سيرى در زيارت ناحيه مقدسه

(زمان خواندن: 11 - 22 دقیقه)

محمدرضا فؤاديان
سيرى در زيارت ناحيه مقدسه(1)
اين زيارت بوى ديگر مى دهد***بوى دلبر، پور كوثر مى دهد
بوى مهدى، سرو هستى مى دهد***بوى ياسين ناى عرشى مى دهد
بوى قائم، بوى امر و مقتدا***اشك قائم، بر شهيد كربلا(2)
زيارت «ناحيه مقدسه» سوگ نامه تأثّرانگيز و مرثيه سوز ناك امام مهدى(عليه السلام)براى امام حسين(عليه السلام) در روز عاشوراست كه عاشقان و شيفتگان اهل بيت(عليهم السلام) در روز عاشورا و غير عاشورا(3) آن را زمزمه مى كنند.
امام زمان(عليه السلام)، زائر و مرثيه سرا و وارث حسين(عليه السلام) است؛ كسى كه زمان در تحت اختيار او و تمام صحنه ها و لحظه ها هر روز در مقابل نگاه او است. با نگاهى نافذ جاى جاى دشت بلا و لحظه به لحظه حماسه عاشورا و سختى و تلخى واقعه طف را مشاهده و سوز عطش و سوزش سيلى و تازيانه را بر پيكر عاشورائيان لمس مى كند.
زيارت شونده هر كسى است كه نامش رباينده دل ها و صحن و سرايش آتش افروز جان ها و حرمش، آرامگاه قلب ها و تماشاگه رازهاست.
هيچ زيارتى همانند اين زيارت، عمق فاجعه كربلا را بيان نكرده است. در حقيقت اين زيارت آموزه هايى از عشق، معرفت، عرفان، سوز، حماسه و توسل است. در عين حال كه مرثيه است، مسؤوليت آفرين و حركت ساز هم مى باشد و بر سفيران هدايت عاشورايى شايسته و بايسته است كه با عنايت بيشترى به اين زيارت توجّه كنند و جايگاه والاى اين زيارت را در مجالس حسينى متذكر شوند.
سيماى زيارت
اين زيارت شامل ده بخش كلّى است:
1. سلام
اين نام الهى(4) و زمزمه بهشتيان،(5) رمز گشايش و سلامتى است. سلام در نورديدن فاصله ها و نشانه نبودن فاصله است. راستى در طليعه كدام زيارت «سلام» نيست؟ اما اين زيارت از اكثر قريب به اتفاق آنها بيشتر سلام دارد كه مجموع آنها در چهار محور بيان شده است:
1ـ1. سلام بر انبيا(عليهم السلام)
در ابتداى اين زيارت نام 23 تن از انبياى الهى(عليهم السلام) ذكر شده است كه سلام بر آنها و اعتراف به مقامات و فضايل آنان، زائر را به جايگاه توحيد و نبوت رهنمون مى سازد. در اين رابطه دقت به دو نكته بسيار ضرورى است:
يكم. معدن تمام اين حسن ها و جلالت ها، ذات اقدس الهى است و «نبوّت» رشته پيوند خلق و خالق است و استحكام آن به امر «ولايت» مى باشد كه در دنبال به آن اشاره شده است.
دوّم. اغلب صفات ذكر شده انبيا(عليهم السلام) يادآور رنج و محنت هاست؛ مانند صبر ايوب و زكريا، شهادت يحيى و... كه قابل مقايسه با مصايب كربلا نيست.
2ـ1. سلام بر اولياى دين(عليهم السلام)
امام زمان(عليه السلام) در سه جاى اين زيارت براى زائر درس و پيام امام شناسى دارد:
يكم. در اوايل زيارت بعد از سلام بر پيامبران آمده است:
«السلام على اميرالمؤمنين على بن ابى طالب المخصوص باخوته. السلام على فاطمة الزهرا ابنته، السلام على ابى محمد الحسن وصّى ابيه و خليفته، السلام على الحسين الذى سمحت نفْسهُ بمُهجتِهِ».
در اين قسمت نام چهار تن از اصحاب كسا(عليهم السلام) با ذكر برخى از خصوصيات بيان شده است:
? سلام بر امير مؤمنان امام على(عليه السلام) كه تنها او شايستگى و افتخار برادرى با رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را داشت.
