ابن قيم جوزى

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

ايـشـان در كـتـاب خـود بـنـام المـنـار المـنـيـف فـى الصـحـيـح والضـعـيـف پـس از نقل تعدادى از روايات مربوط به مهدى منتظر(ع) مى گويد:
((ايـن روايـات بـر چـهـارگـونـه اسـت: صـحـيـح، حـسن (1)، غريب (2)، موضوع (3)، و مردم در مورد مهدى (ع) داراى چهار ديدگاه متفاوت مى باشند: نخستين ديـدگـاه: ايـنـكه عيسى بن مريم در حقيقت همان مهدى است و طرفداران اين گفته به روايت مـحـمـد بـن خـالد جـنـدى ((لا مـهـدى الاعـيـسـى)) كـه قـبـلا گـذشـت اسـتـدلال كـرده اند و ما چگونگى آن را بيان كرده و گفتيم درست نيست و اگر درست باشد دليـلى بـر ايـن امـر نـخـواهد بود زيرا عيسى (ع) بزرگترين مهدى بين پيامبر(ص) تا قيامت است.))
ديـدگـاه دوم: ايـنـكـه مـهـدى هـمـان مهدى خليفه عباسى است كه به خلافت رسيد و حكومتش منقرض شد، پيروان اين گفته به روايت احمد در مسند استناد مى كنند.
((وقـتـى درفش هاى سياه را مشاهده كرديد از سوى خراسان روى آوردند به سوى آنها بـشـتـابـيـد اگـر چـه بـا خـزيـدن روى برف باشد زيرا مهدى خليفه خدا در ميان آنهاست))
... و در سنن ابن ماجه از عبدالله بن مسعود نقل شده كه گفت:
((زمـانـى مـا نـزد پـيـامـبر(ص) بوديم كه جوانانى از بنى هاشم وارد شدند، همينكه پـيـامـبـر آنها را ديدند اشك از چشمانشان جارى و رنگ شان دگرگون شد عرض كردم: ما پيوسته حالتى را در سيماى شما مى بينيم كه آنرا دوست نداريم! فرمود: خداوند براى مـا اهـل بـيـت آخـرت را بـر دنـيا برگزيده است. و البته بزودى گرفتار بلا و مصيبت و آوارگـى خـواهـنـد شـد تـا آنـكـه قومى از مشرق بيايد در حاليكه درفش هاى سياه با خود دارند حق را مطالبه كنند و به آنها داده نشود، آنگاه به نبرد و مبارزه بپردازند تا پيروز شـونـد در ايـن وقـت خـواسـتـه آنان را عملى كنند ولى آنها نمى پذيرند تا آنكه درفش را بـدسـت مـردى از خـانـدان مـن بـسـپـارنـد و او زمـيـن را پـر از عدل و داد كند. آنگونه كه قبلا از ظلم و ستم پر شده بود پس هر كسى آن زمان را دريابد بايد به نزد ايشان بشتابد گر چه با خزيدن روى برف باشد.))
((... ايـن مـورد و مـورد قـبلى اگر صحيح باشد. در آن دليلى وجود ندارد بر اينكه مهدى خليفه عباسى همان مهدى است كه در آخر زمان ظهور مى كند بلكه مى توان گفت وى به آن نام سزاوارتر از مهدى عباسى بود.
... امـا مـهـدى (ع) هـمـواره در جـهـت خـيـر و هـدايـت بـوده و نـقـطـه مـقـابـل مـانـنـد دجـال كـه پـيـوسـتـه در جـهـت شـر و گـمـراهـى اسـت. و هـمـانـگـونـه كـه قـبـل از دجـال بـزرگ كـه داراى كـارهـاى خـارق العـاده است دجالهاى دروغين ظاهر مى شوند همينطور پيش از مهدى موعود(ع) نيز مهدى هاى هدايتگر و صالح ظاهر مى شوند.
ديـدگـاه سـوم: ايـنكه وى مردى از خاندان پيامبر(ص) و از فرزندان حسن بن على در آخر زمـان اسـت وقـتـى كـه زمـين آكنده از ظلم و جور شده باشد ظهور مى كند و آن را سرشار از عـدل و داد مـى گـردانـد و بـيـشـتـر روايـات بـر ايـن قـول دلالت دارد و ايـنـكـه آن بـزرگوار از فرزندان حسن خواهد بود خود سرى لطيف است زيـرا حـسن (ع) كه براى خدا دست از خلافت برداشت خداوند از فرزندان وى كسى را به حق، خليفه مى گرداند كه زمين را از عدالت مالامال سازد و اين است سنت خداوند كه در ميان بـنـدگانش هر كس به خاطر او چيزى را ترك كند خداوند به او يا فرزندانش بهتر از آن را عطا مى فرمايد...))(4).. تا آخر.
-----------------------
1-روايـتـى است كه بواسطه راوى شيعه و مورد ستايش با قطع نظر از عدالت او، سند آن روايت به معصوم (ع) برسد.
2-روايتى است كه آنرا فقط يك راوى نقل كند و به آن (شاذ) نيز مى گويند.
3-روايتى است ساختگى و جعلى، و معناى روايت صحيح قبلا گذشت.
4-الامام المهدى عند اهل السنه ج 1 ص 289.
------------------
على كورانى