اقامه نماز عيد

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

در يكى از اعياد اسلامى مانند عيد فطر يا عيد قربان، مامون براى امام پيام فرستاد كه امامت نماز عيد را بپذيرد و نماز را برگزار فرمايد. امام پاسخ داد: تو شرايطى كه ميان من و توست مى دانى، مرا از اقامه ى نماز معذور دار.
مامون گفت: منظورم از اين كار آنست كه مردم مطمئن شوند و نيز فضيلت تو را بشناسند!
فرستاده چند بار ميان مامون و امام رفت و آمد كرد، و چون مامون بسيار اصرار ورزيد امام پاسخ داد: بيشتر دوست دارم مرا از اين كار معاف دارى، ولى اگر نمى پذيرى و ناچار بايد اين كار را انجام دهم، من براى اقامه ى نماز عيد مانند رسول خدا صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان على عليه السلام بيرون خواهم آمد.
مامون پذيرفت و گفت: هر طور مايل هستيد بيرون بياييد، و دستور داد فرماندهان و درباريان و عموم مردم بامداد عيد جلوى خانه ى امام حاضر شوند.
بامداد عيد پيش از طلوع آفتاب كوچه ها و راهها از مردم مشتاق پر شد و حتى زنان و كودكان هم آمده بودند و بيرون آمدن امام را انتظار مى بردند. فرماندهان بهمراه سپاهيان، سوار بر مركبهاى خود جلوى منزل امام ايستاده بودند، آفتاب سر زد، امام غسل كرد و لباس پوشيد و عمامه يى سپيد كه از پنبه بافته شده بود بر سر نهاد، و يك سر عمامه را بر سينه و سر ديگر را از پس پشت بر كتف افكند، خود را معطر ساخت و عصا در دست گرفت، و به همراهان خويش فرمود: آنچه انجام مى دهم انجام دهيد.
آنگاه پاى برهنه در حاليكه شلوار و نيز دامن لباس را تا نيمه ساق پا بالا آورده بود. براه افتاد، پس از چند گام سر به سوى آسمان بلند كرد و تكبير گفت، همراهانش به تكبير او تكبير گفتند ...امام به در سراى رسيد و ايستاد.
فرماندهان و سپاهيان چون امام را چنان ديدند از مركبها بر زمين جستند و پاپوشها از پاى در آوردند و پا برهنه بر خاك ايستادند.
امام بر در سراى تكبير گفت و انبوه مردم با او تكبير گفتند، صحنه چنان شور و عظمتى داشت كه گويى آسمان و زمين با او تكبير مى گويند، شهر مرو را سراسر گريه و فرياد فرا گرفت. "فضل بن سهل "چون اوضاع را چنين ديد به مامون خبر برد و گفت: اى امير! اگر"رضا"بدينگونه به مصلاى نماز برسد فتنه و آشوب مى شود و ما همه بر جان خويش بيمناكيم، به او پيام بفرست كه باز گردد.
مامون به امام پيام داد: ما شما را به زحمت انداختيم و دوست نداريم به شما زحمت و رنجى برسد، شما باز گرديد و با مردم همان كسى كه قبلا نماز مى خواند نماز را برگزار نمايد.
امام دستور داد كفش او را بياورند، و پوشيد و سوار شد و به خانه بازگشت. (1) و مردم بر نفاق و عوامفريبى مامون پى بردند و دريافتند آنچه در مورد امام ابراز مى دارد تظاهر است، و هدفى جز رسيدن به اغراض سياسى خود ندارد ...
--------------------------------------------
1-ارشاد مفيد ص 214- 213- عيون اخبار ج 2 ص 149- 148
----------------------------------------
هيئت تحريريه موسسه اصول دين