? سلام بر فاطمه(عليها السلام) كه دختر و پاره تن رسول خداست.
? سلام بر امام حسن مجتبى(عليه السلام) كه جانشين پدر بزرگوار خود بود.
? سلام بر حسين(عليه السلام) كه خونش را هديه به اسلام كرد.
دوم. در قسمت دعا و در خواست امام زمان(عليه السلام) مى آموزاند كه امام شناسى به هنگام توسل، تنها راه است. لذا زائر، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ را به انوار طيبه معصومين(عليهم السلام) قسم مى دهد و نام امامان نور را ـ از امام على(عليه السلام) تا امام حسن عسگرى(عليه السلام) ـ ذكر كرده، سپس درخواستش را عرضه مى دارد.
سوم. در دعاى قنوت دوباره ياد ائمه(عليهم السلام) شكوفا مى شود و ويژگى هاى پنج تن آل عبا در اين قسمت بسيار حائز اهميت مى باشد.
3ـ1. سلام بر روح زيارت، امام حسين(عليه السلام)
سلام بر سالار شهيدان در زيارت هاى ديگر يك جا و به صورت كلى آمده است؛ ولى در اين زيارت سلام، گاهى با ذكر نام و فضايل و عملكرد ايشان و گاهى بر اعضا و جوارح بيان شده است.
? سلام بر اعضا و مصيبت جان سوز آنها:
«السلام على الشيب الخضيب»؛ «سلام بر محاسن به خون خضاب شده».
«السلام على الخد التّريب»؛ «سلام بر گونه خاك آلود».
«السلام على الثغر المقروع بالقضيب»؛ «سلام بر لبى كه با نى زده شد».
«السلام على الرأس المرفوع»؛ «سلام بر سرى كه بالاى نيزه شد».
«السلام على الاجساد العارية فى الفلوات»؛ «سلام بر اجسادى كه برهنه در بيابان رها شد».
نكته قابل دقّت در اين فرازها، اشاره به نوع مصيبت ها است، كه عمق فاجعه يزيديان و مظلوميت اهل بيت را روشن مى سازد. و شمشير منتقم خون امام حسين(عليه السلام) در روز ظهور، به راستى پاسخ مناسب با اين ظلم ها است.
ذكر فضايل و مناقب حضرت سيدالشهدا(عليه السلام)
در بخشى از سلام ها به نمونه اى از فضايل و كرامات امام حسين(عليه السلام)، اشاره شده است؛ مانند:
«السلام على ابن خاتم الانبياء»؛ «سلام بر فرزند خاتم پيامبران».
«السلام على من بكته ملائكةُ السماء»؛ «سلام بر كسى كه ملائكه آسمان بر او گريه كردند».
«السلام على من اطاع الله فى سره و علانيته»؛ «سلام بر كسى كه در آشكار و نهان اطاعت خدا كرد».
«السلام على من جعل الله الشفاء فى تربته»؛ «سلام بر آقايى كه خداوند شفا را در تربت او قرار داده است».
«السلام على من الاجابة تحت قُبّـته»؛ «سلام بر بزرگوارى كه دعا زير گنبد او اجابت مى شود».
«السلام على مَنِ الائمّة من ذريّته»؛ «سلام بر كسى كه امامان از فرزندان او هستند».
در روايتى نيز آمده كه: «انه سبحانه، عوّض شهادَته بثلاث خصال جعل الشفاء فى تربته و اجابةَ الدعاءِ تحت قبته والائمة من ذرّيته»(6)؛ به درستى كه خداوند سبحان در ازاء شهادت امام حسين، سه موهبت به او عنايت كرد: شفاء در تربتش، اجابت دعا در زير گنبدش و ائمه را از ذرّيه اش قرار داد.
لذا امام صادق(عليه السلام) و امام مهدى(عليه السلام) به هنگام بيمارى شان، دستور دادند، شخصى به كربلا برود و براى آنها دعا كند.(7)
4ـ1. سلام بر حسينيان
ياران امام حسين(عليه السلام) اصحاب فداكارى بودند كه در رأس اصحاب و ياران تمام انبيا و اوليا(عليهم السلام) بوده و هستند؛ همان طورى كه امام حسين(عليه السلام) فرمود:
«فانى لا اعلم اوفى و لاخيراً من اصحابى»(8)؛ «من اصحابى با وفاتر و بهتر از اصحاب خود سراغ ندارم».
