فوايد و آثار روانى نماز

(زمان خواندن: 17 - 33 دقیقه)


بى هيچ ترديدى نماز فوايد تربيتى ، روانى و معنوى و حتى فايده بهداشتى (40) فراوانى را در بر دارد. نماز انسان را ملزم به رعايت نظم و انضباط مى كند، چرا كه تاخير و تقدم نماز، هر دو موجب بطلان نماز مى گردد. به علاوه نماز موجب تقويت اراده گشته و درس وقت شناسى به ما مى دهد؛ يعنى اينكه بايد صبح در وقت معين هنگام فجر دميدن سپيده سحر به نماز بايستيم و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا، هر يك را در وقت خود به جا آوريم و همين مساله است كه سبب تقويت اراده شده و تمرينى مى گردد براى حسابرسى و مراقب بار آمدن .
نماز گزار مى داند كه پيامبرش فرموده است :
خداوند را بر فضاى بيت المقدس يا خانه كعبه فرشته اى است كه هر شب ندا مى كند:
هر كس از مال حرام بخورد، واجب و مستحبى از او قبول نمى گردد.
و مى داند كه پيامبرش نيز مى فرمايد:
كسى كه لباس را به دو درهم خريده و در پول آن لباس درهمى از حرام باشد، خداوند در آن لباس نماز را نخواهد پذيرفت . (41)
نماز گزار مى داند كه اگر بخواهد نمازش مقبول درگاه حق تعالى افتد، بايد حقوق همه مردم را دقيقا مراعات كند. چه نماز، خود دعوتى است براى رعايت حقوق ديگران و اگر به حقوق مردم حتى به اندازه نخ دگمه اى دست تجاوز دراز كند، نمازش باطل خواهد شد.
به عبارت دقيقتر نمازگزار به اين مساله آگاه است كه زمانى از او نمازى بطور كامل پذيرفته مى شود كه از بسيارى گناهان چون : دزدى ، نگاه شهوت آلود به ناموس ديگران ، قمار، زنا، لواط، ريختن آبروى مومن ، تهمت و افترا به ديگران ، رعايت ننمودن حقوق والدين ، رباخوارى ، دروغ ، غش در معامله ، احتكار و گرانفروشى ، كبر و غرور، اسراف ، دشمنى با مومن ، خيانت به امانت ، پيمان شكنى ، شرابخوارى و غيبت و... دورى گزيند چرا كه هر يك از گناهان فوق جزء موانع قبولى نماز هستند. و اگر هم بنا به فرض نمازى از اشخاصى كه داراى يكى از صفات رذيله فوق هستند، پذيرفته شود، در قيامت اجر و پاداش ناچيزى به آن فرد تعلق مى گيرد. خصوصا دو گناه آخرى كه اگر كسى مرتكب آن شود؛ بنا بر روايت مشهور نبوى تا چهل روز هيچ يك از عبادات و اعمال نيكش پذيرفته نخواهد شد. لذا هيچ يك از نماز گزاران واقعى مرتكب چنان گناهانى نمى گردند. در اين رابطه امام باقر عليه السلام مى فرمايد:
كسى كه به حقوق ديگران تجاوز نمايد، نمازى از او قبول نمى گردد.
همچنين رسول گرامى اسلام صل الله عليه و آله مى فرمايد:
كسى كه اطاعت فرمان نماز را نكند نمازش ، نماز نيست و اطاعت نماز آن است كه از فحشا و منكرات به دور باشد.
افزون بر اين ، نماز خود بينى و كبر را از بين مى برد. مسلم است كسى كه شبانه روز پنج بار آگاهانه سر بر آستان خدا مى سايد و خود را چون ذره اى در برابر عظمت و بزرگى او مى بيند، كبر و غرورش درهم مى شكند. در حديث معروفى از امام على عليه السلام مى خوانيم كه فرمود:
خداوند ايمان را براى پاكسازى انسانها از شرك ، واجب كرد و نماز را براى پاكسازى از كبر. (42)
رابطه نماز و آرامش روانى 
اما از جمله مهمترين فوايد تربيتى نماز عبارتند از:
الف - صبر بر مصايب و مشكلات
گاهى اتفاق مى افتد كه آدمى براى مدتى ، راز و مطلبى را در دل خود نگاه مى دارد تا زمانى كه محرم رازى را بيابد و درد دل خود را با او باز گويد ، و يا به عبارت بهتر عقده دل را خالى كرده و به اصطلاح ، خود را سبك كند و اگر شخص اين طريق را پيش نگيرد، گاه پنهان نگاه داشتن درد دلهايش اثرات بسيار نامطلوبى را بر روح و روان فرد بر جاى مى گذارد كه برخى مواقع ممكن است حتى عواقب سوء و وحشتناكى را به دنبال داشته باشد!
و اى بسا انسانى با اين طرز تفكر كه ممكن است در جهان تنها باشد عدم اعتقاد به خدا و پناهگاه و ماوايى امن نداشته باشد تا بدان التجا جويد، نهايتا به بن بست و پوچى رسيده و خود را خبط طبيعت پنداشته و بدين گونه خود را دچار امراض روانى لاعلاجى گرداند.
لذا، نماز يكى از موثرترين و بهترين راه هاى درمان اينگونه امراض روحى است ، زيرا كه نماز و نيايش ، راز و نياز با مبدا هستى است كه انسان به اصطلاح عقده گشايى مى كند و آنچه در دل و قلبش پنهان دارد، بيرون مى ريزد و با خالق خود به اميد گشايش راز دل خود را در ميان مى گذارد و همين امر اميد به استجابت دعا و نمازش است كه به شخص نيرو و حياتى تازه بخشيده و او را از چنگال مخوف برخى از امراض ‍ روحى و روانى رهايى مى بخشد.
پروفسور ويليام جيمز در اين باره مى گويد:
در خصوص شفا يافتن بيمار به وسيله دعا و نماز بايد گفت : چنانكه حقايق و واقعيتهاى پزشكى را قبول داشته باشيم ، پزشكانى چند اظهار داشته اند كه در بسيارى از موارد دعا، در بهبودى حال بيمار موثر بوده است . بنابر اين بايد دعا را در معالجه بيماران يكى از وسايل موثر دانست . در مورد بسيارى از مردم ، دعا براى معالجات امراض روحى بسيار موثر بوده است و در نتيجه صحت بدنى و جسمى آنها را در پى خواهد داشت .
حتى بقول دكتر كارل وقتى نيايش ساده و به صورت اداى طوطى وار جملاتى باشد، اثرى بر روى رفتار و سلوك فرد مى گذارد.
بانو دكتر روز هلوردنج كه از مشاورين پزشكى بوستن در آمريكاست مى گويد:
