رمز خلقت را نشناخته ايم.
قوانين آفرينش، اقتضا مى كند كه محيط خانواده را فرزندان بازيگوش و پرسروصدا و فضول، تنوع بخشند.
جـالـب ايـن جـاسـت كـه بـرخلاف تصور بسيارى از پدران و مادران، بچه هاى ساكت و خاموش و سربه راه، چندان طبيعى و عادى نيستند و نمى توان براى آنها آينده اى درخشان پيش بينى كرد.
در روايـات اسـلامـى آمـده اسـت كه: مستحب است كودكان را به بازى و سرگرمى هاى بچه گانه واداشت تا در بزرگى بردبار باشند.
اين حقايق را نمى توان ناديده گرفت.
قـوانـيـن دقـيـق خلقت را نمى توان از نو نوشت و به تصويب قوه هاى مقننه رسانيد و با سرنيزه و ارعاب، به كاربست.
سعادت و سلامت و اعتدال انسان ها ايجاب مى كند كه اين قوانين را كشف و از آنها پيروى كنيم.
فـرار از مسئوليت هاى خانوادگى و تربيت اولاد، دهن كجى به قوانين خلقت است، از اين رو از امام هـادى للّه نقل شده است كه انگشترى نقره اى را بانگين فيروزه تهيه كنيد و بر روى آن بنويسيد رب لاتذرنى فردا وانت خيرالوارثين، پروردگارا مرا تنها مگذار.
تو بهترين وارثانى.
اين جمله قسمتى از آيه 89 سوره انبيا درقرآن كريم است واز زبان يكى از پيامبران (حضرت زكريا) نقل شده است و به خوبى ثابت مى كند كه سعادت خانواده، با وجود فرزند بهتر تامين مى شود.
وجود فرزند، ضامن كوشش و تلاش انسان است.
اگـر فرزند نباشد، انسان ـبه خصوص در اواخر عمرـبه چه اميدى به كوشش و تلاش بپردازد؟ چرا زحـمـت بـكشدورنج برد و خواب خوش و شيرين را برخود حرام سازد؟براى رفاه فرزندان است كه انسان تا آخرين نفس، كار مى كند و به عمران و آبادى و ترقى مملكت كمك مى كند.
اگـر فرزند و علاقه سرشار والدين به او نبود، اين همه كوشش هاى پى گير و خستگى ناپذير معنى نداشت.
ديـن كـه بـا نـاموس خلقت و سرشت آدمى هماهنگى كامل دارد، بر همين موضوع تاكيد كرده و محبت به فرزند را يكى از كارهاى پسنديده اعلام داشته است.
على (ع) فرمود: كسى كه فرزند خود را ببوسد، براى او پاداشى نيكوست.
برنامه دين به اين منظور تنظيم شده است كه انسان با خداوند بزرگ، رابطه بندگى داشته باشد و آنـى ازياد او غافل نشود، ولى اجراى اين برنامه، تنهابه تسبيح و سجاده و دلق نيست، بلكه خدمت به خلق نيز قسمتى از اين برنامه را تشكيل مى دهد.
ايـن جـاسـت كـه مـى بينيم از نظر آيين اسلام، محبت به فرزند و كوشش و كار براى رفاه خانواده خدمت ونوازش، از اهم كارهاى دينى به شمارآمده است.
پـيـامـبر بزرگ اسلامر فرمود: كسى كه به بازار برود و هديه اى خريدارى كند و براى خانواده خود ببرد، مانند كسى است كه براى گروهى نيازمندصدقه اى برده باشد.
او بايد در موقع هديه، دختران را بر پسران مقدم دارد، زيرا كسى كه دخترى را شادگرداند گويى يكى از اولاد حضرت اسماعيل را از بردگى آزادساخته است.
بـرنـامـه فرزند دارى كه لازمه حيات و سعادت است، هنگامى تكميل مى شود كه انسان، فرزندان خـود را بـى دريغ از محبت و احسان خود، برخوردارگرداند و از اعمال تبعيض و تخلف از وظايف انسانى خوددارى كند.
پـيـامـبـربـزرگ اسـلامـرفـرمـود: در نـيـكـى و مـحـبت، ميان فرزندانتان به عدالت رفتاركنيد، همان طورى كه دوست مى داريد كه آنها نيز ـپس ازبزرگ شدن ـدرباره شما به عدالت رفتاركنند.
-------------------------
دکتر احمد بهشتي