امام زمان(عليه السلام) بر صحابه پاكباز و سربازان مخلص، سلام هايى دارد كه مانند سلام بر مولايشان مى باشد، تا زائران بياموزند براى ياورى ولى زمان(عليه السلام) چگونه بايد بود:
«السلام على النفوس المصطلمات»؛ «سلام بر بدن هاى به زنجير كشيده و اسير شده».
«السلام على الارواح المختلسات»؛ «سلام بر روح هاى به پنهانى برده شده».
«السلام على الاجساد العاريات»؛ «سلام بر پيكرهاى عريان».
«السلام على الجسوم الشاحبات»؛ «سلام بر جسم هاى نحيف و رنگ باخته».
«السلام على الابدان السليبة»؛ «سلام بر بدن هاى مسلوب و عريان».
«السلام على المجدلين فى الفلوات»؛ «سلام بر جنگاوران بيابان».
«السلام على النازحين عن الاوطان»(9)؛ «سلام بر دور افتادگان از وطن خويش».
2. دل دادگى حضرت مهدى(عج) به امام حسين(عليه السلام)
خدمت در محضر امام حسين(عليه السلام) و توفيق يارى حضرت و شمشير زدن در ركاب او، از بزرگ ترين توفيقات الهى بود كه نصيب برخى از خواص عصر امام حسين(عليه السلام) شد.
امام زمان(عليه السلام) نيز عاشق جد بزرگوار خود و مشتاق خدمت به او است و به ما نيز مى آموزاند كه بايد اين چنين بود. او(عج) مى فرمايد:
«ولئن اخرتنى الدهور و عاقنى عن نصرك المقدور لانّدبنّك صباحاً و مساءً و لأبكيّن لك ]عليك[ بدل الدموع دماً»؛ «اگر روزگار مرا به تأخير انداخت و مقدّرات از يارى و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آينه من صبح و شام بر تو ندبه مى كنم و به جاى قطرات اشك برتو خون مى گريم».
3. اوصاف، ويژگى ها و سيرت امام حسين(عليه السلام)
امام زمان(عليه السلام) در اين رابطه مى فرمايد: امام حسين(عليه السلام) داراى حسب و نسب شريف و ارزشمند (شريف النسب و منيف الحسب) و منقبت هاى فراوان (كثير المناقب) و سوابق درخشان (عظيم السوابق) و متخلق به اخلاق نيكو (كريم الخلائق، رضى الشيم) است. به نمونه هايى از اين فضايل در چهار بخش اشاره مى شود:
1ـ3. فعاليت هاى اجتماعى
يوسف زهرا(عليها السلام) در اين خصوص خطاب به جد بزرگوارشان مى فرمايد:
«اشهد انك قد اقمت الصلاة و اتيت الزكاة و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر و العدوان»؛ «اى حسين! گواهى مى دهم كه نماز را بر پا داشته و...».
«و سننتَ السنن واطفأت الفتن و دعوتَ الى الرشاد و اوضحْتَ سبل السّداد»؛ «سنت ها را انجام داده و آشوب ها را فرو نشاندى، به پاكى و راستى خوانده و راه هاى صلاح را روشن و مبين ساختى».
«ولعماد الدين رافعا و للطغيان قامعا و للطغاة مقارعا و للامة ناصحا»؛ «بر پا دارنده پايه و اساس دين، و در هم كوبنده طغيان و سركشى، سخت گير و كوبنده بر آشوبگران و طغيان گران و نصيحت گر امت بودى».
«تَحوط الهُدى و تنصره و تبسط العدل و تنشره و تنصرالدين و تظْهره، و تَكفّ العابِثَ و تَزْجره و تأخذ للدّنىّ من الشريف، و تساوى فى الحكم بين القوى والضعيف»؛ «نگاهبان هدايت و ياور دين، گستراننده عدالت و ياريگر و نمايانگر دين بودى، بازيچه دين را از كارش باز داشته و او را منع نمودى، حق زير دستان را از مواليشان گرفته، و بين قوى و ضعيف در قضاوت به مساوات رفتار كردى».
