توبه و شهادت پير مرد شامى

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

راوى گويد: در ان اثناء كه اهل بيت را نزديك درب مسجد نگاه داشته بودند، پير مردى به نزد زنان عصمت و طهارت آمد و اين سخنان را به زبان راند: حمد خدا را كه شما را بكشت و بلاد را از فتنه مردان شما خلاص نمود امير المؤ منين يزيد را بر شما مسلط ساخت حضرت .
سيد الساجدين (عليه السلام) در جواب او، فرمود: اى شيخ ! آيا قرآن
قراءت القرآن ؟)).
قال : نعم .
قال : ((فهل عرفت هذه الآية : (قل لا اءساءلكم عليه اءجرا الا المودة فى القربى))؟.
قال الشيخ : قد قراءت ذلك .
فقال له على (عليه السلام): ((نحن القربى يا شيخ ، فهل قراءت فى بنى اسرائيل : (و آت ذاالقربى حقه)؟.
فقال الشيخ : قد قراءت ذلك .
فقال : ((فنحن القربى يا شيخ ، فهل قراءت هذه الآية : (واعلموا اءنما غنمتم من شى ء فان لله خمسه و للرسول ولذى القربى).
قال : نعم .
فقال (عليه السلام): ((فنحن القربى يا شيخ ، و هل قراءت هذه الآية : (انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اءهل البيت و يطهركم تطهيرا)؟.
قال الشيخ : قد قراءت ذلك . فقال على (عليه السلام): ((نحن اءهل البيت الذين خصنا الله بآية الطهارة يا شيخ .
خوانده اى ؟ گفت : بلى . حضرت فرمود: اين آيه را ديده اى كه خداوند متعال فرموده : (قل لا اسئلكم ...(1))؛ يعنى اى پيغمبر! به اين امت بگو كه من از شما براى ابلاغ رسالتم اجرى نمى خواهم مگر آنكه درباره اقرباء و خاندانم دوستى نماييد)).
آن شيخ عرض كرد: بلى ، اين آيه شريفه را تلاوت نموده ام .
امام سجاد (عليه السلام) فرموده : ماييم ((ذوى القربى)) كه خدا در قرآن فرموده است . سپس فرمود: اى شيخ ! آيا اين آيه را خوانده اى : (و آت ذالقربى حقه (2)؛) يعنى اى پيغمبر ما، حق اقرباء خود را به ايشان برسان . آن پير مرد گفت : بلى ، اين آيه را هم قرائت كرده ام .
امام سجاد (عليه السلام) فرمود: ما خويشان پيامبر هستيم . امام (عليه السلام) ادامه داد كه اى شيخ اين آيه را خوانده اى :
(واعلموا انما....(3))؛ يعنى بدانيد هر گونه غنيمتى به دست آورديد، خمس آن براى خدا و براى پيامبر و براى ذوى القربى است). پير مرد گفت : آرى ، اين آيه را نيز خوانده ام .
امام سجاد (عليه السلام) فرمود: آن ((ذوى القربى)) ما هستيم .
سپس امام فرمود: آيا آيه تطهير را خوانده اى كه خداوند متعال مى فرمايد: (انمايريد....(4))؛ يعنى خداوند مى خواهد كه از شما اهل بيت هر پليدى را بزدايد و شما را چنانكه بايد و شايد پاكيزه بدارد. پيرمرد گفت : اين آيه را نيز تلاوت كرده ام . امام فرمود: ماييم آن اهل بيت كه خدا تخصيص داد ما را به نزول آيه تطهير.
قال الراوى : بقى الشيخ ساكتا نادما على ما تكلم به ، و قال : تالله انكم هم ؟!
فقال على بن الحسين (عليه السلام): ((تالله انا لنحن هم من غير شك ، و حق جدنا رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) انا لنحن هم)).
قال : فبكى الشيخ و رمى عمامته ، ثم رفع راءسه الى السماء و قال : اءللهم انى اءبرء اليك من عدو آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) من الجن والانس .
ثم قال : هل لى من توبة ؟
فقال له : ((نعم ، ان تبت تاب الله عليك و اءنت معنا)).
فقال : اءنا تائب .
فبلغ يزيد بن معاوية حديث الشيخ ، فاءمر به فقتل .
قال الراوى : ثم اءدخل ثقل الحسين (عليه السلام) و نساؤ ه و من تخلف من اءهله على يزيد، و هم مقرنون فى الحبال .
راوى گويد: آن پيرمرد پس از استماع اين كلام از فرزند خير الانام زبان از گفتار فروبست و از گفته هاى خود پشيمان گشت و از روى شگفت و تحجب ، آن حضرت را سوگند داد كه آيا شما همان اهل بيت حضرت رسول هستيد؟!
امام زين العابدين (عليه السلام) فرمود: به خدا سوگند كه ما همان اهل بيت پيامبريم . و در اين خصوص مجال هيچ شك و شبهه اى نيست و به حق جد ما رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) سوگند كه ماييم اهل بيت خاتم الانبياء.
پيرمرد چون از حقيقت حال مطلع گشت اشك از چشمانش جارى گرديد و عمامه را از سر برداشت و بر زمين انداخت و سر را به سوى آسمان بلند نمود و گفت : خداوندا! من بيزارم از آن كسى كه دشمن آل محمد است چه از جن باشد و چه انس . سپس عرض نمود: آيا توبه من قبول مى شود؟
امام (عليه السلام) فرمود: اگر تو به نمايى ، خدا توبه تو را مى پذيرد و تو در آخرت با ما خواهى بود آن پيرمرد عرض نمود: من از كردار خويش ‍ توبه كردم و نادم شدم . چون اين خبر به يزيدبن معاويه - عليهما الهاوية - رسيد، حكم نمود آن پيرمرد را به قتل رساندند.
--------------------------------------------------------------
1- سوره شورى (42)، آيه 23.
2- سوره اسراء (17)، آيه 26.
3- سوره انفال (8)، آيه 41.
4- سوره احزاب (33)، آيه 33.
---------------------------------------
نويسنده : سيد بن طاوس
مترجم : محمدطاهر دزفولى
به كوشش : صادق حسن زاده