وعده خداوند نسبت به تسلط و چيرگى بر يهوديان

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

خداوند متعال در قران كريم مى فرمايد:
((پـروردگـار تـو اعـلام مى دارد،كسانى را بر يهوديان چيره خواهد كرد كه تا روز قـيـامـت،آنـان را مـجـازات و شـكـنـجه خواهند نمود و خداست كه زود مجازات نموده و هم اوست آمـرزگار و بخشنده، و از جمله مجازات خداوند اين است كه آنان را پراكنده و گروه گروه در زمـيـن قرار داده بعضى از آنان نيكوكار و برخى نابكارند و آنان را با خوبى و بدى آزمايش كرديم، شايد توبه نموده و به راه حق و هدايت باز گردند.))(1)
معنى اين دو آيه شريفه اين است كه: خداوند اعلان و مقدر فرموده كه بزودى كسى را بر يـهـوديـان مسلط مى گرداند كه تا روز رستاخيز آنان را مجازات و شكنجه دهد، او (خداى) بـسـرعـت مـجـازات نـمـوده و هـم اوسـت آمـرزنـده مهربان، از جمله مجازاتهاى خداوند درباره يـهـوديـان اين است كه آنها را در روى زمين پراكنده و دسته دسته مى گرداند، گروهى از آنان نيكوكار و گروهى بدكارند و آنها را به وسيله خوبى و بدى آزمايش مى كند شايد توبه نموده و هدايت گردند.
ما اجراى اين وعده الهى را در كيفر يهوديان، در تمام دورانهاى تاريخى آنان به استثناى دوران حكومت پيامبرانى چون موسى و يوشع و داود و سليمان عليهم السلام مشاهده مى كنيم و خداوند اقوام و ملتهاى مختلفى را بر آنها مسلط گردانيد كه آنان را شكنجه و مجازاتى دردناك نمودند.
گـاهـى عـنـوان مـى شـود: آرى، پـادشـاهـان مـصـر و بـابـل و يونان و فارس و روم و ديگران بودند كه بر يهوديان تسلط يافته و آنان را مجازات سختى چشاندند اما مسلمانان چنان رفتارى با آنها ننموده، بلكه تنها بر نيروهاى نـظامى آنها پيروز گشتند و سپس زندگى در سايه دولت اسلامى را از آنان پذيرفتند، كه با برخوردارى از آزادى و حقوق خود در قوانين اسلامى، جزيه بپردازند.
امـا پاسخ: اينكه آنها را بدترين عذاب چشانيدند، به اين معنى نيست كه پيوسته آنها را كشته و يا آواره و زندانى نمودند، آن چنانكه بيشتر حكومتهايى كه پيش از اسلام بر آنان تـسـلط يـافـتند، اين گونه عمل كردند، بلكه به اين معنى است كه آنها از لحاظ نظامى، سـيـاسـى، تسليم آن حكومتى گرديدند كه خداوند بر آنان مسلط ساخت اگر چه مسلمانان در آزار و كـيـفـر يهوديان، از ديگران ملايم تر بودند، اما مصداق تسلط بر يهوديان، و كيفر نمودن آنان مى باشند.
و گاهى نيز گفته مى شود: بلى تاريخ يهوديان تطبيق اين وعده خدا را بر آنها گواهى مـى دهـد ولى در عـصـر حاضر كه يك و يا حداقل نيم قرن برآنها سپرى گفته، كسى كه آنان را مجازات و كيفر دهد بر آنان مسلط نشده، بلكه آنان بيش ‍ از نيم قرن است يعنى از سال 1936 م. بدترين شكنجه ها را در فلسطين و ديگر مناطق به مسلمانان روا مى دارند! اين قضيه را چگونه مى توان تحليل نمود؟
پاسخ اين است كه: اين دوره از تاريخ زندگى يهوديان جدا به حساب مى آيد، زيرا اين هـمان دوره بازگشت قدرت آنهاست كه خداوند در سوره اسراء به آنان وعده فرموده است؛ ((سـپس پيروزى شما را بر كسانى كه آنان را عليه شما برانگيختم برگردانده و به شـمـا امـوال و فرزندانى را عطا كرده، و شما را از يارانى بيش از تعداد آنان برخوردار نـمـوديم تا با همكارى شما بر ضد آنها بستيزند.)) بنابراين، اين دوره خارج از وعده كلى تسلط بر آنهاست تا اينكه وقت كيفر و مجازات دوم بدست مسلمانان فرا رسد.
در ايـن زمـيـنـه روايـات زيـادى از امامان عليهم السلام رسيده كه اين وعده الهى نيز بدست مـسلمانان انجام مى پذيرد، در همين خصوص صاحب مجمع البيان، در تفسير آيه ياد شده، اتـفـاق نـظـر مفسران را بر اين معنى بيان كرده و فرموده مراد از آن نزد تمام مفسرين، امت پـيـامـبـر اسـلام حـضـرت مـحـمـد (ص) مـى بـاشـد، و هـمـيـن مـعـنـى از امـام بـاقـر (ع) نقل شده، و على بن ابراهيم قمى، در تفسير خود آن را از ابى الجارود، از امام باقر (ع) نقل نموده است.
---------------------------
1-اعراف 167ـ168.
--------------------
على كورانى