2ـ3. مطيع بودن
اين قسمت جلوه اى خاص دارد و به زائر مى آموزاند: بايد مطيع مولاى زمان بود:
«و كنتَ للّه طائعاً و لجدك محمد(صلى الله عليه وآله) تابعاً و لقول ابيك سامعا و الى وصية اخيك مسارعا»؛ «شما! همواره نسبت به خدا فرمانبردار و نسبت به جدت محمد(صلى الله عليه وآله)پيرو و نسبت به فرموده پدرتان، مطيع و شنوا بودى و وصيت و سفارش برادر را به انجام رساندى».
3ـ3. مردم و اسلام
در اين قسمت، امام حسين(عليه السلام) چنين توصيف شده است:
«كنتَ ربيع الايتام و عصمة الانام و عزّ الاسلام و معدن الاحكام و حليف الانعام سالكاً طرائق جدك و ابيك...»؛ «تو بهار يتيمان و ملجأ و پناهگاه مردم و عزّت اسلام و كانون احكام و هم پيمان بخشش ها و نيكو كارى، رهرو راه جدّت و پدرت بودى».
«وللاسلام والمسلمين راحما وللحق ناصرا و عند البلاء صابرا وللدين كالئاً و عن حوزته مراميا»؛ «براى اسلام و مسلمين مهربان و ياور حق و صبور و بردبار در هنگام بلا و محافظ دين و نگهبان آن بودى».
4ـ3. عبوديت
امام حسين(عليه السلام) كه به بيان امام زمان شب زنده دار (متهجداً فى الظلم) و عابد و زاهد روزگار خويش بود، به ما درس چگونه زيستن را مى آموزد. اين مبحث نقطه مهمى در اين زيارت و داراى معانى بلندى است:
«كنت للرسول(صلى الله عليه وآله) ولداً وللقرآن سنداً و للامة عضدا و فى الطاعة مجتهدا، حافظا للعهد والميثاق، ناكباً عن سبل الفساق، باذلا للمجهود ]تتأوّه تأوّه المجهود[، طويل الركوع والسجود، زاهداً فى الدنيا زهد الراحل عنها ناظراً اليها بعين المستوحشين منها...»؛ «تو اى حسين! براى رسول خدا فرزند و براى قرآن سند و براى امت بازويى بودى. در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پيمان حافظ و مراقب بودى. از راه فاسقان سر بر مى تافتى و هر چه توان داشتى در راه احياى احكام خداوند بذل نمودى ]آه مى كشيدى؛ آه آدمى كه به رنج و زحمت افتاده است [ركوع و سجود طولانى داشتى و نسبت به دنيا بى زاهد و پارساى بودى و با ديده ى وحشت زده بدان نگاه مى كردى».
امام زمان(عليه السلام) در اين عبارتِ بسيار جالب و جامع، جد بزرگوار خود امام حسين(عليه السلام) را با ده عنوان وصف كرده است كه به نحو مستقيم يا غيرمستقيم، عبوديت حضرتش را بازگو مى كند:
? امام حسين فرزند رسول خدا است.
? او سند و پشتوانه قرآن (روح قرآن) است.
? توان اسلام، امامت است و امام حسين(عليه السلام) بازوى پر توان امت و دين اسلام در همه اعصار است.
? در راه اطاعت پروردگار سخت كوش و تلاشگر بود.
? آن بزرگوار نگه دار عهد و ميثاق است و با خدا و خلق او در عهد و پيمان، استوار و با وفا است.
? آن حضرت از راه و روش فاسقان روى گردان بود و از راه مسامحه و مداهنه وارد نمى شد.
? آه امام حسين(عليه السلام) دردمندانه بود؛ مانند كسى كه بار سنگينى از غصه در دل دارد و درد سينه اش جراحتى التيام ناپذير است.
? آن حضرت ركوع و سجده هاى طولانى داشت.
? سيد الشهدا(عليه السلام) نسبت به دنيا زاهد و بى علاقه بود.
? نظر او به دنيا، نظر وحشت زدگان بود و آنجايى كه نظر ديگران به دنيا نظر عاشقانه و دل پسندانه بود، نظر آن حضرت به دنيا، مانند انسان وحشت زده بود.