به نظر من بهترين درمان تسكين و تخفيف غم و نگرانى اين است كه مشكلات و گرفتاريهاى خود را با شخصى كه طرف اعتماد باشد در ميان گذاريم ، ما اين عمل را خالى كردن دل مى گوييم ....
وقتى كه بيماران به اينجا مراجعه مى نمايند، مى توانند گرفتارى ها و غصه هاى خود را به تفصيل براى ديگران شرح دهند، آن قدر بگويند تا بكلى از فكرشان خارج شود، فكر كردن درباره نگرانى ها و پنهان داشتن آنها از ديگران باعث هيجان عصبى مى شود، ما هم بايستى شريكى برا گرفتارى هاى خود پيدا كنيم ، بايد حس كنيم كه در دنيا كسى هست كه مايل به گوش دادن شرح گرفتاريهاى ما و قادر به درك آنها باشد.
امروز اغلب بيمارستانهاى روحى و عصبى و حتى قسمت هاى جسمى و بخش هاى جراحى نزد يكى از طرق معالجه بيماران را همان راز دل گفتن با ديگران تشخيص داده اند. و يكى از دستورات دانشمندان و روان شناسان نيز همين است كه انسان عقده هاى خود را به شخصى كه مورد اعتماد خود مى داند بازگو كند...
حال با اين توضيحات و در چنين مواردى آيا جهت رفع نگرانى و پريشانى بهتر نيست به درگاه خداوند سميع و بصير پناه برده ... خداوندى كه كليه امور به دست او و هر خير و احسانى پرتوى از فيوضات بيكران او و هر امرى به فرمان اوست ... و آيا به هنگامى كه انسان به نماز ايستاده ، و دعا و راز و نياز با خداوند دارد كافى نيست كه انسان را از همه اين نگرانى ها و بيمارى ها رهايى بخشد؟! (43)
گاهى از مواقع درد ما بى درمان است . حتى نمى توانيم آنرا با نزديكترين دوستانمان در ميان بگذاريم . در اين اوقات است كه روى به سوى خدا مى كنيم و احساس مى كنيم كه در زندگى شريك غمى داريم ، يك غمخوار واقعى داريم .
بيشتر روان شناسان و روان پزشكان معتقدند: انسان ناگريز است براى تسكين دردهاى خود آنها را نزد ديگران بازگو كند. پس وقتى كسى را پيدا نمى كنيم ، همان بهتر كه با خداوند درد دل كنيم .... دعا و نيايش انسان را به كار و كوشش وا مى دارد و نخستين گام به سوى عمل است . من نمى توانم به خود بقبولانم كه كسى براى انجام منظور خود به درگاه خداوند نيايش نمايد و نتيجه نگيرد....
پزشكان روحى درك كرده اند كه عبادت و نيايش و ايمان قوى به مذهب ، بيش از نيمى از نگرانى هاى ما را بر طرف مى سازد.... اگر مذهبى در كار نباشد زندگى پوچ است .
آدلر روانكاو معروف نيز در جريان سى سال روانكاوى خود به اين حقيقت اشاره مى كند كه بيماران روانى كه حس مذهبى خود را باز نيافته اند، درمان نشده اند. (44)
مجله آمريكايى ريدرز دايچست به نقل از يكى از دانشمندان روان شناس ‍ مى نويسد:
ممكن است كه ما رحمت خدايى را به يك دستگاه مولد برق تشبيه كنيم و وظيفه ما اين هست كه با اين دستگاه به وسيله دعا ارتباط پيدا كنيم و از آن كسب قدرت نماييم و يا اينكه مى توانيم اين طور بگوييم ، اين دستگاه پر نيرو و پر قدرت ، اثرى در زندگى ما ندارد مگر از راه دعا و نيايش و روى آوردن بدان درگاه ... امروزه فراوانى دلايل بر فضيلت دعا نيايش آن اندازه است كه راه انكار بر آن بسته است ، اين امرى تعجب آور نيست كه آدمى به هنگام سختى و مصيبت به سوى نيرويى غير از نيروى خود روى آورده ، بلكه عجيب و شگفتى آور اين است كه اين امر را شگفتى آور و عجيب بدانيم .
روزنامه تورنتو استار كانادا در يكى از شماره هاى خود پيرامون تاثير دعا نوشت : ثابت شده است كه اثرات روحى و جسمى دعا بسزاست . تام هارمر نويسنده مقاله اى با اين مضمون دعا را نيرويى نامرئى دانسته و با اشاره به اين كه احتمالا برخى از شكاكان و يا آنان كه به خدا اعتقادى ندارند، اين ادعا را تمسخر خواهند كرد، ادامه مى دهد كه :
ما دعا مى كنيم چون بدان نياز داريم و كارآيى دارد. اين را به صرف اعتقاد برخى افراد و يا خودم نمى گويم ، بلكه اين تجربه شخصى من است كه تاثير آن را براى سالها در زندگى بسيارى ديده ام . همه ما در شرايطى دعا مى كنيم ، حتى گاهى در حالى كه منكر وجود خدا شده ايم ، براى خود و يا ديگران دعا مى كنيم ، حال پاسخ ما نه و يا سكوت از جانب پروردگار است . زيرا دعا و پاسخ آن مانند ديگر پديده هاى اين جهانى نيست ، بلكه از نظامى فراتر، قوانينى ناديدنى و برگرفته از خواست خداوند تبعيت كرده و به همين دليل است كه يكى از والاترين نتايج آن اين است : خواست تو در هر حال به كمك دعا انجام شدنى است . به گمان من زندگى ما بطور كامل به دست خداوند بوده و تنها آن ذكاوت مطلق آنچه را براى ما بهتر است تشخيص مى دهد.
نويسنده ادامه مى دهد كه :
در حالى كه توسط شركتهاى بزرگ داروسازى شمال آمريكا، ميليونها دلار صرف تحقيقات در ساخت دارو مى شود، رقمى در پژوهش اثر نيايش بر سلامتى به دليل آن كه قابل ارائه به شكل قرص و دارو نيست صرف نشده است . دكتر اندلف باير متخصص  قلب از دانشگاه كاليفرنيا گروه 400 نفرى از بيماران قلبى را به دو دسته تقسيم كرد. در اين دو گروه ، در حالى كه مراقبتهاى پزشكى كاملا يكسان بود، مشخصات بيمارى و نام اعضاى يك گروه را به داوطلبانى از سراسر كشور داده و از هر تيم 5 تا 7 نفره داوطلبين دعا كنند.، خواسته شد براى يك بيمار عضو اين گروه دعا كنند.
نتيجه قابل بحث بود. پس از 10 ماه گروه دعا شونده پنج مرتبه كمتر آنتى بيوتيك مصرف كرده بود، تورم ريه در آنها سه مرتبه كمتر مشاهده شد، در حالى كه 12 نفر از گروه ديگر محتاج تنفس دهى شده بودند. در اين گروه ، نياز به اين امر ديده نشده و آخر اينكه نفرات فوت شده در دوره آزمايش در اين گروه ، كمتر از گروه دعا نشده ها بودند. (45)
