عنايت حضرت

(زمان خواندن: 1 - 2 دقیقه)

عالم عادل نبيل ((سيد حسين شوشترى )) رضوان الله تعالى عليه فرمود: روزى به همراه ((حاج سيد على شوشترى )) صاحب كرامات باهره و نيز خاتم المجتهدين ((شيخ مرتضى )) ((اعلى الله مقامهم )) براى زيارت بكربلا مشرف شديم .
من به منزل ميزبان سابق رفتم ، افراد منزل غذايشان را ميل كرده بودند و چيزى هم نداشتند، و چون از آمدن من بى خبر بودند غذايى را براى من نگه نداشته بودند، اتفاقاً پول هم نداشتم كه به وسيله آن از بازار غذايى تهيه كنم .
به آنها چيزى نگفتم و از منزلشان بيرون آمدم ولى گرسنگى مرا اذيت مى كرد، بحرم ((آقا حضرت ابوالفضل (ع ))) مشرف شدم ، بعد از نماز و زيارت جلوى ضريح مطهر رفتم و دستم را داخل شبكه هاى ضريح كردم و عرض حال كردم ، هنوز حرفم تمام نشده بود كه مشاهده كردم از شبكه ضريح مطهر چيزى حركت كرد و پيش من آمد، خوب كه نگاه كردم ديدم يك شامى است كه قيمت آن در آن وقت دو قران و نيم بود، آن را برداشتم و شكر خدا را كردم و از ((حضرت عباس (ع ))) تشكر نمودم .(1)
كيست همانند تو در روزگار؟

كه اش سه امام آمده آموزگار

يافته اى تربيت اى نور عين

از على و از حسن و از حسين

داده خدا روح عبوديّتت

نور سقايت ز طفوليتت

بعد على آن ملكوتى عذار

امر سقايت بتو شد واگذار

بهر سقايت چو تو مُقْبِل شدى

ساقى خاص حرم دل شدى (2)

------------------------------------------
1-كبريت الاحمر، 428.
2-نغمه هاى ولايت، 51.
----------------------------------
على مير خلف زاده