هماهنگى نيروها

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

از آموزش و پرورش چه مى خواهيم؟
از خانه اى غريو شادى برخاست، دوستان و خويشاوندان به فراخور حال خويش، هديه هايى تقديم كـردنـد، تـبـريك گفتند و در مراسم جشن، شركت جستند، زيرا نخستين كودك خانواده پس از روزها و ماه ها انتظار، قدم به عرصه زندگى گذاشته بود.
آرى آقـا و بـانو، سرانجام پدر و مادر شدند و به دنبال آن، وظايف خطيرى در زندگى پيدا كردند، وظـايـفـى كـه بـه سـرنـوشـت، سـعـادت و شـخـصـيت يك انسان بستگى دارد، انسانى ناتوان و نيازمندبه پرستار مهربان و فداكار، ولى دوست داشتنى، نور چشمى و جگر گوشه اى با يك سلسله استعدادهاى مختلف به دنيا آمده، به زندگى پدر و مادر رونقى تازه و صفا و گرمى بخشيده است و ساعتها والدين خود را سرگرم و مشغول مى سازد.
از هـمـين جا طرح آينده يك كودك ريخته مى شود، آموزش و پرورش او آغاز مى گردد، تجربه ها مـى انـدوزد، تـجـربـه هـايـى بـسيار ساده و سطحى، يادمى گيرد كه پستان مادر را بمكد، هنگام گرسنگى با ناله و گريه، توجه مادر را به خويش جلب كند، از ديدن قيافه هاى آشنا لبخند بزند، از ديدن قيافه هاى ناآشنا گريه كند، كم كم صدا و قيافه مادر را تشخيص دهد و.
سال هاى اول زندگى سپرى مى شود.
طـفـلك زبان بازكرده، حرف مى زند، راه مى رود، اسباب بازى را مال خود مى داند، به كسى اجازه دسـت زدن به آنهارا نمى دهد، غير از پدر و مادر، باعده اى ديگر هم آشنا مى شود، دلش مى خواهد به گردش و تفريح رود و گاه گاهى با پدر و مادر، همكارى نمايد، ولى هنوز هم وابسته ونيازمند است، آموزش و پرورش مى خواهد، تا بتواند انسانى مستقل، تكامل يافته، اجتماعى و داراى صفات و مـلـكـات نـيكو شود، هنوز احتياج به يك مربى لايق داردكه از ميان استعدادها و توانش هاى ضد و نـقـيـض، تـنـهـا اسـتـعـدادهـا و تـوانـش هـاى خـوب او را بـه ثـمر برساند و بقيه را ريشه كن و يادست كم ضعيف سازد.
مـربى هركس كه باشد، پدر و مادر، معلم يا ديگرى، موظف است قدم به قدم، طفل را دنبال كند و او را در شـاهـراه ترقى و تكامل وشكفته شدن غنچه استعدادهاى نيكو يارى دهد، تا آن جا كه بى نياز شـودو در كوره زندگى به صورت فولادى آبديده درآيد، شلاق عادات وسنن زشت، روح و ذهنش رامـكـدر نـسازد، راه و رسم زندگى را خوب بداند، خوب كار كند، خوب استراحت كند، بهداشت جسمى و روحى را رعايت كند، خوب معاشرت نمايد، خوب فكر كند، دچار كشمكش روانى نگردد، وظـايف فردى، اجتماعى، دينى و دنيوى را به نحو شايسته اى انجام دهد، احساس ضعف و حقارت، مـانـنـد مـيكرب يا ويروس سرطان، او را شكنجه ندهد، محيط خود را بشناسد، اطلاعات كافى و تجربيات لازم را بيندوزد، طرزاستفاده از منابع طبيعى و زندگى را بداند، براى جامعه و خانواده عـضـوى مـفـيـد بـاشد، با زيباييهاى طبيعت آشنا باشد، داراى فكر ابداعى و انتقادى وديد وسيع جهان بينى باشد وب، اين است آنچه ما از آموزش و پرورش مى خواهيم و دانشمندان اين فن، پس از بررسى هاى زياد، آن را جسته، راه هايى براى رسيدن به آن را نشان داده اند.