خانم مونت گومرى مى نويسد:
در آمريكا براى امتحان و اثبات اين موضوع به عده اى آزمايش مى نموده و در جلساتى دعاى خود را متوجه شخص معينى مى كردند. من خانم مونت گومرى مبتلا به پشت دردى بودم . روزى ، يكمرتبه اين درد ساكت شد، بعدا اطلاع حاصل كردم كه اين جمعيت در همان ساعت دعاى خود را متوجه من نموده است ، چون من از اين موضوع قبلا اطلاعى نداشتم نمى توان گفت ساكت شدن درد اثر نوعى تلقين بوده است ، بلكه معلوم مى شود، دعا مثل قوه برق و مغناطيس و غيره اثر مستقيم دارد.
جفرى لوين از مدرسه طبى ويرجينيا مى گويد:
مذهبى بودن و پرهيز از گناه ، انسان را در صراط مستقيم قرار مى دهد و مانع بروز انواع فشارهاى روحى و جسمى مى شود. علاوه بر اين ، اميدوارى و خوش بينى يك سيستم ايمنى در برابر مشكلات در انسان به وجود مى آورد. (46)
دكتر عثمان محمد نجاتى ؛ دانشمند عرب در كتاب خود مى نويسد:
آرام سازى يكى از وسايل مورد استفاده برخى از روان درمانگران جديد براى بيماريهاى روانى است و انسان مى تواند آن را از طريق تمرين بياموزد. خواندن نماز آن هم پنج بار در روز، خود بهترين برنامه تمرين آرام سازى و فراگيرى آن مى تواند باشد و معمولا وقتى انسان كيفيت آرام سازى را ياد بگيرد، مى تواند از تشنجات عصبى ناشى از فشارها و گرفتاريهاى زندگى رها شود.
پيامبر اكرم صل الله عليه و آله به هنگام فرا رسيدن اوقات نماز مى فرمود:
اى بلال ما را با نماز به آرامش وادار.
در حديث ديگرى مى خوانيم كه : هر گاه امرى بر رسول خدا صل الله عليه و آله و حضرت على عليه السلام سخت مى آمد، به نماز مى ايستاد...
و نيز فرزند عالم آن دو بزرگوار يعنى امام صادق عليه السلام به ياران خود مى فرمود:
چه مانع مى شود كه يكى از شما را در وقتى كه غم و اندوه دنيوى به او وارد شده وضو بگيرد و داخل مسجد شود و دو ركعت نماز بجاى آورد و خداوند بزرگ را بخواند. مگر نشنيده ايد كه خداوند مى فرمايد: به وسيله صبر و نماز از خداوند يارى بخواهيد.
آرى حالت تمدد اعصاب و آرامش روانى ناشى از نماز انسان را از اضطرابى كه بيماران روانى همواره از آن رنج مى برند، مى رهاند چون اين حالتها معمولا تا مدتى پس از نماز در انسان باقى مى ماند و ادامه مى يابد. (47)
درباره بوعلى سينا؛ طبيب و فيلسوف بزرگ ايرانى مى نويسند:
هر گاه مشكلى علمى برايش پيش مى آمد، از نماز يارى مى طلبيد.
دانشمند بزرگ ما خود در اين خصوص چنين مى گويد:
هر زمان برايم مشكل علمى پيش مى آمد و از حل آن عاجز مى ماندم به مسجد جامع شهر رفته و دو ركعت نماز بجاى مى آوردم ، سپس از خداوند مى خواستم مرا به وسيله نور آن نماز، يارى دهد تا گره از مشكلم باز كنم ، پس از اداى آن دو ركعت ، راه حل مشكل برايم آسان مى گشت و به آنچه مى خواستم مى رسيدم . (48)
همچنين در خبرى موثق كه شاهدان عينى آن را نقل نموده اند، آورده اند كه ، شهر قم در جنگ جهانى دوم دچار قحطى و خشكسالى شده بود و اسباب و عوامل مادى هم در از بين بردن خشكسالى نزول باران بود. و حل اين امر تنها اجراى يكى از دستورات عاليه اسلام يعنى نماز استسقاء نماز باران بود. مردم قم به مرجع بزرگ و عالم وارسته عاليقدر آن دوران آيت الله سيد محمد تقى خوانسارى متوسل شدند و مردم شهر قم ؛ خرد و كلان ، پير و جوان با چشمانى گريان و دلى سوخته به پيشوايى آن مرد بزرگ به سوى خاك فرج قم در حركت شدند. پس از انجام مراسم نماز باران و دعاى آن جمعيت مومن ، تا سه روز باران بر زمينهاى خشك شروع به بارش ‍ نمود و اخبار آن حادثه عجيب به اطراف و اكناف ايران پخش شد. و هم اكنون اين واقعه مهم بر سنگ مزار آن مرد بزرگ آيت الله خوانسارى ثبت است و زوار حضرت معصومه آن را مشاهده مى كنند تا همه بدانند كه نماز، قدرت حل بسيارى از مشكلات و معضلات بندگان خدا را دارد. (49) و اين است معنى سخن خدا كه مى فرمايد:
استعينوا بالصبر و الصلوة و آنها لكبيره بقره 3 (50)
كمك بگيريد از صبر ونماز و اين كارى بزرگ است .
آرى با استمداد از نماز مى توان بر سخت ترين معضلات و مشكلات زندگى و ناراحتى هاى روانى فايق آمد و بر نا اميدى هاى غلبه نمود. آن مرد دانشمند دكتر الكسيس كارل درست گفته است كه : نيايش به آدمى نيروى تحمل غمها و مصايب را مى بخشد و هنگامى كه كلمات منطقى براى اميدوارى نمى توان يافت ، انسان را اميدوار مى كند و قدرت ايستادگى در برابر حوادث بزرگ را به او مى دهد. (51)
ب - ايجاد اوصاف انسانى و جلوگيرى از فساد و فحشا
يكى از مهمترين فوايد معنوى و فلسفه اصلى نماز دورى از فحشا و منكرات و ياد خداست .
حصرت حق جل جلاله ، خود در قرآن فلسفه نماز را چنين بازگو مى كند:
اقم الصلوة ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر.
نماز را به پا داريد به درستى كه نماز باز دارنده از فحشا و اعمال ناشايست است .
همان طور كه قبلا نيز اشارت رفت ؛ نماز آثار تربيتى فراوانى را به همراه دارد. از جمله وقتى نماز گزار واقعى با خلوص نيت با تكبير الله اكبر به نماز مى ايستد خدا را برتر و بالاتر از هر چيز برتر از زر و زيور دنيوى ، آلوده شدن به گناه و نافرمانى او، شهوات و هواهاى نفسانى و... و هر آفريده اى مى داند.