4. طرح نهضت و زمينه هاى قيام
هر واقعه و انقلابى كه در جهان به وقوع مى پيوندد، نتيجه علل و عواملى است كه در به وجود آمدن آن، نقش به سزايى دارد. پيدايش پديده عاشورا نيز مرهون علل و عواملى است كه رهبر اين قيام، امام حسين(عليه السلام) اين علل را بازگو فرموده است. علت هايى مانند: فساد دستگاه خلافت و رهبرى، ظهور بدعت ها، انحطاط اخلاقى و خطر بازگشت به جاهليت، بى عدالتى و گسترش ظلم و منكرات(10) و... از جمله عوامل قيام سالار شهيدان است.
امام زمان(عليه السلام) دراين خصوص خطاب به جد بزرگوارش مى فرمايد:
«حتّى اذا الجور مَدَّ باعَهُ، واسفر الظلمُ قِناعه و دَعَا الغىُّ اَتباعه، و انت فى حرم جدّك قاطن و للظالمين مباين، جليس البيت والمحراب، معتزل عن اللذّات و الشهوات، تنكر المنكر بقلبك و لسانك على حسب طاقتك و امكانك»؛ «تا آن گاه كه ظلم و بيداد دست از آستين بيرون آورد و با سلاح به ميدان آمد و گمراهان در ضلالت خود غرق شدند؛ در حالى كه تو در حرم جدت ساكن، و از ستمگران دورى گزيده بودى، در خانه و محراب به سر برده، و از اميال و شهوات بر كنار و با قلب و زبان به مقدار توان زشتى را زشت مى شمردى».
«ثم اقتضاكَ العِلْم للانكار، و لِزَمكَ ان تجاهد الفجار، فَسِرْتَ فى اولادك و اهاليكَ و شيعتك و مواليك، و صَدَعْتَ بالحق و البينة و دعوْتَ الى الله بالحكمة و الموعظة الحسنة وامرتَ باقامة الحدود و الطّاعة للمعبود و نهيتَ عن الخبائث و الطغيان وَ واجهوكَ بالظلم والعدوان»؛ «آن گاه كه موقعيت مقتضى گرديد، پرچم مخالفت برداشته، و با مخالفان كارزار كردى، با فرزندان و خاندان و پيروان و دوستان به راه افتاده، و با حكمت و پند و اندرزهاى نيكو به سوى خداوند خوانده، و به بر پا داشتن حدود و فرمانبرى از معبود امر نمودى و از پليدى و سركشى باز داشته و با ظلم و ستم مقابله كردى».
5. توصيف صحنه كربلا
اين بخش نقطه اوج اين مرثيه جانسوز است و هر انسانى كه توصيف اين صحنه ها را مى شنود، آبشار اشك و طوفان غم و اندوه، امان او را مى بُرد. امام زمان(عليه السلام) در اين قسمت مى فرمايد:
«فَجاهدتَهُمْ بعد الاْيعازِ لهم، و تأكيد الحجّة عليهم، فنكثوا ذِمامَكَ و بيعتك، واسخطوا ربّك و جدّك، و بدؤوك بالحرب»؛ «پس از آنكه آنان را از كار خود باز داشته و حجت و دليل را برايشان تأكيد نمودى؛ بيعتت را شكسته و بر پروردگار و جدّت خشم نموده و با تو جنگيدند».
«وامراللعينُ جنودَه، فمنعوكَ الماء و ورودَه... ورشقوكَ بالسهام والنبالِ، وبسطوا اليك اَكُفَّ الاِصْطلام»؛ «و آن شخص ملعون به لشكريانش دستور حمله داد، ترا از آب و وارد شدن به آن باز داشته... تيرها و سنگها را به طرف تو پرتاب كرده و دستهاى جنايتكارشان را براى نابوديت گشودند...».
«فأحدقوا بك من كلّ الجهات، و أثخنوكَ بالجراح... حتّى نكسوك عن جوادك فهويتَ الى الارض جريحاً، تطؤُك الخيولُ بحوا فرها، او تعلوك طغاة ببواترها»؛ «پس از هر سو تو را محاصره كرده و زخم هاى عميق بر تو وارد ساختند... تا اينكه تو را از اسبت انداخته و مجروح بر زمين افتادى، اسب ها با سم هايشان بر تو تازيدند و ستمگران شمشيرهاى برانشان را بر تو فرود آوردند...».
