امام در زمان هارون

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

امام رضا عليه السلام پس از شهادت امام كاظم، امامت و دعوت خود را آشكار ساخت و بى پروا به رهبرى امت پرداخت. جو سياسى جامعه در زمان هارون چنان خفقان آور بود كه حتى برخى از صميمى ترين ياران امام از اين صراحت و بى پروائى او بر جانش بيمناك بودند.
"صفوان بن يحيى "مى گويد: امام رضا عليه السلام پس از رحلت پدرش سخنانى فرمود كه ما بر جانش ترسيديم و به او عرض كرديم: مطلبى بزرگ را آشكار كرده يى، ما بر تو از اين طاغوت (هارون) بيمناكيم.
فرمود: "هر چه مى خواهد تلاش كند، راهى بر من ندارد" (1)
"محمد بن سنان "مى گويد در روزگار هارون به امام رضا عليه السلام عرض كردم: شما خود را به اين امر-امامت-مشهور ساخته ايد و جاى پدر نشسته ايد، در حاليكه ازشمشير هارون خون مى چكد!
فرمود: آنچه مرا بر اين كار بى پروا ساخته سخن پيامبر است كه فرمود: "اگر ابو جهل يك مو از سر من كم كرد گواه باشيد كه من پيامبر نيستم "و من مى گويم "اگر هارون يك مو از سر من كم كرد گواه باشيد كه من امام نيستم " (2)
و همچنان شد كه امام مى فرمود زيرا هارون هرگز فرصت نيافت خطرى متوجه امام سازد، و بالاخره به جهت اغتشاشاتى كه در شرق ايران رخ داده بود، هارون مجبور شد خود با سپاهيانش به سوى خراسان برود و در راه بيمار شد، و در 193 هجرى در طوس مرگش فرا رسيد، و اسلام و مسلمين از وجود پليدش ايمن شدند.
--------------------------------------------
1-كافى ج 1 ص 487
2-كافى ج 8 ص 257
----------------------------------------
هيئت تحريريه موسسه اصول دين