الله اكبر يعنى خدا بزرگتر و با اهميت تر است از همه چيز و همه كس ، او بزرگتر و برتر است از تمام آفريده هاى خود و جلوه هاى مختلف دنيوى و بزرگتر است از وسوسه هاى ابليس و شياطين كه هر لحظه در كمين آدمى نشسته اند تا او را از مسير حق منحرف سازند.
پيام مهم سوره حمد به همه انسانهاى نماز گزار
وقتى نماز گزار واقعى نماز خود را با بسم الله الرحمن الرحيم آغاز مى كند با قرائت اين آيه ، خود را در برابر هر چه غير خدا و شرك آور است بيمه مى سازد و بدينوسيله شياطين را از خود فرارى مى دهد.
امام صادق عليه السلام فرمود: بسم الله نشانه امان و رحمت است .
نماز گزار واقعى در نماز خود، خدا را به خاطر اينكه او را نعمت هاى فراوان ايمان و توفيق به عبادات ، رزق و روزى ، زندگى سالم ، سلامت و سعادت عطا كرده سپاس مى گزارد و همين حمد و ستايش ، او را نه تنها در برابر خدا؛ بلكه به مصداق : من لم يشكر الخالق ، لم يشكر المخلوق در برابر خدمتى كه همنوعانش بندگان خدا براى او انجام مى دهند شاكر و سپاسگزار بار مى آورد.
و آيه الرحمن الرحيم ؛ يعنى ؛ او بخشنده مهربان است ، نمازگزار گناهكار را از ياس و نااميدى توبه نمودن و توبه شكستن از درگاه حضرت بارى تعالى مى رهاند و به او اميد مى دهد.
برخى از مفسرين معتقدند كه يكى از اسرار تكرار آيه مذكور در سوره حمد، اين است كه مى خواهد به نماز گزار بگويد كه : اى انسان فراموش مكن كه در زندگى رافت و عطوفت را سر لوحه برنامه ها، دستور العمل ها و جهت گيرى هاى فكرى خود قرار دهى ، زيرا كه خالق تو نيز چنين بخشنده و مهربان است .
مالك يوم الدين ؛ به انسان مومن و نماز گزار اين معنا را تفهيم مى كند كه مالكيت او نسبت به اموال و حتى جانش قرار دادى و اعتبارى و موقت و زود گذر است . آيه فوق به شخص نمازگزار تذكر مى دهد كه بداند اين دنيا و متعلقات آن همگى فانى است و مرگ همه چيز را حتى عزيزترين كسان و اشيايى كه به آنها بسته است از دست او مى ستاند.
كل نفس ذائقة الموت ؛ پس او نبايد به دنيا و آنچه در آن است دل بندد، چه همه چيز از آن خداست و مالك حقيقى آنها جز او كس ديگرى نيست و همه آنها روزى به خدا باز مى گردند:
لا الى الله تصير الامور
انا لله و انا اليه راجعون
آيه مالك يوم الدين آدمى را به ياد روز حساب مى اندازد و به او هشدار مى دهد كه اى انسان تا هنوز زنده اى به حساب خود برس تا به حساب تو نرسيده اند.
آيه فوق الذكر حداقل ده بار توسط نماز گزار در نمازهاى پنجگانه تكرار مى شود، بدين ترتيب نمازگزار فراموش نمى كند كه پس از امروز فردايى هست معاد. اينجا است كه او در برابر كوچكترين اعمال خود احساس مسوليت مى نمايد. لذا مراقب اعمال ، نيات ، حالات ، كردار و گفتار خود است .
آرى نماز گزار واقعى ، آگاه است كه در يوم الدين ، مالك اصلى خدا است و هيچ كس جز او فرمان نمى دهد.
و لله ملك السموات و الارض آل عمران ، 189
ملك آسمانها و زمين براى خداست .
و خدا در قيامت همه كارها را از خرد و كلان به حساب مى آورد.
فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره و من يعمل مثقال ذرة شرا يره .
لذا، در هنگام رو به رو شدن با گناه و كارهاى ناشايست كه سبب حبط اعمال نيك او مى شوند، جانب احتياط را از دست نمى دهد و تلاش مى كند كه خود را در دام آنها گرفتار نسازد و تن به آلودگيها و چيزهايى كه موجب تباهى انسان مى شوند، ندهد. و از هر كه موجبات بر انگيختن خشم خداى سبحان را فراهم مى سازد، پرهيز نمايد.
اياك نعبد و اياك نستعين ، نماز گزار با اين آيه تمام معبودها و اله ها را نفى مى كند و تمام من ها را ما مى كند و به انسان درس آزادگى و آزادى مى دهد.
آيه فوق به نماز گزار مى آموزد كه بله قربان گوى هيچ انسان و معبودى جز خداى واحد نباشد. نه شرق پرست باشد و نه غرب پرست نه بنده زر و زور باشد و نه تسليم شهوت و پست و مقام و فريفته زن و فرزند و مال و ثروت . (52) از تهديدهاى امثال ناكثين و مارقين و قاسطين نهراسد و با اتكال به خداوند تبارك و تعالى راه حق را پيش گيرد كه :
فان حزب الله هم الغالبون
شخص نمازگزار با اتكال به آيه اياك نستعين شخصيت تازه اى پيدا مى كند. از مشكلات و مصايب زندگى نهراسيده و بيم به دل راه نمى دهد چه ، او خدا را به يارى خود طلبيده ، فلذا با استعانت از اين آيه قدرتى شگرف پيدا كرده و بر مشكلات فايق مى آيد.
حكيم سبزوارى در قسمت اخلاقيات منظومه مى فرمايد: دروغ مى گويد آن كسى كه اياك نستعين مى گويد، اما وقتى حادثه اى مهم پيش آمد، غير خدا را مى بيند.
اهدنا الصراط المستقيم
آيه مزبور به نمازگزار تذكر مى دهد كه در مسير زندگى اش راههاى گوناگون وجود دارد و او بايد در اين مسير محتاطانه عمل كند كه از جاده حق و حقيقت منحرف نگشته و به جهنم و عذاب ابدى گرفتار نشود. و اين حاصل نمى گردد، مگر اينكه از خداى سبحان استعانت جويد و از او بخواهد كه مسير حق را كه همان راه انبياء و اولياء معصوم عليه السلام است به او بنماياند و در آن مسير هدايتش نمايد و توفيقش دهد كه در اين راه نلغزد و راه افراط و تفريط را پيش نگيرد، چرا كه ابليس و فرزندانش ‍ هميشه در كمين انسان نشسته اند. خصوصا هنگامى كه آدمى اراده نماز كند، شياطين به جنب و جوش شديدى مى افتند تا اينكه نمازگزار را از انجام مراسم عبادى باز دارند.