«والشمر جالس على صدرك، و مولغٌ سيفه على نحرك، قابض على شيبك بيده، ذابح لكِ بمُهَنَّدِهِ»؛ «در حالى كه شمر بر روى سينه ات نشسته و شمشيرش را بر گودى زير گلوى تو فرو برده و محاسنت را با دستش گرفته بود، سرت را با شمشير خود بريد».
6. مرثيه و مصيبت بعد از عاشورا
ظلم و ستم يزيديان ـ عليهم اللعنة ـ با كشتن فرزند رسول خدا(صلى الله عليه وآله)پايان نپذيرفت و كينه هاى خود را ادامه دادند.
امام زمان(عليه السلام) در اين رابطه مى فرمايد:
«و رُفع على القناة رأسُكَ و سُبى اهلُكَ كالعبيد، وصُفدوا فى الحديد، فوق اَقتابِ المطيّاتِ، تلفحُ وجوهُهُم حرّالهاجرات، يُساقون فى البراري والفلوات، ايديهم مغلولة الى الاعناقِ، يُطافُ بهم فى الاسواق»؛ «سرت بر بالاى نيزه قرار داشت و خانواده ات همچون بندگان اسير و در غل و زنجير قرار گرفتند. در فراز پالان هاى چهارپايان، چهره شان از گرماى ظهر تابستان مى سوخت و در بيابان ها و دشتهاى پهناور پيش برده مى شدند، دست هايشان به گردن هايشان آويخته و در بازارها آنان را مى گرداندند».
7. بازتاب اين جنايات
در جايى كه: «اذا مات العالم ثلم فى الاسلام ثلمة لا يسدها شىء»؛ با شهادت امام حسين(عليه السلام) عالم چطور خواهد بود؟
امام زمان(عليه السلام) اين ضايعه عظمى را مساوى با كشتن اسلام و... بيان مى فرمايد:
«فالويل للعصاة الفساق، لقد قتلوا بقتلك الاسلام، و عطّلوا الصلاةَ والصيامَ ونقضوا السُّنن والاحكام وهدموا قواعد الايمان وحرّفوا آيات القرآن و هملجوا فى البغى والعدوان... و عاد كتاب الله عزّوجلّ مهجورا، و غودر الحقُّ اذ قهرت مقهورا»؛ «پس واى بر سركشان گنه كار، به كشتنت اسلام را كشتند و نماز و روزه را بيهوده و مهمل گذاشتند. سنت ها و احكام را شكسته و پايه هاى ايمان را نابود كردند. آيات قرآن را تحريف و در فساد و دشمنى سخت تلاش نمودند... و كتاب خدا رها شده و به حق خيانت گرديد».
«وفقد بفقدك التكبير والتهليلُ والتحريم والتحليلُ والتنزيل والتأويلُ وظهر بعدك التغيير والتبديلُ والالحاد والتعطيلُ والاهواء والاضاليلُ والفتن والاباطيل»؛ «با رفتن تو، تكبير، تهليل، تحريم، تحليل، تنزيل و تأويل از ميان رفت. پس از تو تغيير، تبديل، بى دينى، كفر، خواهش هاى نفسانى، گمراهى ها، آشوب ها، بيهودگى ها و باطل ها آشكار شد».
8. بازتاب اين مصيبت در كائنات و موجودات
عظمت اين مصيبت به نحوى است كه سرتاسر هستى، عزادار و به ماتم و سوز و ندبه نشستند. امام زمان(عليه السلام) در اين رابطه مى فرمايد:
«فَانْزعجَ الرسول، وبكى قلبُهُ المهولُ، و عزّاهُ بك الملائكةُ والانبياءُ و فُجعَتْ بك اُمُّكَ الزهراءُ واختُلِفَتْ جنودُ الملائكة المقربينَ، تعزّى اباكَ اميرالمؤمنينَ واُقيمت لك المآتمُ فى اعلى علّيّينَ و...»؛ «پيامبر(صلى الله عليه وآله) آشفته خاطر شد و قلب گريانش گريست و به خاطر تو فرشتگان و پيامبران به او تسليت گفتند و به خاطر تو مادرت زهرا سوگوار و مصيبت زده شد فرشتگان مقرب براى سوگوارى و تسليت گفتن به پدرت اميرمؤمنان نزد او مى رفتند و برايت در اعلى علّيين مجلس عزا و ماتم بر پا شد و...».
