رجعت امامان نور

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

رجـعـت امـامـان اهـل بـيـت عـليـهـم السـلام هم در قرآن شريف آمده است و هم در روايات و هم در زيارتها:
الف: در قرآن:
براى نمونه در قرآن كريم از جمله اين آيه شريفه است كه مى فرمايد:
ان الذين فرض عيك القرآن لرداك الى معاد ...(1)
يعنى: آن كسى كه قرآن را بر تو فرود فرستاد به يقين تو را به وعده گاهت باز مى گرداند ...
امام سجاد عليه السلام در تاءويل اين آيه شريفه مى فرمايد:
يرجع اليكم نبيكم و اميرالمؤمنين و الائمة.(2)
يعنى: پيامبر شما و امير مؤمنان و امامان اهل بيت در عصر ظهور به دنيا باز مى گردند.
ب: نمونه هايى از روايات:
1ـ امام صادق عليه السلام فرمود:
اول من تنشق الارض عنه و يرجع الى الدنيا: الحسين بن على عليه السلام.(3)
يعنى: نخستين كسى كه با شكافته شدن زمين پس از قيامت حضرت مهدى عليه السلام به دنيا باز مى گردد حضرت حسين عليه السلام است.
2ـ و فـرمود (نخستين كسى كه در جريان رجعت به دنيا باز مى گردد حضرت حسين عليه السلام است، او در دنيا روزگارى طولانى زندگى مى كند ...)(4)
3ـ از آن حضرت سؤال شد كه:
(احق هى؟
فقال: نعم!
فسئل: من اول من يجرج؟
قال عليه السلام: ... الحسين عليه السلام ... يخرج على اثر القائم.
يعنى: ((5) (آيا رجعت واقعيت دارد؟)
فرمود: (آرى!)
پرسيدند: (چه كسى نخستين رجعت كننده به خواست خدا خواهد بود؟)
فرمود: حسين عليه السلام پس از ظهور قائم رجعت مى كند.
4ـ و فرمود:
... و يـقـبل الحسين عليه السلام ... فيدفع اليه القائم عليه السلام الخاتم، فيكون الحسين هو الذى يلى غسله و كفنه و حنوطه و يواريه فى حفرته.(6)
يـعـنـى: حـسـيـن عليه السلام به اراده حكيمانه خدا به دنيا باز مى گردد و حضرت مهدى عليه السلام خاتم سليمان را به همراه زمام امور جامعه به او مى سپارد و او كسى است كه قـائم را پـس از يـك زنـدگـى طـولانـى و شـكـوهـبـار و پـربـركـت كـه از دنـيـا مـى رود، غسل مى دهد و به خاك مى سپارد.
5ـ و نـيـز تـاءويـل آيـه شـريـفـه قـرآن (ثـم رددنا لكم الكرة عليهم.)(7) مى فرمايد:
... خروج الحسين فى سبعين من اصحابه، عليهم البيض لمذهبة ... يؤدون الى الناس: ان هـذا الحـسين قد خرج فى اصحابه، حتى لا يشك المؤمنون فيه ... و الحجة القائم بين اظـهـرهـم، فـاذا اسـتـقـرت المـعـرفـة فى قلوب المؤمنين انه الحسين، جاء الحجة الموت، فـيـكـون الذى يـغـسـله و يكفنه و يحنطه و يلحده فى حفرته: الحسين بن على و لايلى امر الوصى الا الوصى.(8)
يعنى: حسين عليه السلام با حدو هفتاد نفر از ياران خويش به خواست خدا به دنيا باز مى گردند. بر اندامشان لباسهاى درخشنده و آراسته و پرارزشى است و به مردم ندا داده مى شـود كـه: (هـان اى مـردم! اين حسين عليه السلام است كه به دنيا باز گشته است تا مؤمنان در مورد وجود گرانمايه اش در دنيا ترديد به خود راه ندهند ...