ابليس خطاب به خداى سبحان مى گويد:
الا عبادك منهم المخلصين حجر، 30
جز بندگان مخلص تو، همه را گمراه مى كنم .
آيه فوق الذكر از سوره مباركه حمد بهترين دعايى است كه يك نمازگزار مى كند تا خداوند او را توفيق دهد كه در دام چپ و راست كندروى وتندروى در نغلتد و خصوصا در دام شياطين انسى و جنى گرفتار نشود.
صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم ولاالضالين
آيه اول به نماز گزار توصيه مى كند كه هميشه از خداى سبحان بخواهد كه او را به راه كسانى كه به آنان نعمت داده ، هدايتش نمايد و نه راه كسانى كه نسبت به آنها غضب نموده و نه راه گمراهان . قرآن كريم در سوره نساء، آيه 69، كسانى كه انعام و پاداش به آنها تعلق مى گيرد را چهار گروه ذيل معرفى نموده است : انبياء، صديقينت شهداء، صالحين
كسى كه ده بار در شبانه روز چنين درخواستى را از خدا مى نمايد با توجه به اينكه مشخصات كسانى را كه خداوند به آنها پاداش و انعام داده ، مى داند، خود نيز سعى مى نمايد تا آنان را الگو قرار دهد و متخلق به اخلاقشان گردد و زندگى انبياء صالحان ، شهيدان و صديقان را مورد مطالعه قرار داده و از گفتار و كردار آنها درس گرفته و اصول زندگانى را بياموزد.
آيه دوم به انسان مى آموزد كه اگر مى خواهد جزء هدايت يافتگان و در زمره پاداش گيرندگان روز قيامت به حساب آيد بايد از گمراهان ، مغضوبان ، منافقان ، طاغوتيان و پيروان آنها منحرفان عقيده و اخلاق و هر راه انحرافى ديگر، جز مسير حق پرهيز نمايد. سپس نمازگزار پس از پايان قرائت سوره مباركه حمد، سوره توحيد يعنى اعتراف به يكتايى و وحدانيت او را آغاز و پس از قرائت آن سوره مباركه به ركوع مى رود.
ذكر ركوع 
سبحان ربى العظيم و بحمده
انسان را به خضوع و خشوع ظاهرى و باطنى در برابر خداوند گار وا مى دارد چه ، وقتى نمازگزار در برابر خالق تواناى خود به نماز مى ايستد، خود را مانند موجود ضعيف و كوچكى مى پندارد كه در برابر كوهى با شكوه و عظمت ايستاده است و نماز، رعب و وحشتى بسيار از عظمت كبريايى بر دل و جانش انداخته و فى الحال او را از مركب غرور كه تا لحظاتى قبل دچار آن بود، به زير مى افكند و او در اين حال خاشعانه سر تعظيم ركوع به آستانش فرود مى آورد. و اين ركوع و خشوع او را از خودبينى و غرور مى رهاند. در اين حالت نمازگزار خود را در برابر او، آن قدر كوچك و حقير مى بيند كه بار ديگر سر به سجده گاه مى سايد. و اين است بالاترين خضوع انسان ، زيرا به فرموده امام معصوم عليه السلام ؛ نزديكترين حالات آدمى به خداى خويش ، سجده است .
آرى بدون شك هر نماز گزار واقعى كه آيات و جملات و اذكار فوق الذكر را با خلوص و توجه در نمازهاى واجب و يوميه خود روزى ده بار يا بيشتر تكرار نمايد، در قلب و روحش كه در هنگام نماز متصل به آيت اقدس ‍ الهى ، است حركت و جنبشى به سوى پاكيها و جهشى به سوى تقوى و پرهيزگارى پيدا مى كند و تنها براى اوست كه پيشانى بر زمين مى گذارد و محو جمال و عظمت كبريايى اش مى گردد و بدينوسيله بسيارى از خودخواهى و خود برتر بينى ها را در خويشتن خويش به فنا و نابودى و فراموشى مى كشاند و همه اين امور است كه موجى از معنويت در او ايجاد مى نمايد و سدى مى شود تا در برابر هر گناه و كار ناشايستى قد علم نموده و مقاومت و صبر نمايد. (53)
نماز گزار واقعى در پايان اين فريضه بزرگ الهى با جمله : السلام عليكم سلامت و سعادت همه مسلمين را از خداوند متعال خواهان است و در تعقيبات نماز براى آنان دست به دعا بر مى دارد و بدينوسيله يعنى : خواستن سلامت و بهروزى و خوشوقتى و پيشرفت از خدا مدام به نفس خود اين كلمات را تلقين مى كند و آن را به اين حقيقت عالى عادت مى دهد.
ما حصل كلام اينكه نماز آثار و فوايد تربيتى فراوانى را در بر دارد كه با توجه به آنچه از نظر خوانندگان محترم گذشت ، مى تواند نتايج زير را در بر داشته باشد:
1 - نماز آدمى را از اينكه غرق در دنيا و لذايذ موقت و زودگذر آن شود كه به وسيله آن موجبات گمراهى خود و ديگران و خشم خداى خويش ‍ را بر انگيزد. نجات مى بخشد، و به انسان اين تذكر و هشدار را مى دهد كه منظور اصلى آفرينش خود را كه به مصداق آيه :
و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون
همانا عبادت است ، فراموش ننمايد.
تكرار هر يك از اذكار نماز، سبب پرورش فضايل اخلاقى و تكامل معنوى شخص نماز گزار شده و وسيله اى مى گردد تا او به سوى پاكيها و نيكى ها حركت كند.
امام متقيان امير مومنان على عليه السلام مى فرمايد:
الصلوة قربان كلى تقى
نماز وسيله تقرب هر پرهيزگار است به خدا.
2 - نماز تقويت كننده روح ايمان است و سد محكمى است در برابر امواج كوچك و بزرگ گناهان صغيره و كبيره و اگر با اخلاص همراه باشد، حقيقتا سرچشمه و منشا اعمال نيك و خيرات گوناگون مى گردد.
3 - نماز بهترين وسيله شستشوى گناهان است و آدمى را به توبه و بازگشت به سوى خدا و طلب مغفرت از او وا مى دارد و نيز سبب مى شود تا روح سركش و طغيان در شخص نمازگزار از ميان رفته و هميشه خالق تواناى خود را به ياد آورد، و تنها از او براى پرهيز از گناهان و وساوس استمداد طلبد.