«وبكت السماءُ و سكّانها والجنانُ و خُزّانُها والهِضابُ واقطارُها والبحارُ وحيتانُها والجنانُ و ولدانها والبيتُ والمقامُ والمشعرُ الحرامُ والحلُّ والاحرامُ»؛ «آسمان و ساكنانش، بهشت و خزانه دارانش، و كوه هاى گسترده بر روى زمين و كرانه هايش، و درياها و ماهيانش، و جنيان و فرزندانشان و خانه خدا و مقام ابراهيم و مشعر الحرام و حل و احرام براى تو گريستند».
خلق را نام حسينى به زبان مى بينم***هر كجا نام حسين، آه و فغان مى بينم
همه گويند حسين و همه دارند خروش***از غمش ولوله در كون و مكان مى بينم
همه گويند حسين و همه نالند ز درد***با حسين اين همه را عشق نهان مى بينم
همه گويند كه شد كشته بيداد، حسين***همه را نوحه كنان، تعزيه خوان مى بينم
9. نيايش و دعا در پيشگاه خداوند
چه زيبا و پر بهاست كه عرض ارادت به ساحت مقدس سالار شهيدان را وسيله اى براى ارتباط و انس با خداوند متعال قرار داد. «دعا» سبب بينش و معرفت عميق، موجب آرامش و سكون نفس و تشخيص رذايل از فضايل، محرك به سوى خوبى ها، باز دارنده از كژى ها، سازنده روح و روان و ايجاد كننده روح تعهدات اجتماعى است. انگاره هاى ياد شده در اين بخش از اين زيارت مقدس، موج مى زند.
علاوه بر آنكه امام زمان(عليه السلام) ضمن دعاها به ما مى آموزد كه در اين هنگام، توسل به ائمه اطهار(عليهم السلام) تنها راه است و با سير در اين دعا مى آموزيم كه محور دعاها چه باشد و چگونه دعا كنيم.
10. نماز زيارت
شايان توجّه است كه مكمل اين زيارت ـ خصوصاً قسمت اخير آن  ـ  نماز خاص زيارت است كه با سوره هاى انبيا و حشر خوانده مى شود و داراى يك دعاى بسيار عالى در قنوت است.
دو پرسش و پاسخ:
1. چرا زيارت ناحيه در مفاتيح نيامده است؟
هر مؤلفى با ديد خاصى به تدوين كتاب مى پردازد؛ مثلا سيد رضى ـ كه سخنان حضرت على(عليه السلام) را جمع آورى نموده ـ توجّهش بيشتر در ادبيات و فصاحت و بلاغت بوده؛ لذا برخى از سخنان حضرت را نياورده است. حتى مفاتيح الجنان از 54 دعاى صحيفه سجاديه، فقط دعاى «مكارم الاخلاق» را ذكر نموده است. البته محدث عالى مقام شيخ عباس قمى(ره) در كتاب نفس المهموم به فرازى از اين زيارت استناد و اشاره كرده است.(11)
بنابراين شايد به خاطر طولانى بودن اين زيارت و ذكر كردن «زيارت عاشورا» در مفاتيح الجنان، ايشان ذكر آن را لازم ندانسته است.(12)
2. آيا زيارت ناحيه مستند است؟
بله، اين زيارت از طريق يكى از نايبان خاص امام زمان(عليه السلام) به دست برخى از اساتيد شيخ مفيد و سپس به شيخ مفيد و سيد مرتضى و ابن مشهدى رسيده است. «زيارت ناحيه» داراى سندهاى مختلف و معتبر بوده و در كتاب هاى اين سه بزرگوار ثبت و ضبط گرديده است. متأخرين از سيد بن طاووس تا زمان حال نيز آن را نقل و صريحاً تأييد كرده اند. ضمن آنكه مضامين اين زيارت همسو با روايات و ساير زيارت ها است و عبارات گويا و معانى عميق و دقيقش، شاهد صدقى است كه اين زيارت از ناحيه معصوم صادر شده است. ابن مشهدى در كتاب «المزار الكبير» اين زيارت را نقل نموده و در مقدمه كتابش نيز فرموده است: «فقط احاديث مستند و صحيح را در اين كتاب مى آورم».(13)
1. در ميان زيارت هاى سالار شهيدان حضرت حسين(عليه السلام)، دو زيارت از ناحيه مقدّسه رسيده است:
الف. زيارتى توسّط شيخ محمّد بن غالب اصفهانى در سال 252 هـ براى ابومنصور بن عبدالمنعم بن نعمان بغدادى صادر شده، كه در اين زيارت نامه اسامى هشتاد نفر از اصحاب امام حسين(عليه السلام) آمده است. اين زيارت نامه با توجّه به تاريخ صدور آن مربوط به امام هادى(عليه السلام) است، كه از موضوع مقاله ما خارج خواهد بود. متن اين زيارت نامه در كتاب هاى زير آمده است:
1ـ اقبال، صص 573 ـ 577.