ژان ژاك روسو معتقد بود كه: اميل (1) بايد مكتشف و يا مخترع شود و هرگز نبايد تقليد كند، بـايـد اسـتعدادها و قواى مكنونه او بيدار شود و نبايدوى متكى به حافظه و يا انباركردن معلومات به شكل محفوظات در ذهن خود بشود.
بايد حس اعتماد به نفس داشته باشد.
متكى به قواى خود بوده، از اتكاى به ديگران دورى جويد.(2)
با خويشتن آشتى كنيم.
براى تامين هدف آموزش و پرورش، در درجه اول، مربى بايد با خود آشتى كند.
اصولا ميان طرز فكر، رفتار و گفتار او نبايد ضديت و تناقضى باشد.
او بـايد بدون اين كه چيزى را تحميل كند و با اعمال زور كودك را به انجام آن وادارنمايد، در صدد اصلاح خويش برآيد و از اين راه اعتماد او رابه خود جلب نمايد، حس احترام او را برانگيزد و خود را در نظر او محبوب و دوست داشتنى جلوه گر سازد.
ايـن جـاست كه به آسانى نتيجه مطلوب گرفته مى شود و گام هاى سريع در راه رسيدن به هدف، برداشته مى شود، آرى:
درس معلم ار بود زمزمه محبتى ــــــ جمعه به مكتب آورد طفل گريزپاى را.
قـرآن كريم اين حقيقت را در چهارده قرن پيش، چنين بيان كرده است: اتامرونالناسبالبر وتنسون انـفسكم، آيا مردم را به نيكى امر مى كنيد و خويشتن رااز ياد مى بريد؟(3) راستى آيا هرگز فكر كـرده ايـد كـه ضديت و تناقض ميان انديشه، گفتار و رفتار مربى، بيش از هرچيز براى فردى كه تحت تربيت است، ناگوار است؟ آيا مى دانيد كه او با مشاهده چنين وضع ناگوارى، سخت گيج و سرگردان مى شود، اعتماد و ايمانش از وى سلب مى گردد وبه تدريج در صدد پيدا كردن بهانه و عـذرتـراشى براى شانه خالى كردن از زيربار وظايف و تكاليف برمى آيد و اين خوى زشت را در تمام مراحل ودوران زندگى پى مى گيرد و زيانهايى غير قابل بخشش و جبران ناپذير به اجتماع و خود وارد مـى كند و بيمارى او همچون بيمارى هاى اپيدميك به ديگران نيز سرايت مى نمايد؟ به عقيده مـا ايـن بـى بـنـد و بـارى هـا، لااباليگرى ها، افراط و تفريطها، وظيفه نشناسى ها، رشوه خوارى ها، حق كشى ها، جنايت ها، دزدى ها، قتل وغارت ها و در نهايت، تمام كارهاى خلاف انسانيت، غالبا ناشى از ايـن اسـت كه اشخاصى كه در حقيقت مورد توجه افراد تحت تربيت هستند و نقش مهمى را در تـشكيل شخصيت آنها دارند، هنوز خود بهره اى از كمال و آدميت نيافته اند و صفات زشت خود را دانسته ياندانسته به آنها منتقل مى كنند.
ايـن عـوامـل، يـكـى و دو تـا نيستند: پدر، مادر، همبازى، قهرمانان فيلم ها و داستان ها و رمان ها، سرشناسان جامعه، معلم، كتاب، مجله، راديو، تلويزيون، سينما، تئاتر و به طور كلى محيط زندگى، نيروها و عواملى هستند كه كودك از مكتبشان درس مى گيرد، اين جاست كه با كمال تاسف، بايد هـمـه گـناه ها رابه گردن محيط فاسد انداخت، افرادى كه در حقيقت داغ ننگ بر سيماى بشر هـسـتـنـد و بـا افـكـار منحط و پوسيده و رفتار زشت خود، بار غمى جانكاه بر دوش خردمندان و متفكران اجتماع مى گذارند.