4 - طبيعى است كسى كه در نمازهاى پنجگانه خود روزى هفده بار در برابر حق كرنش مى كند و سى و چهار بار سر بر خاك مى سايد، در واقع ريشه كبر و غرور و نخوت و خود برتر بينى را در خود مى سوزاند و خود را حقيرتر از هر موجودى مى پندارد و اين خود يكى از عوامل مهم تربيت آدمى است .
چرا بعضى از نماز گزاران به سوى گناه مى روند؟ 
ممكن است اينجا در ذهن برخى از خوانندگان باريك بين ، اين سوال مطرح شود كه اگر نماز واقعا انسان را از ارتكاب به گناه باز مى دارد، پس چرا گروهى از همين نماز گزاران به سوى گناه مى روند و از تعدى بر مال ديگران و احتكار و گرانفروشى و دروغ و تهمت و غيبت و... هراسى ندارند و... در پاسخ به اين سوال ، دانشمندان اسلامى مطالب بسيارى نوشته اند كه ما در اينجا به جهت رعايت اختصار به ذكر نمونه اى از آنها اكتفا مى نماييم :
شهيد ثانى در كتاب اسرار الصلوة در اين باره مى نويسد:
سعادت و خوشبختى و دريافت فيض هاى ربانى هنگامى براى نمازگزار حاصل مى شود كه با تمام وجود و با اخلاص به الفاظ و معانى و حركات و سكنات نماز توجه كند و در اسرار و رموز آن تفكر و دقت نمايد.
بايد در حال نماز جز پروردگار عالم از همه قطع ارتباط كند و با صدق و اخلاص تنها به او روى آورد و با ذكر اشهد ان لا اله الا الله جز خدا معبود ديگرى نيست با حضرت احديت تجديد عهد نمايد... اين گونه نماز است كه انسان را از زشتى ها و پليدى ها باز داشته و موجب تقرب به خدا و سعادت وى مى گردد.
استاد علامه طباطبايى ره در تفسير آيه شريفه : ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر مى فرمايد:
باز دارندگى نماز يك بازدارندگى اقتضايى است و به صورت علت تامه نيست كه هر جا وجود داشته باشد معلول هم پشت سر آن باشد بدين توضيح : نمازگزارى كه پنج بار در شبانه روز نماز بگذارد اگر در يك محيط سالم به آن اهتمام ورزد، طبيعت نماز او را از گناه كبيره كه ذوق دينى مخالف آن است مانند: قتل نفس ، تعدى به مال يتيم ، زنا و هر آنچه طبع سليم و فطرت دست نخورده آن را بد مى شمرد، جلوگيرى و ممانعت مى كند، چون در خود نماز ايمان و ياد خدا و تلقين به عذاب و روز جزا و درخواست پيروى از راه راست و صواب ... گنجانده شده و اين معانى انسان را وا مى دارد كه با تمام روح و بدن به درگاه با عظمت پروردگار رو آورده و با سپاس و حمد و شكر الهى مكالمه را آغاز و با سلام دادن به خود وبندگان صالح و نيكوكار، آن را پايان دهد. علاوه بر اين معانى ارزنده ، نماز انسان را وا مى دارد كه از نجاست لباس و بدن و غصبى بودن مكان و لباس ، اجتناب ورزيده و با توجه به قبله نماز را شروع كند و در صورتى كه انسان مدتى به نماز ادامه دهد و واقعا شرايط مذكور را عملى سازد، در او يك روحيه خوددارى از گناه به وجود مى آورد كه هميشه او را به خوبى ها و خيرات دعوت كرده ، از زشتى ها و پليدى ها باز مى دارد، به حدى كه اگر يك مربى صالح و لايق به اين كار دعوت مى شد، نمى توانست اين وظيفه را مانند نماز بعهده بگيرد.
ناگفته پيداست كه اين دو عالم بزرگوار مطالب فوق را با تكيه بر آيات و روايات فراوان از ائمه هدى در اين زمينه بيان نموده اند، لذا از نظر تعاليم اسلامى نمازى مقبول درگاه حضرت حق جل جلاله مى گردد كه انسان را از مفاسد و فحشا دور نگاه دارد.
خداى سبحان در كتاب خود ضمن آياتى چند برخى از نمازگزاران را مورد ملامت و سرزنش قرار داده مثلا در سوره مريم ، آيه 58، مى فرمايد:
برخى نماز را ضايع مى كنند و پيرو شهوات و خواسته هاى شيطانى هستند اين چنين مردمى گمراه و حيران خواهند گشت .
نيز در سوره ماعون ، آيه 3 ، مى فرمايد:
پس واى بر آن نمازگزاران كه دل از ياد خدا غافل دارند و نماز را سهل مى انگارند.
آرى هستند نماز گزارانى كه خداوند حتى يك نماز آنها را قبول نمى كند. در اين رابطه روايتى از امام صادق عليه السلام منقول است كه مى فرمايد:
به خدا سوگند پنجاه سال از زندگى مردمى مى گذرد و حال آنكه خداوند حتى يك نماز او را قبول نكرده است ، چه چيزى سخت تر از اين است ؟!
بطور حتم نمازى كه در آن حضور قلب نباشد، تقليد است . عادت است نه عبادت . چنين نمازگزارى اورادى را بر دهان مى راند بدون آنكه خود بفهمد چه مى گويد. خدا را مى خواند اما غير او را مى جويد.
در حديثى از امام باقر عليه السلام ، نقل است كه فرمود:
از نماز بنده خدا، بالا مى رود قبول درگاه خدا مى شود نصف آن يا يك سوم آن يا يك چهارم يا يك پنجم و... و از نماز او چيزى بالا نمى رود، مگر آنچه را با قلبش به آن توجه كرده است . (54)
نمازى مورد قبول درگاه حق تعالى و تربيت كننده آدمى است كه در آن ، دل با آنچه زبان مى گويد، هماهنگ باشد. هنگامى نماز و اذكار و اوراد آن ريشه هاى مفاسد را در دل نمازگزار مى خشكاند كه به راستى از احساسات درونى شخص نمازگزار سرچشمه گرفته باشد والا نمازى كه به حسب عادت و يا از سر ريا و تظاهر صورت پذيرد، فايده معنوى و تربيتى نخواهد داشت . چنين شخصى ممكن است در ظاهر بنده خدا باشد، اما در باطن مطيع نفس خويش و بنده شيطان مى باشد.
حضرت رسول اكرم صل الله عليه و آله فرمود:
نماز نيست براى كسى كه اطاعت نماز را نكند و اطاعت كردن نماز آن است كه انسان دست از كارهاى زشت و ناپسند بر دارد.
همچنين از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود:
