دوران تسلط بابليان

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

نـينوا پايتخت آشوريان، در سال 612 ق. م بدست مادها و بابليان (كلدانيها) سقوط كرد و آنـجـا را بـيـن خـود تـقـسـيـم نـمـودنـد، عـراق و سرزمين شام و فلسطين سهم بابليان و مـشـهـورتـريـن فـرمانرواى آنان، بخت النصر گرديد، كه وى براى به اطاعت در آوردن سـرزمـيـن شـام و فـلسـطـيـن دوبـار نـخـسـت سـال 597 و سـپـس بـه سـال 586 ق.م. دست به حمله زد، در نخستين هجوم قدس را محاصره و فتح كرده و خزينه هـاى قـصر فرمانروا را از آن خود نمود، و شمار زيادى از يهوديان از جمله سلطان يهو يا كـيـن و مـدافعان او را به اسارت در آورد، و صدقيا عموى يهو ياكين را بر بقيه يهوديان بـرگـمـاشـت و اسـيـران را در مـنـطـقـه نـيـبـور نـزديـك رود خـابـور در بابل اسكان داد.
و حمله دوم،در اثر كشمكش نفوذ،ميان بخت النصر و فرعون مصر خوفرا به وجود آمد به طورى كه فرعون به تحريك فرمانروايان شام و فلسطين، از جمله صدقيا فرمانرواى قـدس پـرداخته و وى راعليه بابليان، با خود هم پيمان ساخت كه آنان نيز پذيرفته و او حـمـله خـود را مـتـوجه منطقه كرد، اما بخت النصر با سرعت دست به هجومى ديگر زد كه مـنجر به شكست مصريان و تصرف تمام منطقه گرديد، و با ويران نمودن معبد آن را به آتش كشيده و خزينه هاى آن را به غارت بردند، و با خانه هاى بزرگان يهودى نيز چنين كـرده و قـريـب به 50 هزار تن از آنان را به اسارت گرفتند، فرزندان صدقيا را پيش روى وى سر بريده و سپس چشمهايش را از حدقه بيرون آوردند و او را در بند كشيده همراه با اسيران بردند، و بدين گونه كشور يهودا را منقرض ساخت.(1)
-----------------------
1-كتاب دوم فرمانروايان، باب 24: 17 ـ 20 و 25 و كتاب دوم اخبار، باب 36: 11 ـ 21 و كتاب ارميا،باب 39: 1 ـ 4.
------------------
على كورانى