شبث ابن ربعى و اعتراف او

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

شبث ابن ربعى كه يكى از جنايتكاران داستان كربلاست ، در رفتن به جنگ با امام حسين از خود كراهت نشان مى داد وقتى ابن زياد، به دنبال او فرستاد، خود را به مريضى زد، اما وقتى با تهديد ابن زياد روبرو شود قبول كرد و با هزار سوار به كربلا آمد، او بعد از داستان كربلا در ايام تعصب مى گفت : خداوند به اهل اين شهر (كوفه ) خير ندهد و كار آنها را محكم نكند آيا تعجب نمى كنيد كه ما پنج سال با على ابن ابيطالب و فرزند او با خاندان ابوسفيان جنگيديم ، اما عاقبت بر پسرش حمله كرديم در حالى كه او بهترين روى زمين بود، با او بخاطر آل معاويه و پسر سميه زناكار (عبيد الله بن زياد) نبرد كردم ، گمراهى بود چه گمراهى ،(1)
اعترافات قاتل سيدالشهداء به عظمت حضرت
پسر فاطمه در ميان قتلگاه افتاده بود، لحظات آخر عمر شريفش سپرى مى شد، تيرها از اطراف مانند بالى بدن مقدسش را فراگرفته بودند، خون بسيارى كه از بدن شريفش سرازير شده بود، حضرت را ضعيف كرده بود، مدتى بود كه در قتلگاه بود، كسى نزديك نمى شد، هر كس مى خواست از گناه كشتن پسر فاطمه دورى كند، شمر صدا زد واى بر شما منتظر چه هستيد؟ او را بكشيد.
سنان ابن انس همو كه قبلا نيزه اى سهمگين بر پشت حضرت زده بود كه از سينه مباركش سر زده بود، از اسب پياده شد و در حالى كه با شمشير بر حلقوم شريف حضرت مى زد گفت : بخدا قسم من سر تو را جدا مى كنم در حالى كه مى دانم تو پسر پيامبر خدا هستى و از تمامى مردم در پدر و مادر برترى و سپس كرد آنچه كرد(2).
-------------------------------
سید محمد نجفی یزدی
-------------------------------
1- همان مآخذ ص 162
2- نفس المهموم ص 227، در اينكه قاتل سيدالشهداء كيست ، ميان علماء اختلاف است ، مشهور اين است كه شمر است ، امابسيارى سنان را نام مى برند.