كسى كه دوست دارد بفهمد نمازش قبول شده يا نه ، نظر كند كه آيا نمازش ‍ او را از كارهاى زشت و ناپسند جلوگيرى مى كند به همان اندازه هم نمازش  قبول شده . (55)
ناگفته نماند اگر در بين نماز گزاران احيانا نماز گزارى مشاهده شود كه گه گاهى مرتكب معصيتى مى شود، نمى توان حكم كلى درباره او صادر كرد و مثلا گفت : نمازش او را از انجام كارهاى زشت و ناپسند دور نداشته است .
اى بسا كه همان شخص اگر نماز نمى خواند به معاصى بزرگترى آلوده مى گشت و اگر انتظار داشته باشيم كه نماز گزارى از سن تكليف مرتكب هيچ گناه صغيره و كبيره اى نشود، انتظار بى جايى داشته ايم و بايد آن شخص را جزء معصومين به حساب آوريم .
وانگهى به قول يكى از علماى دين هر نمازى به همان اندازه كه از شرايط كمال و روح عبادت برخوردار است نهى از فحشاء و منكر مى كند، گاه نهى كلى و جامع است و گاه نهى جزئى و محدود. ممكن نيست كسى نماز بخواند و هيچ گونه اثرى در او نبخشد، هر چند نمازش صورى باشد، هر چند آلوده به گناه نيز باشد.
البته اين گونه نماز تاثيرش كم است ، اين گونه افراد اگر همان نماز را نمى خواندند از اين هم آلوده تر بودند.
نهى از فحشاء و منكر سلسله مراتب و درجات زيادى دارد و هر نمازى به نسبت رعايت شرايط داراى بعضى از اين درجات است . (56)
روان شناسان معتقدند كه براى هدايت افراد ناصالح ، بهترين راه ، استفاده از قوه روحانى خود آنها است ، بدين صورت كه هر گاه فردى منحرف ، ساعاتى در شبانه روز را به درونگرايى نماز و نيايش اختصاص دهد و با تجسم اعمال زشت خود، در دنياى انديشه به خود بگويد من ، انسانم و بايد از اوصاف انسانى بهره اى داشته باشم ، من شايستگى راهيابى به دنياى صفا و پاكى ها و ايمان را دارم .
پس از مدت زمانى قطعا از آلودگى ها نجات مى يابد. (57)
از اينها گذشته اگر خواننده دقيق النظر سرى به دادگاه ها، دادگسترى ها زده و پرونده افراد را ملاحظه نمايد، در خواهد يافت كسانى كه نماز مى خوانند كمتر پرونده دارند و بى نمازها داراى پرونده بيشترى هستند و اگر خواننده اين سطور در دادگاهى ملاحظه نمود كه نمازگزارى داراى پرونده هست متوجه اين نكته خواهد شد كه جرمش كم بوده است و يا شايد از نمازگزاران حقيقى نبوده و بر حسب عادت آدابى را انجام مى داده است . لكن با اينهمه همان نماز صورى كه او مى خواند، ممكن است روزى وى را به توبه و انابه وا دارد. در اين رابطه دكتر كارل مى نويسد:
آمار جنايت ها نشان داده است كه بطور متوسط كسانى كه به عنوان مجرم و جنايتكار در جامعه شناخته شده اند، كسانى هستند كه يا هيچ و يا بسيار اندك و جاهلانه نيايش مى كنند و بر عكس در همان سطح و در همان مسير و در همان تيپ اجتماعى و طبقه اقتصادى . غالبا آنها كه هنوز سنت نيايش ‍ را حفظ كرده اند، از ارتكاب جنايت مصونند و گاه اگر دست مى آلايند به صورت حرفه اى و سرگرمى دايمى و صفت مشخصشان نيست بلكه به گونه لغزش و يا حادثه اى در زندگى آنها است . (58)
آمارى كه محققين روان شناس از روى آمارهاى كشورهاى مختلف جهان گرفته اند به اين نتيجه مسلم رسيده اند كه قتل ، جنايات ، دزدى ، خلاف و طلاق در كشورهاى معتقد و مومن به عبارت بهتر ملت هاى اهل نيايش ‍ و پاى بند به دين و مذهب به مراتب كمتر از كشورهاى بى دين و لاقيد غير نمازگزار است . (59)
اگر درميان ملت هاى جهان مردمى مشاهده مى شوند كه در شهوات و بى بند و بارى و فساد اخلاقى غرق گشته اند به خاطر روى گردانى از خدا و بى توجهى به نيايش بوده است .
باز دكتر كارل در اين باره مى نويسد:
با يك تجربه سخت دردناك و تلخ آموختيم كه فقدان احساس اخلاقى و عرفانى در ميان اكثريت عناصر فعال يك ملت زمينه زوال قطعى ملت و انقياد او را در بند بيگانه تدارك مى بيند. اجتماعاتى كه احتياج به نيايش را در خود كشته اند، معمولا از فساد و زوال ، مصون نخواهند بود. (60)
اين پزشك مشهور جهان در جاى ديگر مى نويسد:
سعادت بشر وقتى تامين مى شود كه انديشه و قلب وى با هم پرورش يابند. تمدن اروپايى اين عيب را دارد كه مغز را بيش از اندازه تقويت كرده است كه ترقى علوم صنايع نتيجه آن است و قلب را متروك گذاشته است و از اين جهت ايمان و عشق به فضايل اخلاقى كه ثمره آن است ، ضعيف يا نابود شده است و جميع بدبختى هاى ما در اين دوره و مفاسد تمدن حاضر كه نسل جوان را فريبكارانه به سوى خود مى كشد ناشى از همين است . (61)
يك از پيشوايان برجسته آمريكايى مى گويد:
خوب است به آنها جوان و كودك ياد بدهيم كه دعاهايى با جملات مختصر روزى چند مرتبه تكرار بنمايند. و به آنها تعليم دهيم كه دعا بهترين طريق رفع هر احتياج و بر آوردن هر موضوعى است ... همين فكر كه ، جوانان مى توانند كار بسيار مهمى انجام دهند... نظر آنها را نسبت به جهان بسط وتوسعه مى دهد و نسبت به امور واقعا مهم ، در آنها توليد علاقه مى نمايد و آنها را نزديك به خدا نگاه مى دارد و شايق به خدمت مى نمايد و حس ماموريت خاصى به آنها مى دهد و از تسليم شده به گناهان سهل الحصول و مفاسد، بازشان مى دارد. (62)
و اين همان چيزى است كه قرآن مجيد هزار و پانصد سال پيش در يك جمله خلاصه نمود:
ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
ادعیه ماه رمضان
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 رمضان