اگـر ما مى توانستيم به آنهايى كه خوى و اخلاق خود را به ديگران منتقل مى كنند، به آنهايى كه نام مـعـلم، پدر، مادر، قهرمان وب روى خود گذاشته اند، نام راهنما مى داديم و به آنها مى فهمانديم كه پـيـش از ايـن كـه پدر، مادر، معلم، قهرمان وب باشند، راهنما و راهبر نوباوگان هستند و موظفند ـ اگرچه سعادت خودشان را هم نخواهندـ براى سعادت انسان هاى نيازمند و ناتوان، هرچه زودتر با خـويـشتن آشتى كنند و ميان گفتار، كردار و انديشه خود سازگارى وتوافق برقراركنند و به اين همه نگرانى ها و واكنش هاى ناگوار خاتمه بخشند، شايد به مقصود نزديك مى شديم و خواسته ها و ايدآل هاى ما به صورت آرزو باقى نمى ماند.
ولى هيهات! اصول و روش ها.
بـه همان نسبت كه در فلسفه، مكاتب مختلفى به وجود آمده است، در فلسفه آموزش و پرورش نيز مكاتب مختلفى وجود دارد.
پيروان مكاتب مختلف فلسفى در آموزش و پرورش به تناسب مكتب فلسفى خود، داراى خط مشى و روش خاصى هستند: از نظر طرفداران فلسفه طبيعى،(4) خود كودك و اعمال مكانيكى او، از نـظـر طـرفـداران اصـالت روح يا ذهن گرايان،(5) فعاليت هاى روحى، فكرى و معنوى او، از نـظـرطرفداران ثنويت،(6) روح و جسم او، از نظر طرفداران اصالت عمل،(7) تجربيات او مورد نظر است.
شكاكان (8) هم خود را بى اطلاع از رموز تربيت مى دانند.
علماى آموزش و پرورش، هريك پيرو يكى از اين مكتب ها بوده، به تناسب آن، اصول و روش هايى را پيشنهاد كرده اند.
نـكـتـه اى كه در اين جا بايد مورد توجه واقع شود اين است كه اگر بنا باشد انرژى هايى كه در راه آموزش و پرورش طفل به هدر مى رود و نيروهايى كه صرف مى شود، هركدام خط سيرى جداگانه داشـتـه بـاشـد و بـر خـلاف يـكـديگر كوشش كنند، طفل دچار نگرانى و حيرت مى شود و نتيجه مـطلوب گرفته نمى شود، مثلا اگر مادرى فرزند خود را از برف بازى منع كند و طفل هم اطاعت نمايد، ولى در محيط مدرسه، برف بازى يكى از سرگرمى هاى زنگ تفريح باشد و كودكان با شوق و رغبت، بدون هيچ مانعى برف بازى كنند، نتيجه چه خواهدشد؟ نتيجه اين مى شود كه شخصيت مادر در نظرطفل كوچك شود، ديگر ارزش گفته هاى او نيزاز بين برود و سرپيچى از دستور مادر براى طفل امرى عادى و خالى از اشكال شود.
پـس بـايد روش خانه و مدرسه به طور كامل با يكديگر هماهنگ باشند و هردو يك هدف را تعقيب كنند.
مـعـلـمـان و دسـتـگـاه هاى مختلف تربيتى بدون اين كه نيروى ابتكار خود را از دست دهند، بايد روش هاى خود را هماهنگ سازند و هدف واحدى را ـكه عبارت از تكامل و ترقى افراد تحت تربيت است ـ تعقيب نمايند.
اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه طبق آنچه گفته شد، كودك نوزاد، داراى استعدادهاى مختلف است، حتى به يك موضوع در همه حال يك واكنش از خود نشان نمى دهد.
تـمام نيروهايى كه در كار آموزش و پرورش او هستند، بايد سعى كنند كه ميان نيروهاى باطنى او نيز هماهنگى برقرار سازند.
ايـن جـاسـت كه در نتيجه هماهنگى ميان گفتار، كردار و انديشه هر مربى، هماهنگى روش ها و نيروهاى مختلف كه دست اندركار تربيت طفل هستندو برقرارى هماهنگى ميان نيروهاى درونى طفل، هدف آموزش و پرورش به معناى واقعى تامين مى شود و نتيجه آن ـ كه عبارت از اصلاح فرد وجامعه است ـ به طور قطع تامين خواهد شد.
اميدواريم با توجه به نكاتى كه گوشزد شد و مى شود، بتوانيم تحولى تازه در آموزش و پرورش نسل آينده به وجودآوريم و اصالت مذهبى و ملى خودرا در برابر سيل بنيان كن مفاسد تمدن غرب حفظ كنيم.
بـر هـر فردى لازم است احساس مسئوليت كند، تصميم بگيرد و كوشش پى گيرى را در راه رفع اشكالات آموزش و پرورش، به كار اندازد ومسئوليت ها را به گردن ديگران نيندازد.
بـايـد تـوجـه داشـتـه بـاشيم كه: توافق محيط اجتماعى با ضروريات تعليم و تربيت، در وهله اول مـسـتـلـزم تصفيه پردامنه اى است: ب دير زمانى است كه مصرف گوشت چهار پايان مبتلا به سل و سـيـاه زخـم و مشمشه قدغن شده است، امروز نيز بايد طبقه جوان عليه بيمارى هاى روانى كه از فيلم ها ومجلات سرچشمه مى گيرد، محافظت شوند.
وقتى اين تصفيه انجام شد بايد به تعليم پدران و مادران و معلمان پرداخت.
معلمان و پدران و مادران عموما حسن نظر دارند، ولى اغلب به علت جهل خود، خطا مى كنند.
بـايـد از هـم اكـنـون پدران و مادران آينده را از يك طرف و معلمان فردا را از طرف ديگر، با روش صحيح زندگى و تربيت كودك آشنا كرد.
پـرورش گـوسـفـندان و پرندگان از تربيت فرزندان آدمى خيلى آسان تر است، مع هذا كسى كه مى خواهد به پرورش چهارپايان بپردازد، بايد مدتى رادر يك قريه يا يك آموزشگاه كشاورزى تعليم بگيرد و هيچ فردعاقلى با مطالعه مجلات و كتاب حساب يا فلسفه، خود را آماده اين كار نمى كند، باوجود اين برخى دختران جوان امروز (مادران فردا) به اين نقيصه مبتلايند، زيرا آنان چيزى خارج از بـرنـامـه درسـى نـمـى دانـند و با جهل كامل ازوظايف همسرى و مادرى، به آستانه زناشويى پا مى گذارند.(9)
------------------------------
1-ركك: آلكسيس كارل، راه و رسم زندگى، ص 165و166.
2-يك روان شناس روسى طبق محاسبه اى، تعداد اين عوامل را در هر لحظه تا 36000مى رساند.
3-جـان ديـوئى، مـقـدمـه اى بـر فلسفه آموزش و پرورش، ترجمه 1ك ح ك آريان پور، انتشارات كتابفروشى تهران، تهران1341، ص 59.
4-ص 423.
5-بحار الانوار، ج23، ص 114.
6-همان جا.
7-همان، ص 113.
8-صـاحب قابوسنامه ككيكاوس ابن اسكندر، ملقب به عنصر المعالى كاز خاندان زياراست كه در گرگان و طبرستان سلطنت داشتند.
9-نقل از تاريخ فرهنگ ايران.
------------------------
دکتر احمد بهشتي

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page