شعر: دو دست عشق

(زمان خواندن: 1 دقیقه)

دلم هوس كند از مدحت یكی سردار

دو دست عشق به مدحش كند ز طبع مهار

شمارم ازو صفاتش یگان یگان گویم

به عقل ناقص و فهم قصیر و طبع فتار

اگر چه منقبتش اظهر من ا لشمس است

نعات وی شده مشهور بین خرد و كبار

و لیك فیض وصافش چو بوی مشك و عبیر

زیاد گردد چندانكه می كنی تكرار

شهی كه صولت حیدر ز جبهه ات ظاهر

نمود هیبت اژدر ز نعره ات اظهار

توئی كه اسم تو مرسوم در حجاز و هوازن

توئی كه نام تو معروف در بلاد و دیار

نهنگ بحر بلائی و ببر دشت غزائی

بطل كشی و مبارز فكن هژبر آثار

فراز نعره ات ار بگذرد ز دشت و جبل

فغان ز دیو و دد ید نوا ز كوه و مغار

توئی دلاور نا می سقی تشنه لبان

بروز طف حسین را بدی مشیر و مشار

ز بس وفا و كمالات و فضل مدغم توست

ترا بخواند ابواالفضل مؤمن  و كفار

--------------------------------------
شعری از حاج ملا آقاجان زنجانی