ستاره اى بدرخشيد و.....

(زمان خواندن: 6 - 11 دقیقه)

آيت الله العظمى محمد تقى بهجت فومنى در اواخر سال 1334 (هجرى قمرى) در خانواده اى دين دار و تقواپيشه، در شهر مذهبى فومن واقع در استان گيلان، چشم به جهان گشود. هنوز 19 ماه از عمرش نگذشته بود كه مادرش را از دست داد و از اوان كودكى طعم تلخ يتيمى را چشيد.
درباره نام آيت الله بهجت خاطره اى شيرين از يكى از نزديكان آقا نقل شده است كه ذكر آن در اين جا جالب مى نمايد، و آن اين كه: پدر آيت الله بهجت در سن 17-16 سالگى بر اثر بيمارى وبا در بستر بيمارى مى افتد و حالش  بد مى شود به گونه اى كه اميد زنده ماندن او از بين مى رود وى مى گفت: در آن حال ناگهان صدايى شنيدم كه گفت:
((با ايشان كارى نداشته باشيد، زيرا ايشان پدر محمد تقى است.))
تا اينكه با آن حالت خوابش مى برد و مادرش كه در بالين او نشسته بود گمان مى كند وى از دنيا رفته، اما بعد از مدتى پدر آقاى بهجت بيدار مى شود و حالش رو به بهبودى مى رود و بالاخره كاملا شفا مى يابد.
چند سال پس از اين ماجرا تصميم به ازدواج مى گيرد و سخنى را كه در حال بيمارى به او گفته شده بود كاملا از ياد مى برد.
بعد از ازدواج نام اولين فرزند خود را به نام پدرش مهدى مى گذارد، فرزند دومى دختر بوده، وقتى فرزند سومى را خدا به او مى دهد، اسمش را محمد حسين مى گذارد، و هنگامى كه خداوند چهارمين فرزند را به او عنايت مى كند به ياد آن سخن كه در دوران بيمارى اش شنيده بود مى افتد، و وى را محمد تقى نام مى نهد، ولى وى در كودكى در حوض آب مى افتد و از دنيا مى رود، تا اينكه سرانجام پنجمين فرزند را دوباره محمد تقى نام مى گذارد و بدينسان نام آيت الله بهجت مشخص مى گردد، و پدر در زير عكس كودكى ايشان محمد تقى ثانى نوشته است.
كربلايى محمود بهجت، پدر آيت الله بهجت از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به كسب و كار، به رتق و فتق امور مردم مى پرداخت و اسناد مهم و قباله ها به گواهى ايشان مى رسيد. وى اهل ادب و از ذوق سرشارى برخوردار بوده و مشتاقانه در مراثى اهل بيت (عليهم السلام) به ويژه حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام) شعر مى سرود، مرثيه هاى جان گدازى كه اكنون پس از نيم قرن هنوز زبان زد مداحان آن سامان است.
بارى، آيت الله بهجت در كودكى تحت تربيت پدرى چنين كه دل سوخته اهل بيت (عليهم السلام) به ويژه سيد الشهداء (عليه السلام) بود، و نيز با شركت در مجالس حسينى و بهره مندى از انوار آن بار آمد. از همان كودكى از بازى هاى كودكانه پرهيز مى كرد و آثار نبوغ و انوار ايمان در چهره اش نمايان و عشق فوق العاده به كسب علم و دانش در رفتارش جلوه گر.
تا اين كه تحصيلات ابتدايى را در مكتب خانه فومن به پايان برد، و پس از آن در همان شهر به تحصيل علوم دينى پرداخت.
به هر حال، روح كمال جو و جان تشنه او تاب نياورد و پس از طى دوران مقدماتى تحصيلات دينى در شهر فومن، به سال 1348 (هجرى قمرى) هنگامى كه تقريبا 14 سال از عمر شريفش مى گذشت به عراق مشرف شد و در كربلاى معلى اقامت گزيد.
