راه يافتن به جهان آخرت و بهشت

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

از برجسته ترين حركت هايى كه در جهان ما در زمان و موقعيت خود و آنچه در آن است خواهد داشـت، حـركـت از جهان ماده به سوى جهان غيب و يا برعكس خواهد بود كه قرآن و اسلام از آن پرده برمى دارد و در اهميت دادن به اين امر و هماهنگى با آن تاءكيد مى ورزد و اين سير را بازگشت انسان به سوى خدا و ملاقات با او و يا رفتن به سوى ملاء اعلى و آخرت مى نامد.
و در سـطـحـى جـهـانـى، بدين جهت كه بين جهان ما و جهان گسترده غيب كه از ديد ما پنهان است، وحدت و يكپارچگى بوجود مى آيد، آنرا قيامت و رستاخيز ياد مى كند.
و نـقـطـه اوج ايـن حـركـت نسبت به انسان مرگ است كه از ديدگاه اسلام ورود به زندگى جـاودانـه و پـايـان نـاپذير و بسيار گسترده است نه فنا و نيستى كه گاهى تصور مى كنيم و اوج آن نسبت به جهان هستى قيامت است و يكسان بودن جهان ماده و غيب.
در قـرآن و سـنت آمده است كه رستاخيز و قيامت داراى مقدمات و نشانه هايى است پى در پى كـه در زمين و آسمان و جامعه بشرى پديد مى آيد و از برخى روايات استفاده مى شود كه حـكـومت مهدى (ع) از نشانه هاى قيامت است و آنچه جملگى بر آن اتفاق نظر دارند اين است كـه عـلامـت هـاى رسـتـاخيز پس از حكومت وى آغاز و آشكار مى گردد. اكنون ببينيم رستاخيز چگونه آغاز مى گردد؟
بنظر مى رسد كه راه يافتن به دنياهاى بالايى كه روايات، از آن سخن مى گويد و در زمـان حـضـرت مـهـدى (ع) انجام مى گيرد مقدمه اى بر راه يابى وسيع ترى به آخرت و بهشت است. بنابراين رواياتى كه درباره رجعت و بازگشت عده اى از پيامبران و امامان (ع) بـه زمـيـن و حكمرانى آنان بعد از مهدى (ع) سخن گفته و نيز آنچه را كه در آيات متعدد تـفـسـيـر بـه ((رجعت)) شده است، مراد از آن، همين مرحله است و اعتقاد به رجعت هر چند از ضـروريـات اسـلام و مـذهـب تـشـيـع نـيـسـت، يـعـنـى عـدم اعـتـقـاد بـه آن، انسان را از مذاهب اهـل بـيـت (ع) و از اسلام خارج نمى سازد، اما روايات مربوط به آن به حدى زياد و مورد وثوق است كه موجب اعتقاد به آن مى گردد.
طـبـق برخى از روايات، رجعت، پس از حكومت حضرت مهدى (ع) و يازده مهدى ديگر پس از آن حضرت، آغاز مى گردد چه اينكه امام صادق (ع) فرمود:
((هـمـانـا بـعـد از قـائم يـازده مـهـدى از فـرزنـدان حـسـيـن (ع) از مـا اهل بيت هستند))(1)
اينك به ذكر چند نمونه از روايات مربوط به رجعت بسنده مى كنيم:
امـام زيـن العـابـديـن (ع) در تـفـسـيـر ايـن آيـه ((آن خـدايـى كـه قرآن را بر تو فرض گردانيد، البته تو را به جايگاه خود بازگرداند)) فرمود:
((پيامبر شما به سوى تان رجعت نموده و باز مى گردد))(2)
ابوبصير گفت: امام باقر (ع) به من فرمود:
((مگر اهل عراق منكر رجعت هستند؟ گفتم: آرى فرمود: آيا قرآن نمى خوانند: و روزى كه از هر امت دسته اى را برانگيزيم))(3)
در روايـت ديـگـرى از امـام صـادق (ع) دربـاره آيـه يـاد شـده سـؤ ال كردند، حضرت فرمود:
((مـردم درباره آن چه مى گويند؟ عرض كردم آنها مى گويند آيه راجع به قيامت است فـرمـود: خـداونـد در روز قـيـامـت از هـر امـتـى دسـتـه را زنـده مـى گـردانـد و بـقـيه را به حـال خـود رهـا مـى سازد! اين آيه قطعا در مورد رجعت است و آيه مربوط به قيامت اين است: جملگى آنها را محشور گردانيم بى آنكه كسى را فرو گذاريم و...))(4)
زراره گـويـد: از امـام صـادق (ع) دربـاره امـور مـهـم رجـعـت و امثال آن پرسيدم حضرت فرمود:
((آنـچـه كـه از آن مـى پـرسـيـد هـنوز وقتش نرسيده است. ((بلكه آنها تكذيب كردند آنـچـه را كـه احـاطـه عـلمـى بـه آن نـداشـتـنـد و بـه تاءويل آن نرسيده اند.))(5)
بـرخـى روايات مى گويد: رجعت پيامبر (ص) بعد از رجعت امامان (ع) مى باشد و نخستين كـسـى كـه از آنـان بـه دنـيـا بـرمـى گـردد امـام حسين (ع) است، چنان كه امام صادق (ع) فرمود:
((نـخـسـتـيـن كسى كه به دنيا بازگشت مى كند حسين بن على (ع) است و آنقدر حكومت و فـرمـانـروائى مـى كـنـد كـه (در اثـر پـيـرى) مـوى ابرويش به روى چشمهايش فرو مى افتد))(6)
و در روايتى از آن حضرت نقل شده است كه فرمود:
((رجـعت امرى عمومى و همگانى نيست بلكه ويژه عده اى است، زيرا بازگشت نمى كنند (به دنيا) مگر مؤ منان راستين و خالص و يا كافران صد در صد مشرك.))(7)
-----------------------
1-غيبت طوسى ص 229.
2-بحار ج 53، ص 56.
3-بحار ج 53، ص 40.
4-بحار ج 53، ص 50.
5-بحار ج 53، ص 40.
6-بحار ج 53، ص 46.
7-بحار ج 53، ص 39.
------------------
على كورانى