مرگ مروان بن حکم در اول رمضان سال ۶۵ هـ .ق. مروان در ۸۱ سالگی در شام به...


ادامه ...

4 رمضان

مرگ زیاد بن ابیه عامل معاویه در بصره در چهارم رمضان سال ۵۳ هـ .ق. زیاد در کوفه...


ادامه ...

6 رمضان

تحمیل ولایت عهدی به حضرت امام رضا علیه السلام توسط مأمون عباسی بعد از آنکه مأمون عباسی با...


ادامه ...

10 رمضان

١ ـ وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) همسر گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و...


ادامه ...

12 رمضان

برقراری عقد اخوت بین مسلمانان توسط رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که...


ادامه ...

13 رمضان

مرگ حجاج بن یوسف ثقفی،‌ حاکم خونخوار بنی امیه در سیزدهم رمضان سال ۹۵ هـ .ق حاکم خونخوار...


ادامه ...

14 رمضان

شهادت مختار بن ابی عبیده ثقفی در چهاردهم رمضان سال ۶۷ هـ .ق مختار بن ابی عبیده ثقفی...


ادامه ...

15 رمضان

١ ـ ولادت با سعادت سبط اکبر، حضرت امام مجتبی(علیه السلام)٢ ـ حرکت حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

16 رمضان

ورود محمد بن ابی بکر به مصر در شانزدهم رمضان سال ۳۷ هـ .ق محمد بن ابی بکر...


ادامه ...

17 رمضان

١ ـ معراج پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم)٢...


ادامه ...

19 رمضان

ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت امام علی (علیه السلام) در محراب مسجد کوفه در نوزدهم ماه مبارک رمضان سال...


ادامه ...

20 رمضان

فتح مکه توسط سپاهیان اسلام در روز بیستم رمضان سال هشتم هـ .ق سپاهیان اسلام به فرماندهی رسول...


ادامه ...

21 رمضان

١ ـ شهادت مظلومانه امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام٢ ـ بیعت مردم با امام حسن مجتبی علیه...


ادامه ...

23 رمضان

نزول قرآن کریم در شب بیست و سوم رمضان کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن مجید نازل گردید. برخی چنین...


ادامه ...

29 رمضان

وقوع غزوه حنین در بیست و نهم رمضان سال هشتم هـ .ق غزوه حنین به فرماندهی رسول گرامی...


ادامه ...

30 رمضان

درگذشت ناصر بالله عباسی در سی ام رمضان سال ۶۲۲ هـ .ق احمد بن مستضیء ناصر بالله درگذشت....


ادامه ...
0123456789101112131415

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page