بنا به گفته يكى از شاگردان نزديك ايشان، معظم له خود به مناسبتى فرمودند: ((بيش از يك سال از اقامتم در كربلا گذشته بود كه مكلف شدم.))
آرى، دست تربيت حضرت رب سبحانه همواره بندگان شايسته را از اوان كودكى و نوجوانى تحت نظر جهان بين خود گرفته و فيوضاتش را شامل حال آنان گردانيده و پيوسته مى پايد، تا در بزرگى، مشعل راهبرى راهپويان طريق الى الله را به دستشان بسپارد.
بدين سان، آيت الله بهجت حدود چهار سال در كربلاى معلى مى ماند و از فيوضات سيدالشهداء (عليه السلام) استفاده نموده و به تهذيب نفس ‍ مى پردازد و طى اين مدت بخش معظمى از كتاب هاى فقه و اصول را در محضر استادان بزرگ آن ديار مطهر مى خواند.
در سال 1352 (هجرى قمرى) براى ادامه تحصيل به نجف اشرف مشرف مى گردد و قسمت هاى پايانى سطح را در محضر آيات عظام از جمله مرحوم آيت الله آقا شيخ مرتضى طالقانى، حاج سيد محمد هادى ميلانى و آقا سيد ابوالقاسم خويى (رحمه الله) به پايان مى رساند.
با اين همه، همت او تنها مصروف علوم دينى نبوده، بلكه عشق به كمالات والاى انسانى هماره جان ناآرام او را به جستجوى مردان الهى و اولياء برجسته وا مى داشته است.
يكى از شاگردان آيت الله بهجت مى گويد: در سال هاى متمادى كه در درس  ايشان شركت مى جويم هرگز نشنيده ام كه جز در موارد نادر درباره خود مطلبى فرموده باشد. از جمله سخنانى كه از زبان مباركش درباره خود فرمود، اين است كه در ضمن سخنى به مناسبت تجليل از مقام معنوى استاد خود حضرت آيت الله نائينى (رحمه الله) فرمود:
((من در ايام نوجوانى در نماز جماعت ايشان شركت مى نمودم، و از حالات ايشان چيزهايى را درك مى كردم.))(1)
در محضر استادان
آيت الله بهجت پس از اتمام دوره سطح، و درك محضر استادان بزرگى چون آيات عظام: آقا سيد ابوالحسن اصفهانى (رحمه الله) آقا ضياء عراقى (رحمه الله) و ميرزاى نائينى (رحمه الله)، به حوزه گرانقدر و پر محتواى آيت حق حاج شيخ محمد حسين غروى اصفهانى (رحمه الله) معروف به كمپانى وارد شد و در محضر آن علامه كبير به تكميل نظريات فقهى و اصولى خويش پرداخت، و به يارى استعداد درخشان و تاءييدات الهى از تفكرات عميق و ظريف و دقيق مرحوم علامه كمپانى، كه داراى فكرى سريع و جوال و متحرك و همراه با تيزبينى بوده، بهره ها برد.
آيت الله محمد تقى مصباح درباره استفاده آيت الله بهجت از استادان خود مى گويد: ((در فقه بيشتر از مرحوم آقا شيخ محمد كاظم شيرازى - كه شاگرد مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى و از استادان بسيار برجسته نجف اشرف بود - استفاده كرده، و در اصول از مرحوم آقاى نائينى و سپس بيشتر از مرحوم آقا شيخ محمد حسين كمپانى اصفهانى فايده برده بودند، هم مدت استفاده شان از مرحوم اصفهانى بيشتر بود و هم استفاده هاى جنبى ديگر.))(2)
سير و سلوك و عرفان
آيت الله بهجت، در ضمن تحصيل و پيش از دوران بلوغ، به تهذيب نفس و استكمال معنوى همت گمارده، و در كربلا در تفحص استاد و مربى اخلاق برآمده و به وجود آقاى قاضى كه در نجف بود پى مى برد و پس از مشرف شدن به نجف اشرف از استاد برجسته خويش حضرت حاج شيخ محمد حسين اصفهانى (كمپانى) استفاده هاى اخلاقى مى نمايد.
