ماده تاريخ

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

((حضرت حاج آقاى هاشم زاده اصفهانى )) فرمود:
((مرحوم جنانى )) روح پدر ((مرحوم صغير)) را احضار مى كند، ((آقاى صغير)) مى فرمايد: ((از روح پدرم سؤ ال كن كه اين شعرهايى كه من براى خانواده عصمت و طهارت (عليهم السلام ) گفتم ، آيا در عالم برزخ براى شما نتيجه اى داشته يا نه ؟))
روح پدر مرحوم صغير گفته بود: بله بابا. ((يك ماده تاريخ براى حضرت اباالفضل (ع ) گفته بودى كه وقتى به اين عالم آوردند مرا توى تمام اموات سر فراز كردى .))
يك تكه شعر از آن شهرهاى ماده تاريخ كه بر در صحن و حرم ((حضرت قمربنى هاشم اباالفضل العباس (ع ) ))نوشته .(1)
((زد صغير اصفهانى بهر تاريخش رقم

دردها بر درگه ماه بنى هاشم دواست ))

دستى بدامانت زنم اى مهربان ابوالفضل

از مرحمت لطفى نما بر شيعيان ابوالفضل

ما عاشقان كربلائيم اى مه تابان

جوئيم همه راهش ز تو با صد فغان ابوالفضل

دست جدا شد از بدن در راه مقصد ايدوست

آسان كنى هر كار سخت از دست جان ابوالفضل

از چشمه فيضت بسى سيراب گشتند اى عجب

ما هم بدين حسرت دمادم ناتوان ابوالفضل

تا حق خدائى مى كند روشن چراغ دين است

پروانه سان جمعى ز سوزش هر زمان ابوالفضل

نام حسين و كربلا آتش زند بجانم

سوزد اگر ريزم ز غم اشكى بجان ابوالفضل (2)

------------------------------------------
1-صديق المؤ لّف.
2-گلشن راز، 52.
----------------------------------
على مير خلف زاده