و در هـمانحال حضرت مهدى عليه السلام نيز در ميان ياران حسين و مردم است. آگاه هنگامى كـه عـرفـا و ايمان مردم نسبت به رجعت حضرت حسين عليه السلام استوار گرديد، پايان زنـدگـى امـام مـهـدى عـليـه السـلام فـرا مـى رسـد. و حـسن عليه السلام امور مربوط به غـسـل و نـمـاز و بـه خـاكـسـپارى پيكر پاكش را به عهد مى گيرد. چرا كه پيكر مطهر امام مـعـصـوم عـليـه السـلام را، تـنـهـا هـمـانـنـد او بـايـد غسل و كفن كند و بر پيكر او نماز بگذارد و او را به خاك سپارد.
اين بود پرتويى از روايات رسيده در اين مورد.
ج: فرازهايى از زيارت نامه ها:
زيـارت نـامه هاى رسيده از جنب امامان راستين، نيز مساءله رجعت را بطور صريح بيان مى كنند، براى نمونه:
1ـ در زيـارت جـامعه كبيره كه از امام هادى عليه السلام رسيده است و بوسيله آن مى توان هر كدام از امامان معصوم عليه السلام را زيارت كرد، آمده است كه:
مؤمن بايابكم، مصدق برجعتكم، منتظر لامركم، مرتقب لدولتكم ...(9)
يـعـنى: من با بازگشت شما به زندگى اين جهان (پس از ظهور قائم) ايمان دارم. رجعت شما را تصديق مى كنم و در انتظار فرمان و حكومت و دولت شما هستم ...
2ـ در زيارت امام مهدى عليه السلام آمده است كه:
( ... و ان رجعتكم حق لاريب فيها ...)(10)
يعنى: ... رجعت شما واقعيتى است كه در آن ترديد راه ندارد.
3ـ و پس از زيارت هر امام معصوم به اين جملات مى رسيم كه:
... و حـشـرنى الله فى زمرتكم ... و مكننى فى دولتكم و احيانى فى رجعتكم و ملكنى فى ايامكم ...(11)
يـعنى: خداوند مرا در گروه شما محشور سازد و در دولت شما به من تمكن و اقتدار بخشد و در رجعت شما زندگى مجدد ارزانى دارد و در روزگار پرافتخار حاكميت عادلانه شما مرا بر سرنوشت خويش حاكم سازد.
ايـن بـحـث فـشرده اى مساءله (رجعت) روشن شد كه امام مهدى عليه السلام تدبير امور جـامـعـه را پـس از قـيـام و اصـلاح زمـيـن و زمـان و سـرشـار سـاخـتـن جـهـان از عـدل و داد هـمچنان به كف خواهد داشت تا حضرت حسين عليه السلام رجعت نمايد و زمام امور را به كف باكفايت او بسپارد.
بـه هـر حـال بحث از رجعت، يك بحث طولانى است و برخى از علماى ما در مورد آن كتابهاى مستقلى نوشته اند كه ما براى رعايت اسلوب كتاب، فشرده اى از آن را گزارش كرديم.
------------------------------------------
1-سوره قصص، آيه 58.
2-تـفـسـيـر بـرهـان، ج 3، ص 239، ح 2، ذيل آيه شريفه و بحارالانوار، ج 53، ص 32.
3-بحارالانوار، ج 53، ص 39 و مختصر بصائر الدرجات، 24.
4-بحارالانوار، ج 53، ص 63، ح 54 و مختصر بصائر الدرجات، ص 18.
5-بحارالانوار، ج 53، ص 39.
6-بحارالانوار، ج 53، ص 103 و مختصر بصائر الدرجات، ص 48.
7-سوره اسراء، آيه 6.
8-تـفـسـيـر بـرهـان، ج 2 ص 406، ح 1 و كـافـى، ج 8 ص 206، ح 250 و بحارالانوار، ج 51، ص 56.
9-بحارالانوار، ج 102، ص 131.
10-بحارالانوار، ج 53، ص 472 و ج 94، ص 3.
11-بحارالانوار، ج 53، ص 92.
--------------------------------------
آيت الله سيد محمد كاظم قزوينى