آيت الله مصباح حفظه الله در اين باره مى گويد:
((پيدا بود كه از نظر رفتار هم خيلى تحت تاءثير مرحوم آقا شيخ محمد حسين اصفهانى بودند، چون گاهى مطالبى را از ايشان با اعجابى خاص نقل مى كردند و بعد نمونه هايش را ما در رفتار خود ايشان مى ديديم. پيدا بود كه اين استاد در شكل گرفتن شخصيت معنوى ايشان تاءثير بسزايى داشته است.))
هم چنين در درس هاى اخلاقى آقا سيد عبدالغفار در نجف اشرف شركت برجسته و از آن استفاده مى نمود، تا اينكه در سلك شاگردان آيت حق، عالم ربانى، عارف نامى، نادره روزگار، مربى نفوس مستعده، حضرت آيت الله سيد على قاضى - رضوان الله تعالى عليه - در آمده و در صدد كسب معرف از ايشان بر مى آيد، و در سن 18 سالگى به محضر پر فيض عارف كامل حضرت آيت الله سيد على آقاى قاضى (رحمه الله) بار مى يابد، و مورد ملاطفت و عنايات ويژه آن استاد معظم قرار مى گيرد و در عنفوان جوانى چندان مراحل عرفان را سپرى مى كند كه غبطه ديگران را بر مى انگيزد.
آيت الله مصباح حفظه الله مى فرمايد:
((ايشان از مرحوم حاج ميرزا على آقاى قاضى مستقيما در جهت اخلاقى و معنوى بهره برده و سال ها شاگردى ايشان را كرده بودند. آيت الله قاضى از كسانى بودند كه ممحض در تربيت افراد از جهات معنوى و عرفانى بودند، مرحوم علامه طباطبايى (قدس سره) و مرحوم آيت الله آقا شيخ محمد تقى آملى و مرحوم آيت الله آقا شيخ على محمد بروجردى و عده زيادى از بزرگان و حتى مراجع در جنبه هاى اخلاقى و عرفانى از وجود آقاى قاضى بهره برده بودند. آيت الله بهجت از اشخاص ديگرى نيز گهگاه نكاتى نقل مى كردند مثل مرحوم آيت الله آقا شيخ مرتضى طالقانى و ديگران.....
خود آقاى بهجت نقل مى كردند: شخصى در آن زمان در صدد بر آمده بود كه ببيند چه كسانى سحر ماه مبارك رمضان در حرم حضرت امير (عليه السلام) در قنوت نماز وترشان دعاى ابوحمزه ثمالى مى خوانند، آن طور كه خاطرم هست اگر اشتباه نكنم كسانى را كه مقيد بودند اين عمل را هر شب در حرم حضرت امير (عليه السلام) انجام بدهند شمرده بود و بيش از هفتاد نفر شده بودند.
به هر حال، بزرگانى كه تقيد به جهات عبادى و معنوى داشتند در آن عصرها زياد بودند. متاءسفانه در عصر ما كمتر اين نمونه ها را مشاهده مى كنيم. البته علم غيب نداريم، شايد آن كسانى كه پيش تر در حرم ها اين عبادت ها را انجام مى دادند حالا در خانه هايشان انجام مى دهند، ولى مى شود اطمينان پيدا كرد كه تقيد به اعمال عبادى و معنوى سير نزولى داشته و اين بسيار جاى تاءسف است.))