2ـ بحارالانوار، ج 45، صص 65 ـ 73 و ج 101، صص 269 ـ 274.
3ـ عوالم، ج 17، صص 335 ـ 340.
4ـ ناسخ التّواريخ، ج 3، ص 17.
5ـ كتاب الدعا والزيارة، صص 654 ـ 657.
6ـ رمز المصيبة، ج 3، صص 4 ـ 10.
7ـ انصارالحسين، صص 164 ـ 171.
ب. زيارتى از ناحيه مقدسه توسط يكى از نوّاب آن حضرت رسيده است. اين زيارت نامه در منابع زير آمده است:
1ـ شيخ مفيد، مزار، مخطوط.
2ـ المزار الكبير، صص 165 ـ 171.
3ـ بحارالانوار، ج 101، صص 317 ـ 328.
4ـ كتاب الدعا والزيارة، صص 691 ـ 699.
5ـ رمز المصيبة، ج 3، صص 10 ـ 38.
6ـ الصحيفة الهادية، صص 203 ـ 227.
7ـ الصحيفة المهدوية، صص 284 ـ 325.
8ـ كلمة الامام المهدى(عليه السلام)، صص 440 ـ 454.
براى زيارت نامه شروحى نوشته شده كه از آن جمله است:
1ـ الذخيرة الباقية، محمدجعفر بن زين العابدين شاملى شيرازى،(فارسى).
2ـ الشمس الضّاحية، جمعى از علماء،(فارسى).
3ـ تحفه قائميه، حاج شيخ محمدباقر فقيه ايمانى(فارسى).
4ـ كشف داحية، برخى از علماء هند،(اردو).
-------------------------------------------------------------------
1ـ همره نور، شرح زيارت ناحيه مقدسه، سيد هدايت اللّه طالقانى.
2ـ سلام موعود،(بيان تحليلى و توصيفى زيارت ناحيه مقدسه)، دكتر محمد رضا سنگرى. (اين مطالب از كتابنامه حضرت مهدى(عليه السلام)، صص 435، 820، تأليف على اكبر مهدى پور، برداشت شده است).
3. ر.ك: سيد هدايت اللّه طالقانى، همره نور (شرح زيارت ناحيه مقدسه)، ص 73. (براى نوشتن اين مقاله از اين كتاب ارزشمند بسيار استفاده شده است).
4. بحارالانوار، ج 73، ص 12: «ان السلام اسم من اسماء الله تعالى؛ سلام نامى است از نامهاى خدا».
5. ابراهيم، آيه 23: (خالدين فيها باذن ربهم تحيّتهم فيها سلام)؛ «به اذن پروردگارشان در آنجا جاودانه به سر مى برند و درودشان در آنجا سلام است».
6. طوسى، امالى، ج 1، ص 317؛ بحارالانوار، ج 44، ص 221.
7. بحارالانوار، ج 101، ص 112؛ شاهكار آفرينش، ص 240.
8. امالى طوسى، ص 9؛ بحارالانوار، ج 44، ص 392.
9. ناگفته نماند سلام هايى ديگر (سلام بر ملائكه حرم، اطرافيان خاص، فرزندان امام، برادر و...) مطرح است كه به جهت اختصار آنها را ذكر نكرديم.
10. ر.ك: مقرم، مقتل الحسين، صص 39، 139، 183؛ بحارالانوار، ج 44، ص 377.
11. نفس المهموم، ص 233.
12. ر.ك: همره نور، صص 121 ـ 123.
13. همان.
---------------------------------------
نينوا و انتظار
«تأملى نو»
جمعى از محققان     
مركز تخصصى مهدويت ـ قم

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page