بيوگرافى سفيانى

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

بين دانشمندان اسلامى اتفاق نظر است كه وجه تسميه او به سفيانى به خاطر نسبت داشتن بـا ابـوسـفيان است، چرا كه وى از تبار ابوسفيان بشمار مى آيد، همانگونه كه فرزند زن جـگـرخوار نيز مى باشد به علت نسبت وى با جده اش هند زن ابوسفيان كه در جنگ احد وقـتـى حـمـزه سـيـدالشـهـداء بـه شـهادت رسيد هند كوشيد تا جگر حمزه را از فرط كينه بدندان بكشد.
از اميرمؤمنان على (عليه السلام) نقل شده است كه فرمود:
((فرزند هند جگرخوار از وادى يابس (دره خشك) خروج مى كند. او مردى است چهارشانه و بـدقيافه، داراى سرى بزرگ، بر صورت او اثر آبله پيداست وقتى او را مى بينى پـنـدارى كـه يـك چـشـم دارد، نـامـش عـثـمـان و پـدرش ‍ عـيـيـنـه (عـنـبـسـه ـ نـسـخـه بدل) او از فرزندان ابوسفيان است وارد سرزمين قرار و معين (با آرامش و آبى گوارا) مى شود و بر بالاى منبر آنجا قرار مى گيرد.))(1)
مـيـان شـيـعـه معروف است كه او از اولاد عنبسه پسر ابوسفيان است و شايد از اين رو آن را عيينه دانسته اند كه كلمه عيينه در روايت با عنبسه اشتباه شده است. و در روايتى ديگر كه شـيـخ طـوسـى آن را روايـت كـرده اسـت وى را از فـرزنـدان عـتـبـه پـسر ابوسفيان ياد مى كند.(2) و فرزندان ابوسفيان پنج نفرند: عتبه، معاويه، يزيد، عنبسه و حنظله.
ولى در يـكى از نامه هاى اميرمؤ منان (عليه السلام) به معاويه، بطور صريح آمده است كه سفيانى از فرزندان معاويه است.
((اى معاويه، مردى از فرزندان تو، بدخوى و ملعون و سبك مغز و ستمكار و واژگون دل و سـخـتـگـيـر و عـصـبـانى است. خداوند رحمت و مهر را از قلب او برده است دائى هاى او هـمـچـون سگ خون آشام اند. گوئيا من، هم اينك او را مى بينم اگر مى خواستم او را نام مى بـردم و تـوصـيـف مـى كـردم كـه او پـسـرى چـنـد سـاله اسـت، لشـكـرى بـه سوى مدينه گسيل مى دارد. آنها وارد مدينه مى شوند و بيش از اندازه دست به كشتار و فحشاء مى زنند در ايـن حـال مـردى پـاك و پـرهـيـزكـار از آنـهـا فـرار مـى كـنـد، كـسـى كـه زمـيـن را از عـدل و داد سـرشار خواهد ساخت همانگونه كه از ظلم و ستم لبريز شده است و من نام او را مى دانم و مى دانم كه در آن روز چند سال دارد و نشانه اش چيست.))
از امام باقر (عليه السلام) نقل شده است كه فرمود:
((او از فرزندان خالد پسر يزيد پسر ابوسفيان است))(3)
و مـمـكـن اسـت جـدش عـنـبـسـه يـا عـتـبـه يـا عـيـيـنـه يـا يـزيـد از نسل معاويه پسر ابوسفيان باشد كه در اين صورت اشتباه، برطرف مى شود.
و مشهور نزد علماى سنت اين است كه نام وى عبدالله است و در نسخه خطى ابن حماد ص 74 نـامـش عـبـدالله پـسـر يـزيـد اسـت و نـيـز در روايـتـى از مـنـابع ما نام او عبدالله آمده است (4) ولى همچنانكه گفتيم، مشهور اين است كه نام او عثمان است.
-----------------------
1-بحار ج 52 ص 205.
2-بحار 52 ص 213.
3-نسخه خطى ابن حماد ص 75.
4-بحار ج 52 ص 208.
------------------
على كورانى