يكى ديگر از شاگردان آقا (حجت الاسلام و المسلمين آقاى تهرانى) جريان فوق را به صورت ذيل از حضرت آيت الله بهجت براى نگارنده نوشته است:
شخصى در آن زمان شنيده بود كه در گذشته هفتاد نفر در حرم حضرت امير (عليه السلام) در قنوت نماز وترشان دعاى ابوحمزه ثمالى را مى خواندند، آن شخص تصميم گرفته بود ببيند در زمان خودش چند نفر اين كار را انجام مى دهند، رفته بود و شمارش كرده و ديده بود تعداد افراد نسبت به زمان سابق تقليل پيدا كرده و مجموعا پنجاه نفر (آن طور كه بنده تهرانى به ياد دارم) در حرم (اعم از نزديك ضريح مطهر، و رواق هاى اطراف) دعاى ابوحمزه را در دعاى نماز وتر خود قرائت مى كنند.(3)
فلسفه
آيت الله بهجت، اشارات ابن سينا و اسفار ملاصدرا را نزد مرحوم آيت الله سيد حسين باكوبه اى فراگرفته است.(4)
هجرت به قم
ايشان پس از تكميل دروس، در سال 1363 (هجرى قمرى) مطابق با 1325 (هجرى شمسى) به ايران مراجعت كرده و چند ماهى در موطن خود فومن اقامت گزيد و بعدا در حالى كه آماده بازگشت به حوزه علميه نجف اشرف بود، قصد زيارت حرم مطهر حضرت معصومه (عليهماالسلام) و اطلاع يافتن از وضعيت حوزه قم را كرد، ولى در طول چند ماهى كه در قم توقف كرده بود، خبر رحلت استادان بزرگ نجف، يكى پس از ديگرى شنيده مى شد، لذا ايشان تصميم گرفت كه در شهر مقدس قم اقامت كند.
در قم از محضر آيت الله العظمى حجت كوه كمره اى استفاده كرده و در بين شاگردان آن فقيد سعيد درخشيد. چند ماهى از اقامت حضرت آيت الله العظمى بروجردى در قم نگذشته بود كه آيت الله بهجت وارد قم شد، و هم چون حضرات آيات عظام امام خمينى، گلپايگانى و... به درس فقيد سعيد مرحوم بروجردى حاضر شد.
آيت الله مصباح در اين باره مى گويد: آيت الله بهجت از همان زمانى كه مرحوم آيت الله بروجردى (قدس سره) در قم درس شروع كرده بودند از شاگردان برجسته و از مستشكلين معروف و مبرز درس ايشان بودند.
معمولا استادانى كه درس خارج مى گويند، در ميان شاگردانشان يكى دو سه نفر هستند كه ضمن اينكه بيش از همه مطالب را ضبط مى كنند احيانا اشكالاتى به نظرشان مى رسد كه مطرح و پيگيرى مى كنند تا مسايل كاملا حل شود، اينان از ديگران دقيق ترند، و اشكالاتشان علمى تر و نياز به غور و بررسى بيشترى دارد، و ايشان در آن زمان چنين موقعيتى را در درس مرحوم آيت الله بروجردى داشتند.))(5)
تدريس و مكتب دارى
آيت الله بهجت در همان ايام كه در درس آيات عظام اصفهانى، كمپانى و شيرازى حضور مى يافت، ضمن تهذيب نفس و تعلم، به تعليم هم مى پرداخت و سطوح عاليه را در نجف اشرف تدريس مى كرد. پس از هجرت به قم نيز پيوسته اين روال را ادامه مى دادند. در رابطه با تدريس ‍ خارج توسط ايشان نيز در مجموع مى توان گفت كه ايشان بيش از چهل سال است كه به تدريس خارج فقه و اصول اشتغال دارند و به واسطه شهرت گريزى غالبا در منزل تدريس كرده است و فضلاى گران قدرى ساليان دراز از محضر پر فيض ايشان بهره برده اند.(6)
---------------------------------------------
1-نكته هاى ناب: 19.
2-نكته هاى ناب: 22.
3-نكته هاى ناب: 23.
4-نكته هاى ناب: 26.
5-نكته هاى ناب: 26.
6-نكته هاى ناب: 27.
--------------------------------------
م. رحمتى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page